بیکاره‌های خطرناک!

فریماه فلاحی: لمپن‌ها یا اوباش در تاریخ معاصر ایران، زمان قاجارها و پهلوی نقش بسیار موثری در بسیاری از تحولات سیاسی داشته‌اند و از آنها به‌عنوان ابزاری برای رسیدن به مقاصد سیاسی گوناگون استفاده شده است. بررسی علل بروز جنبش‌ها، انقلاب‌ها و کودتاها در سراسر جهان از مباحث مورد علاقه پژوهشگران علوم اجتماعی در سده‌های اخیر بوده است. مجتبی زاده محمدی در کتاب «لمپن‌ها در سیاست عصر پهلوی (۱۳۴۲-۱۳۰۴)» تلاش کرده با نگاهی تحلیلی نقش لمپن‌ها (جاهل‌ها) در تحولات اجتماعی ایران دوره قاجاریه (اواخر آن) و دوران پهلوی، به‌خصوص کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۲ را بررسی کند.

لمپن اصطلاحی است آلمانی و معمولا به صورت عام برای افراد رانده از طبقه، به فساد کشیده شده و فاقد پیوند، جایگاه و هویت طبقاتی به کار گرفته می‌شود، این افراد از آنجا که شغل ثابت و درآمد معینی ندارند از طریق طفیلی‌گری و مشاغل کاذب زندگی می‌کنند.

مفهوم و انواع لمپنیسم

بحث لمپنیسم به‌طور جدی برای نخستین بار در آثار مارکس و طی سال‌های ۱۸۴۰ تا ۱۸۵۰ مطرح شده و منظور از لمپن‌ها گروهی هستند که به هرج و مرج و اغتشاش اجتماعی دامن می‌زنند؛ اما حرکات‌شان خاستگاه ایدئولوژیک ندارد، لمپن‌ها با رفتارهایی نظیر آرایش و پوشش خلاف عرف و غیرمعمول و برخی حرکت‌های نمایش تخریبی، خود را به جامعه معرفی کرده و در تعارضات داخلی طبقات اجتماع نقش منفی بازی می‌کنند. لمپنیسم را باید محصول افسردگی و یأس اجتماعی دانست، یأسی که در همه ادوار تاریخی در جوامع وجود داشته است و برای این ادعا اشاره به کتاب «اندیشه‌های اهل مدینه فاضله» فارابی سند معتبری است؛ چراکه او نیز از لمپن‌ها به‌عنوان علف‌های هرز یاد می‌کند.لمپن مانند مردم عادی که ثمره کار و رنجشان به جیب الیگارشی و مونارشی می‌رود، تن به کار و تولید نمی‌دهد و چون سر نترس و گردن کلفتی دارد، اغلب در چپاول مردم توسط الیگارشی و مونارشی شرکت کرده و سهم خود را هر چند ناچیز، می‌گیرد. مشاغلی که لمپن به آن روی می‌آورد به هیچ‌وجه جنبه تولیدی نداشته و او گردنه گیر (حال این گردنه ممکن است هرجایی باشد) و باج‌خور است.

علل پیدایش لمپن‌ها

در صورت از دست رفتن حس هویت اجتماعی، رشد هنجارهای اجتماعی، انسجام فرهنگی، قومیتی و خانوادگی و همین طور واگرایی فرهنگی، افزایش فاصله بین فرهنگ رسمی و غیررسمی، بی‌هویتی، افسردگی‌های اجتماعی، بیم از آینده، افزایش مخاطرات شغلی و تحصیلی، لمپنیسم رشد کرده و افزایش می‌یابد و این امر نقطه آغاز خطری برای جامعه محسوب می‌شود.

نویسنده در تعریف این قشر اجتماعی می‌گوید که نه تنها در ایران، بلکه در بسیاری از کشورها، به لمپن‌ها به‌عنوان پایین‌ترین و سطحی‌ترین اقشار اجتماعی نگاه می‌شود و در پایین‌ترین رده اجتماعی قرار دارند و مشروعیتی در جامعه ندارند؛ زیرا اغلب با ولگردی، دزدی، چاقوکشی، خودفروشی و فحشا، قماربازی، خبرچینی، باج‌گیری، جیب‌بری، گدایی، فالگیری و... روزگار می‌گذرانند. با این تفاوت که آنها در ایران در وهله اول برآمده از مهاجران به شهرها و در وهله دوم بیکاره‌ها هستند، به علاوه پاره فرهنگی مخصوص به خود دارند که این پاره فرهنگ تحت تاثیر مرام عیاری و لوطی‌گری است که در کشور ما سابقه‌ای بسیار طولانی دارد. در صورتی که در اکثر کشورهای صنعتی لمپن‌ها بیشتر برآمده از کسانی هستند که بنا به دلایلی از کار خود رانده شده یا در فقر به سر می‌برند.

وی معتقد است عواملی که باعث رشد و عرض اندام این گروه‌ها در جامعه ایران معاصر شد، عبارت است از: عدم تمرکز و نظارت در قدرت مرکزی که این امر باعث می‌شد در هریک از شهرها، این گروه از افراد به‌عنوان مدعیان نظم و امنیت سربلند کرده و کنترل شهرها را در راستای اهداف خود و گروه‌های قدرت‌طلب به‌دست گیرند، قانون‌گریزی ایرانیان به‌ویژه صاحب‌منصبان دولتی و حکام خودکامه و رقابت و درگیری بین افراد و گروه‌های مختلف سیاسی در شهرها بر سر کسب قدرت که تابع هیچ‌گونه قاعده، اصول و نظمی نبود.

موارد یاد شده زمینه را برای جذب و تقویت لمپن از سوی این گروه‌ها در مواقع ضروری مثلا درگیری‌ها و زدوخوردها، هجوم به مراکز عمده مانند روزنامه‌فروشی‌ها، ارگان‌های دولتی، بر هم زدن میتینگ‌های طرف رقیب و... مهیا می‌کرد، تحولات اقتصادی تاریخ معاصر از جمله ضعف اقتصاد کشاورزی و بی‌توجهی به محصولات داخلی، حرکت به سوی اقتصاد صنعتی شبه‌مدرن و به تبع آن مهاجرت گروه کثیری از روستاییان و شهرهای کم‌جمعیت به شهرهای بزرگ در پی کسب‌وکار یا زندگی بهتر، رویایی که به دلیل مشکلات عدیده در ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور مانند کمبود امکانات، ضعف نیروهای تولیدی و... نتیجه‌ای جز افزایش سیل بیکاران در شهرها و تشدید فقر، دربه‌دری و بی‌خانمانی، ناامیدی به زندگی و افزایش بزهکاری و جرم در جامعه در بر نداشت.

مولف در فصل اول کتاب نگاهی جامعه‌ شناختی به لوطی‌ها و لمپن‌ها دارد. تفاوت‌ها و شباهت‌های این دو قشر را بررسی کرده و زمینه‌های تاریخی و اجتماعی-اقتصادی آن را توضیح می‌دهد. علاوه بر این نگاه‌ها و نظرات متفاوت نویسندگان (جامعه‌شناس، سیاست‌مدار، جهانگرد و...) را بیان می‌کند.

سرفصل مهم این بخش از دیدگاه اقتصادی، بررسی روابط صنفی و اجتماعی لمپن‌ها است. نویسنده معتقد است لمپن‌ها به علت زندگی بی‌ثبات و اشتغال موقتی دارای وضع طبقاتی مشخص و روشن و منافع یا فعالیت‌های صنفی و همچنین فکر و اعتقاد سیاسی-طبقاتی معلومی نیستند. البته با سایر طبقات مثل خرده بورژوازی، کارگران و تحصیلکردگان ارتباط‌های محدودی دارند. برخی از بیکاران گاه از طریق کار مشترک، درآمد مشابه و روابط و همکاری‌های تولیدی با لمپن‌ها یا سکونت در محل‌های مشترک، آمیختگی و برخوردهای روزانه رفت وآمدهای خانوادگی و حتی ازدواج، استفاده از مراکز آموزشی و تفریحی مشابه و مواردی دیگر از این قبیل تحت تاثیر اخلاق، کردار و رفتار آنها قرار می‌گیرند.

فصل دوم کتاب درباره زمینه‌های تاریخی پیدایش لوطی‌ها در ایران است. وی معتقد است که از اواخر دوران صفویه به بعد این گروه‌ها با عناوین مختلف لوطی، همان نقش‌ها را (دفاع از جان، مال و ناموس مردم، صداقت، وفاداری، تواضع و...) البته با شدت و ضعف بازی می‌کردند؛ اما هرچه به دوران معاصر نزدیک‌تر می‌شویم این نقش‌ها جنبه معنوی خود را از دست می‌دهند که شاید یکی از دلایل آن وارد شدن این افراد در گود سیاست بوده باشد.

نهضت عیاران و شکل‌گیری و حضور اجتماعی آنها را در قبل و بعد از اسلام شرح می‌دهد، تشکیلات عیاران و تشابه آن با تشکیلات لوطی، نقش لوطی‌ها در عصر قاجار را نیز بررسی کرده، وقایع میدان توپخانه، به توپ بستن مجلس و اقدامات اوباش و... تشریح می‌کند.

از دیگر فصل‌های این کتاب حضور لمپن‌ها در دوران رضا شاه و برخورد دوگانه او با آنهاست. وی می‌گوید رضاخان قبل از آنکه رضا شاه شود، چه در هنگام وزارت و چه در هنگام نخست‌وزیری به مانند هرگروه قدرت‌طلبی در ایران آن روز به نحو گسترده‌ای از لمپن‌ها برای نیل به اهداف خود که مهم‌ترین آن تغییر سلطنت در ایران بود، استفاده می‌کرد و بعدها نیز مانع از قدرت‌گیری آنها شد. در این مبحث ابتدا نقش و فعالیت آنها را درحوادث و جریانات سال‌های بعد از کودتای ۱۲۹۹ش./۱۹۲۰ میلادی بیان کرده و سپس چگونگی محدود شدن فعالیت آنها را در طول سلطنت وی بررسی کرده است؛ فعالیت‌هایی از جمله حضور آنها در جریان جمهوری‌خواهی رضاخان، حمایت اوباش از رضاخان در مقابل قوام، فعالیت آنها در قتل نایب کنسول آمریکا و جریان استیضاح رضاخان، بلوای نان و...

از فصل‌های قابل تأمل این کتاب، بخش بررسی نقش لمپن‌ها در دوران ملی شدن نفت است که از انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی شروع شده و به حوادث ۲۳ تیرماه ۱۳۳۰، حوادث ۱۴ آذرماه ۱۳۳۰، شعبان بی‌مخ و دیگر لمپن‌ها در واقعه ۳۰ تیر ۱۳۳۱، توطئه نهم اسفند ۱۳۳۱ و... ختم شده است. همچنین نقش پررنگ آنها در کودتای ۲۸ مرداد و پس از آن نیز بررسی شده، فصل‌های پایانی کتاب تحلیل و بررسی حوادث سال‌های ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ و حضور این قشر اجتماعی است.

منبع: لمپن ها در سیاست عصر پهلوی

سیاست و حکومت در دورۀ پهلوی ۱۳۴۲-۱۳۰۴

نویسنده: مجتبی زاده محمدی

ناشر: مرکز