دکتر سیدسلمان صفوی: قانون ملی شدن صنعت نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ تصویب شد و در 24 اسفندماه به مجلس سنا فرستاده شد. مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به تصویب رساند. ***

ویلیام ناکس دارسی در سال ۱۹۰۱/ ۱۲۸۰ با مظفرالدین شاه قاجار قراردادی امضا کرد تا به اکتشاف و استخراج نفت در ایران بپردازد که به «قرارداد دارسی» معروف شد و به مدت نیم قرن، اسباب تسلط انگلیس بر امور سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی ایران شد. قرارداد دارسی به شکلی دیگر در سال ۱۳۱۲ با رضا پهلوی تمدید شد؛ اما پس از جنگ جهانی دوم منافع نامشروع بریتانیا در ایران در روندی تدریجی از سوی ملت ایران مورد انتقاد قرار گرفت و منجر به ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ شد.
کارگران نفت جنوب تیر ۱۳۲۵در خوزستان دست به اعتصاب عمومی زدند. به تحریک شرکت نفت انگلیس و ایران که در ید و سلطه انگلیسی‌ها بود، پلیس و فرمانداری نظامی حکومت پهلوی دوم۸۳ نفر از کارگران را در کشتار ۲۳ تیر ۱۳۲۵ کشتند. موج مخالفت با سلطه انگلیس بر نفت ایران از سوی ملیون و علما در ایران گسترش یافت. آیت‌الله کاشانی در موفقیت و همگانی شدن نهضت ملی نفت در کنار دکتر مصدق نقش مهمی داشت. آیات خوانساری، محلاتی و شاهرودی از جمله روحانیون دیگری بودند که به حمایت از ملی شدن صنعت نفت برخاستند. در انتخابات مجلس شانزدهم(۱۳۲۸) در پی تقلبات گسترده و مداخلات شاه و دربار، صندوق‌های ساختگی آرای تهران باطل شد. عبدالحسین هژیر، وزیر دربار ترور شد و در نوبت دوم انتخابات، دکتر مصدق به مجلس راه یافت.
پس از کارشکنی‌ها و شگردهای توطئه‌آمیز رزم‌ آرا که نخست‌وزیر بود، رهبران نهضت ملی شدن نفت به این نتیجه رسیدند که در این برهه، مانع اصلی داخلی، رزم آرا ست. در آن زمان نهضت مردمی به رهبری آیت‌الله کاشانی، جبهه ملی به رهبری دکتر مصدق به همراه برخی از نمایندگان مجلس و فداییان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی برای ملی شدن نفت تلاش می‌کردند. نواب صفوی و فداییان اسلام تصمیم گرفتند تا عامل داخلی سد راه نهضت ملی نفت و رزم‌‌آرا را از میان بردارند.
حسین علاء پس از ترور رزم‌آرا در اسفند ۱۳۲۹ نخست‌وزیر شد؛ اما در اردیبهشت ۱۳۳۰ استعفا داد. پس از استعفای او در شور و اشتیاق عمومی دکتر مصدق به نخست‌وزیری رسید و برنامه خود را اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت اعلام کرد.
پس از نخست‌وزیر شدن مصدق در اردیبهشت ۱۳۳۰ و اصلاح جزئی در گزارش ۹ ماده‌ای کمیسیون نفت، اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در سرلوحه برنامه دولت مصدق قرار گرفت.
با ملی شدن نفت هیات خلع ید به ریاست مهندس مهدی بازرگان به جنوب عزیمت کرد و تابلوی «ریاست شرکت» از سردر دفتر مرکزی خرمشهر کنده شد و به جای آن «هیات مدیره موقت» نصب شد و مهندس بازرگان به عنوان رئیس هیات مدیره موقت انتخاب شد. از آن پس کلیه تاسیسات و ادارات شرکت زیرنظر هیات مدیره جدید بود؛ انگلیسی‌ها که از این رویداد ناراضی بودند، دستور دادند که همه کارکنان خارجی صنعت نفت ایران را ترک کنند و در تاریخ دهم مهرماه ۱۳۳۰ این اتفاق افتاد به این خیال خام که ایرانیان توان تولید و مدیریت نفت را ندارند. اما متخصصان وطن دوست ایرانی موفق به مدیریت علمی صنعت نفت شدند.
در پی شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در شورای امنیت سازمان ملل، دکتر مصدق عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ملت ایران پرداخت. سپس به دادگاه لاهه رفت و با توضیحاتی که در مورد قرارداد نفت، شیوه انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه بین‌المللی خود را صالح به رسیدگی به شکایت بریتانیا ندانست و دکتر مصدق به مدد حمایت ملت ایران و کاردانی‌اش موفق شد که انگلیسی‌ها را در مجامع حقوقی بین‌المللی شکست دهد. بعد از کودتای انگلیس_ آمریکایی علیه دولت قانونی دکتر مصدق در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، کنسرسیوم بین‌المللی بر صنعت نفت ایران مسلط شد؛ اما دستاوردهای فکری جنبش ملی شدن صنعت نفت در تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران ماندگار شد.