کهکیلویه و بویراحمد در گذر زمان

سیدابوالحسن حسینی‌نیک اسناد تاریخی نشان می‌دهد که منطقه کهکیلویه و بویراحمد حتی قبل از هخامنشیان سکنه بومی داشته و به‌طور مشخص از زمان هخامنشیان محل سکونت اقوام آریایی بوده است و ایل جاکی در این مقطع زمانی به آنها پیوسته‌اند به‌طوری‌که امروزه عمده جمعیت استان کهکیلویه و بویراحمد (به استثنای سادات ساکن در استان) از نسل ایل جاکی محسوب می‌شود. حتی در زمان سلوکیان و اشکانیان، خلوص و اصالت آنان محفوظ مانده و منابع موجود حکایت از تغییرات چشمگیری در بافت جمعیتی آن نمی‌کنند. این ترکیب جمعیتی به‌طور عمده در دوره ساسانیان نیز محفوظ ماند و اگر کوچ و مهاجرتی اتفاق افتاده باشد در حدی نبوده که بر ترکیب سکنه اصلی اثر بگذارد.

سرانجام از سال ۱۲ هجری به تدریج حمله مسلمین به ایران آغاز شد و ساسانیان مغلوب آنان شدند و امپراتوری پهناور ایران به دست مسلمانان افتاد. در اوایل دوره اسلامی تمام منطقه فارس به چهار بخش تقسیم شد و هر بخش را تحت اختیار یک فرمانروای عرب قرار دادند که یکی از این چهار بخش، منطقه کهکیلویه به مرکزیت ارجان بود.

به هر حال قدیمی‌ترین اثری که در آن نامی از این منطقه رفته، «المسالک و الممالک» نوشته «ابن خرداد» است که در قرن سوم هجری به رشته تحریر درآمده است که ابن خرداد، زموم (رموم) فارس را چهار تا ذکر و اولین آنها را به نام زم حسن بن جیلویه یا بازنجان معرفی می‌کند.

همچنین، ریاست مردم کهکیلویه در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری به عهده فردی به نام روزبه بود که او را پادشاه این منطقه (پادشاه زمیگان) نیز می‌خواندند. با این تفاسیر، حداقل تا سال ۳۴۶ ه.ق خاندان گیلویه بر نواحی کهکیلویه حکومت می‌کردند. اما از قرن سوم هجری به بعد است که محدوده وسیعی از مملکت ایران، شامل استان‌های لرستان، ایلام، چهار محال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد و بخش‌هایی از استان فارس و خوزستان، تحت عنوان بلاد اللور (لرستان) شناخته شد و در سال ۳۰۰ هجری در اختیار دو برادر به نام‌های بدر و منصور قرار گرفت.

منطقه‌ای که استان چهار محال و بختیاری و استان کهکیلویه و بویراحمد کنونی را در بر می‌گرفت در اختیار برادر بزرگ‌تر یعنی بدر قرار گرفت و به همین جهت در قرون بعدی به نام منطقه «لر بزرگ» معروف شد.

اما، در قرن ششم هجری که اتابکان لر بر منطقه لر بزرگ حاکم شدند، مملکت فارس نیز به پنج کوره تقسیم شده بود. قسمت عمده این سرزمین که امروزه استان کهکیلویه و بویراحمد را تشکیل می‌دهد در این مقطع تاریخی جزو «شاپور خوره» محسوب می‌شد و تقریبا به استثنای بخشی از منطقه بهمئی گرمسیر، بقیه مناطق استان جزو کوره مذکور به حساب می‌آمدند.

از این رو، پیش از تاسیس سلسله صفویه، منطقه‌ای به‌عنوان ارجان شناخته می‌شد و به دو منطقه پشتکوه (کهکیلویه) و زیر کوه تقسیم می‌شد. از تقسیمات کشوری در اوایل دوران صفوی یعنی دوران شاه اسماعیل اطلاع زیادی در دست نیست، بنابراین، از وضعیت سیاسی منطقه کهکیلویه هم در این مقطع آگاهی چندانی نداریم، اما می‌دانیم که از دوران شاه طهماسب اول (۹۸۴-۹۳۰) مملکت به ۱۳ ایالت مهم تقسیم و ایالت ارجان که قبلا ضمیمه فارس بود، مجزا شد و به‌عنوان ایالت کهکیلویه رسما به صورت حاکم‌نشینی مستقل در آمد و یکی از ایالت‌های مهم کشور را تشکیل داد. به همین مناسبت بخشی از ایل افشار که یکی از ایلات تشکیل دهنده قزلباش بود به ایالت کهکیلویه منتقل شد و سران این ایل تا ۱۰۰۵ه.ق زمام امور کهکیلویه را در دست گرفتند و بر آن حکومت کردند.

به هر حال کهکیلویه در دوره صفویان ایالتی مستقل و داری قدرت بود. ایل‌های مهمی که امروز در استان کهکیلویه و بویراحمد وجود دارند شامل بویر احمد، بابویی، چرام، طیبی، بهمئی، دشمن زیاری و...است. از سرگذشت و تحولات تاریخی این ایلات در دوره‌های پیشین، اطلاعات مستند و مدونی دردست نیست. بنابراین تاریخ روشن و مستند این ایلات تقریبا از اواسط دوره زندیه و اوایل دوره قاجاریه شروع می‌شود و ترکیب ایلی منطقه کهکیلویه در دوره قاجاریه تا حدود زیادی تا به امروز ثابت مانده است. تنها استثنا در این موضوع، گسترش ایل بویر احمد است.

بر این اساس، در دوره قاجاریه، جغرافیای تاریخی کهکیلویه تغییری نکرد و مرزهای جغرافیایی آن تقریبا با دوره زندیه تفاوتی نداشت. تغییری که در این دوره به چشم می‌خورد در زمینه نام‌گذاری مناطق است. تا قبل از دوره قاجاریه، استان کنونی کهکیلویه و بویراحمد که منطقه بهبهان هم جزو آن به شمار می‌رفت، به دو قسمت پشت کوه و زیر کوه تقسیم می‌شد. منطقه زیر کوه شامل ناحیه بهبهان و ناحیه لیراو بود و منطقه پشت کوه شامل سه ناحیه تل خسروی، رون و بلاد شاپور می‌شد. اما از اواخر دوره قاجاریه به تدریج به نام ایلات ساکن در آنها شناخته شدند و منطقه پشت کوه به نواحی متعددی چون چرام، طیبی، نویی، دشمن زیاری و بویراحمد تقسیم و مشهور شد.

پی‌نوشت‌ها:

شهرستان بهبهان نیز که یکی از مهم‌ترین شهرهای ایران در روزگار دولت ساسانی بود و از مراکز مهم ضرب سکه به شمار می‌رفت، بعد از حمله اعراب به ایران دستخوش تغییر فراوان شد و نام اصلی آن از «اره کان» به «ارجان» تغییر یافت و اهمیت اقتصادی خود را در گذر زمان از دست داد.

تقوی مقدم، سیدمصطفی، تاریخ سیاسی کهکیلویه، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،۱۳۷۷، ص۴۱.

اصطخری، ابواسحق ابراهیم،مسالک و ممالک، به کوشش ایرج افشار، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۶۸، ص۱۰۲.

مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، به اهتمام عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴، ص۵۸۳.

ابن البلخی، فارسنامه، به کوشش گای لیستررانج و نیکلسون، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، ص ۱۲۱.