فصل چغندرهای قند در کهریزک

حسن فرازمند همه اطلاعاتی که «کاپیتان پیکوت» وابسته نظامی سفارت انگلیس در ایران به دولت متبوعش ارسال می‌کرده است، حکایت از آن داشت که همه چیز برای احداث یک کارخانه قند از سوی بلژیکی‌ها در ایران فراهم بوده است و او حتی درباره وضعیت نور و آب و هوا و نرخ کارگر و سوخت گزارش مفصلی از ایران برای انگلیس فرستاد و در این گزارش توضیح داد که براساس تحقیقات آقایان «بلت» و «کرچل» که از بلژیک برای تحقیق درباره احداث این کارخانه به ایران آمده بودند، در دشت‌های کهریزک و ورامین و جایی که قرار است چغندر قند کشت شود، آب کافی وجود دارد و حتی آب در سطوح بالاتر موجود است و از طریق قنات‌ها و کانال‌های زیرزمینی به سطح دشت هدایت می‌شود و از آنجا نیز توسط جوی‌ها، آب در زمین‌های زراعی پخش می‌شود و روستاییان از این آب حتی برای زراعت خربزه و سایر انواع میوه‌جات که به میزان زیادی به آب احتیاج دارد استفاده می‌کنند، این خود تاییدی برای کفایت آب در آن منطقه است. او همچنین درباره چگونگی وضع کارگران در تهران به دولت خود گزارش کرده است که آمارهای متفاوتی در این زمینه توسط «بارون دارپ» سفیر وقت بلژیک در ایران گردآوری شده است که براساس آن به نظر می‌رسد نرخ دستمزد کارگران در ایران خیلی کمتر از بلژیک است. با این وجود این طور به‌نظر می‌رسد که مسیو «بلت» پژوهشگر بلژیکی گمان می‌کند که نرخ کارگر به‌طور‌کلی در جمع در مقایسه با نرخ کارگر در بلژیک تفاوت اندک دارد و این از این جهت است که در ایران نیاز به نظارت بیشتری وجود دارد که شامل سهم استادکاران (کارفرما) و مکانیک‌ها می‌شود که باید از اروپا آورده شوند که نرخ پیشنهادی وی بر این مبنا محاسبه می‌شود و مساله کارگران به احتمال زیاد مساله غامضی خواهد بود که هر دو یعنی کشت چغندرقند و تبدیل آن به قند به این مساله بازمی‌گردد، اگرچه کارگران ایران، طالب مهارت و کاردانی نیستند، اما نیاز است که پیوسته برای نتایج مطلوب، آنها را زیر نظر گرفته و مراقب آنها بود.

سوخت زغال‌سنگ

در ادامه این گزارش او از قول

«مسیو بارون» در مورد تامین سوخت این کارخانه که قرار است توسط زغال‌سنگ تهران باشد، صحبت به میان می‌آورد و از دنگ و فنگ‌هایی حرف می‌زند که معمولا در آن روزگار تمامی کسانی که می‌خواسته‌اند در ایران، صنعتی را بنیان‌گذاری کنند به آنها سخت نیازمند بودند و چون این‌گونه اطلاعات و آمار را به سختی به دست می‌آوردند معمولا بخشی از هزینه‌های اولیه تاسیس یک کارخانه برای خارجی‌ها مربوط به تحقیقات میدانی در محل با شهری بود که قرار بود کارخانه‌ای در آنجا احداث شود و از این رو آنها باید درباره هر منطقه اطلاعات دقیقی به دست می‌آوردند ازجمله اینکه چگونه سوخت این کارخانه باید تامین شود؟!

البته قرار بوده است سوخت کارخانه کهریزک از زغال‌سنگ موجود در تهران که گویا آن روزگار از معادن موسوم به «لهر» در ناحیه البرز در منطقه شمال تهران و نیز بخشی از آن از معادن موجود در فاصله تهران و قزوین به دست آید.

اولین فاصله تهیه و تامین سوخت کارخانه قند کهریزک در ۸۰ کیلومتری و دومین فاصله زغال‌سنگ مورد نیاز بین ۷۰ تا ۹۰ کیلومتری از تهران واقع بوده است، از این رو به دلیل هزینه‌های حمل‌ونقل برآورد می‌شده است که تولید زغال‌سنگ این معادن در تهران به قیمت ۱۸ قران در ازای هر خروار (۶۴۰ پوند) تمام می‌شود که البته شواهد نشان می‌دهد که وسایل حمل‌ونقل آن روزگار توسط قاطر و الاغ انجام می‌شده است.

در آن روزگار موسسه بلژیکی گاز برای

مدت معینی معادن یادشده را اجاره کرده بود که زغال‌سنگ آن را استخراج و به سوی کارخانه قند در حال احداث در کهریزک حمل کند. کاپیتان پیکوت به دولت متبوع خود در انگلیس گزارش داده است که به‌عقیده مسیو بارون شرکت قند بلژیکی می‌تواند براساس نرخ‌های حمل‌ونقل و استخراج یاد شده در مورد زغال‌سنگ با شرکت بلژیکی گاز به توافق برسد و زغال‌سنگ را هر خروار ۱۸ قران تعیین و تهیه کنند و طبق تحقیقات شخصی که درباره مساله زغال‌سنگ انجام داده‌ایم، چشم‌انداز آن را آن‌قدر رضایت‌بخش نمی‌دانم. این درست است که «موسسه بلژیکی گاز» زغال‌سنگ را از معدن خود با قیمت نازلی در مقایسه با نرخ‌های روز بازار عرضه می‌کند، اما این زغال‌سنگ که از سطح استخراج می‌شود به قیمت پایینی در انبارهای شرکت بلژیکی گاز ذخیره می‌شوند، ولی در آخر نشان داده که این زغال‌سنگ‌ها شکننده و خرد شده‌اند و در اثر هوازدگی از بین رفته‌اند و اصلا کاربردی ندارند، (از آن رو که در معرض هوا قرار گرفته‌اند)، گاز آن بخار شده است و به این صورت اگرچه زغال‌سنگ تولید شده بود، شرکت بلژیکی گاز مجبور به خرید زغال‌سنگ از بازار روز به بهای غیرثابت بین ۲۶ تا ۳۶ قران در هر خروار شد و در حال حاضر فکر حفاری در عمق بیشتر با اندیشه اینکه ممکن است زغال‌سنگ بهتری وجود داشته باشد، هست. اگر این‌چنین باشد، احتمال اینکه مرغوب‌تر باشد، بیشتر است و این همان خواهد شد که برای تولید گاز و سوخت لازم است. با این وجود باید متذکر شوم که شنیده‌ام زغال‌سنگ در قسمت وسیعی در محل موردنظر به‌دست آمده است و به دلیل نیاز اندک به کارگر برای استخراج آن، قیمت آن خیلی ارزان تمام می‌شود، آشکار است که با شک می‌توان گفت، آیا شرکت گاز (به‌شرط یافتن زغال‌سنگ در اعماق) می‌تواند با نرخ کمتری از آن که ایرانیان از سطح استخراج کرده و در تهران ارائه می‌کنند، عرضه نماید؟!

آقای «چارتر» مدیر اجرایی راه‌آهن و کمپانی تراموا، در تهران به نحو مقتضی مرا نسبت به متوسط پرداخت در ۱۲ ماه گذشته به وسیله آقای «بستلمن» مدیر اجرایی کمپانی بلژیکی گاز در ایران آگاه کرد.

طی این مدت به ازای هر خروار زغال‌سنگ ۳۰/۳۳ قران پرداخت شده است. با این حال باز هم زغال‌سنگ نامرغوب بوده است و مقادیر زیادی از آن به‌صورت خاک و سنگ‌ روی دست او مانده است و آقای چارتر اکنون برای نوع مرغوب زغال‌سنگ مبالغ بیشتری می‌پردازد، تا آنها عاری از خاک و مواد زائد باشند، همین‌طور قابلیت حرارتی آن بیشتر بوده و در مقایسه با زغال‌سنگ ارزان و نامرغوب که قبلا استفاده می‌شد، بهتر جواب دهد.

در اینجا آقای کاپیتان پیکوت با طراحی جدول‌هایی و ارائه آماری در آنها به دولت وقت خود در انگلیس گزارش می‌دهد که قیمت ۲۶ تا ۳۰ قران زغال‌سنگ شامل ۴ قران در مدخل معدن، ۱۲ قران هزینه حمل‌و‌نقل، ۲ قران هزینه گمرکات، ۸ تا ۱۲ قران سهم دلالی، دورریزها الک کردن و ...، سود سرمایه‌گذاری، نرخ کارگران و ... است که جمعا ۲۶ تا ۳۰ قران می‌شود.

موضوع سوخت و زغال‌سنگ برای کارخانه قند کهریزک از جمله بخش‌های مهم گزارش آقای کاپیتان پیکوت است که او با حوصله هرچه تمام‌تر درباره جزئی‌ترین مباحث آن به دولت متبوع خود اطلاعات لازم را ارائه می‌دهد و حتی به برخی از اتفاق‌های حاشیه‌ای و جریانات سوخت و زغال‌سنگ و نیز بعضی از احتمال‌ها درباره بازار زغال‌سنگ در آن روزگار پرداخته و در بخشی از گزارش خود نوشته است:

آقای «بستلمن» مدیر اجرایی کمپانی بلژیکی گاز در ایران پروژه‌ای برای گسترش راه‌آهن تا منطقه «لَهَر» یا در مناطق دیگر چون «لالون» یا «لالان» از توابع دهستان رودبار قصران (اوشان و فشم فعلی) در شمال شهرستان تهران داشت، اما این طرح از سوی سهامداران مورد حمایت قرار نگرفت و این به آن معنی بود که طرح زغال‌سنگ ارزان موفق نشده است و در کل زغال‌سنگ معمولی قیمت‌های سنگینی در بر دارند، در زمستان قیمت آن بین ۳۲ تا ۴۲ قران در ازای هر خروار متفاوت است و گاهی به‌دلیل برف و یخبندان که معادن برای چهار ماه تعطیل می‌شوند، نرخ‌ها بیشتر هم می‌شود.

کاپیتان پیکوت اما دغدغه‌های دیگری هم دارد و آن قیمت «کک» و آهک و شیوه‌های تهیه و رساندن آن پای خط تولید قند در کارخانه قند کهریزک است و در این باره نوشته است: قیمت «کک» به نرخ زغال‌سنگ بستگی دارد. کک همانند زغال‌سنگ در زمان‌هایی خیلی گران می‌شود، خوشبختانه از این نوع زغال‌سنگ به میزان کمی در کارخانه‌ قندسازی مورداحتیاج است، اما آهک به‌طور گسترده در اقتصاد تولید قند، شکر تصفیه‌شده، نقش اصلی دارد و میزان اهمیت آن بسیار واضح و آشکار است.

سنگ آهک که در نزدیکی تهران با انگیزه ارتقای کیفیت قند، تصفیه شده مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و مسیو «پلت» می‌گوید:

«... پس از ارزیابی‌های مکرر، من در موقعیتی هستم که بتوانم بیان کنم سنگ‌آهک (معادن) مجاور، مواد کافی و لازم را برای آماده‌سازی و تهیه آهک برای کارخانه قند دارد» و نیز آقای «بلوین» مدیر شرکت بلژیکی گاز، پس از بررسی تعداد زیادی از نمونه‌ها نظر خود را

این طور گفته است که این سنگ‌ها به خوبی آنکه انتظارش می‌رفت، نیستند و سنگ‌های خیلی خوب خیلی نادر هستند.» او همچنین گفت: «... اگر همین‌طور باشد که وی گمان می‌کند، نمک‌های منگنز در فرآیند تبدیل روند شیره چغندرقند به بلور (شکر) مضر هستند، این نمک‌ها همچنین زمانی آشکار می‌شوند که نشان می‌دهند که آهک باکیفیت مناسب و کافی در چرخه تولید قند ضعیف است.»

«بلوین» می‌افزاید: طبق بررسی‌های او، این آهک‌ها از کیفیت در نظر گرفته شده و لازم برخوردارند و طبق گفته‌های بالا، این تفسیر نظر، منتج از بررسی‌های دیگری روی این سنگ‌ها در بلژیک است و به من اطلاع داده شده است که این مساله به طور کامل مورد تایید قرار گرفته است. «بلوین» همچنین به من گفت که سنگ معدن بهتری نیز پیدا شده که مساله سنگ‌ آهک را به طور کامل حل می‌کند، پیش از این سنگ آهک بسیاری در اطراف تهران دیده شده است که برای مقاصد ساختمانی مناسب است، همین طور شرکت راه‌آهن و تراموای تهران هم معادن سنگ آهک خوبی پیدا کرده است. این شرکت در امر معاملات و استجراج معادن فعال است.

قصه چغندر و گندم و...

کشت و زراعت چغندرقند در اطراف تهران و چگونگی دستیابی به یک کشت باکیفیت چغندرقند و راه‌های رسیدن به تولید آسان‌ این محصول، از جمله دغدغه‌ها و بررسی‌های کاپیتان پیکوت است که جمع‌بندی نظراتش را در این باره در قسمت چهارم گزارش خود از تهران برای دولت متبوعش به انگلیس می‌فرستد.

او در این قسمت از گزارش خود گفته است:

در حال حاضر گیاهانی که در اطراف تهران کشت می‌شوند، عبارتند از: گندم، جو، یونجه، سبزیجات، سیب‌زمینی و میوه‌جات و روش آزمایش خاک براساس و روش اروپایی‌ها صحیح و کافی نیست، شخم زدن سطحی حتی زمین را زیرورو می‌کند و فقط خطوطی درست می‌کنند که شخم‌زدن با هم موازی هستند،‌ فضولات حیوانات و چاه‌های فاضلاب خانه‌های قدیمی به عنوان کود مصرف می‌شوند و برای آب، روی قنات‌هایی حساب می‌کنند که قبلا ذکر شد، همچنین به دلیل کم‌آبی نسبی، زمین‌های مزروعی، این زمین‌ها به طور دوره‌ای به تناسب کشت می‌شوند، به این صورت زمین‌های وسیعی در دوره‌های زمانی میان ۲ تا ۶-۵ ماه در سال بیهوده رها می‌شوند.

گندم در نوامبر کاشته می‌شود و در اواسط جولای برداشت می‌شود و میزان برداشت آن حدود ۷ برابر میزان بذر کاشت شده است، هیچ کودی برای این گیاه به‌طور قاعده‌مندی استفاده نمی‌شود و تقریبا این گندم به‌دست آمده، نصف گندم در بلژیک است و نیز جو در نوامبر بذرافشانی می‌شود و برداشت آن در ژوئن یا اوایل جولای است و حجم برداشت‌ ۸ تا ۱۰ برابر میزان بدهی کاشت شده است. از طرفی سیب‌زمینی‌ها در این منطقه در پانزدهم فوریه کاشته و از اواخر سپتامبر تا اواخر اکتبر برداشت می‌شوند، میزان برداشت آن هم حدود ۴۰ تا ۵۰ سیبکچه در ازای هر ساقه (اندازه‌های آنها) است و مسیو «پلت» فکر می‌کند که این گیاهان به دلایلی نسبت به اروپا، ارزان‌تر حاصل می‌شوند، یکی اینکه به کود کم نیاز دارند، دوم اینکه بیشتر از فرانسه و تقریبا به اندازه حجم محصول در بلژیک برداشت می‌شود، سوم اینکه نرخ کارگر ارزان است و نیز احتمال اندکی در زمینه از بین رفتن محصولات (به دلیل آب فراوان) وجود دارد.

از سوی دیگر خاک مزارع شهرری و کهریزک به کار کمتری نیاز دارد و نیز علوفه دامی در این منطقه ارزان به دست می‌آید و به گفته مسیو «پلت» کشت چغندرقند هم تنها به دلیل مصرف دامی یا به عنوان صیفی مصرف بازار کشت می‌شده است و محصول آن چغندری به رنگ قرمز است که شبیه شلغم است، اما نمونه‌های سفید و زرد آن نیز گاهی اوقات پیدا می‌شوند. اینها گوشه‌هایی از توجیهات کاپیتان پیکوت برای دولت متبوعش درباره چگونگی احداث کارخانه قند در کهریزک شهر ری بود.

ادامه دارد...