سپیده‌دمان روشنگری

گروه اقتصاد بین‌الملل: اولین روزنامه فرانسوی روزنامه گزت (که بعدها گزت د فرانس نامیده شد) بود. این روزنامه در سال ۱۶۱۵ تحت حمایت و با همکاری کاردینال ریشیلیو تاسیس شد. اولین ویراستار و ناشر این روزنامه تئوفراست رنودوت بود و اولین نسخه هفتگی آن در مه ۱۶۳۱ چاپ شد. هر نسخه از این روزنامه که ۶ سانتیم قیمت داشت، یک برگ داشت (که به صورت هشت صفحه تا شده بود) و به دو بخش تقسیم شده بود. این روزنامه معمولا شامل اخبار خارجی و ملی بود. در آن زمان اکثر اخبار خارجی را ‌وزیر می‌فرستاد و اغلب این اخبار به خط خود او بود.

در سال ۱۶۷۲ روزنامه مرکور گلانت توسط دونو دو ویزه تاسیس شد. اسم این روزنامه بعدا به نوو مرکو و در سال ۱۷۲۸ به مرکور د فرانس تغییر کرد. این عنوان با کمی اصلاح تا سال ۱۸۵۳ حفظ شد و در این سال انتشار این روزنامه متوقف شد. افراد برجسته‌ای با این روزنامه همکاری می‌کردند و در سال ۱۷۹۰ تیراژ آن به سرعت افزایش یافت و به ۱۳ هزار نسخه رسید.

در رژیم قدیم فرانسه، تعداد روزنامه‌ها اندک بود و آنها به شدت سانسور می‌شدند و برای فعالیت باید مجوز سلطنتی دریافت می‌کردند. برگزاری اجلاس استیتس- جنرال در سال ۱۷۸۹ تقاضای فراوانی برای اخبار به وجود آورد و تا پایان آن سال بیش از ۱۳۰ روزنامه تاسیس شد. در دهه بعد از آن ۲ هزار روزنامه به وجود آمد که ۵۰۰ تای آن فقط در پاریس بود. اما اکثر این روزنامه‌ها تنها یکی دو هفته دوام آوردند. روی‌هم رفته این روزنامه‌ها به همراه ادبیات آموزشی به اصلی‌ترین رسانه ارتباطی تبدیل شدند. مردم در انجمن‌ها و رستوران‌ها روزنامه را بلند می‌خواندند و آنها را دست به دست می‌کردند. روزنامه‌ها نقش برجسته‌ای در افزایش جمهوری‌خواهی مدنی براساس خدمات عمومی و کم‌اهمیت جلوه دادن اهداف سودجویی لیبرال و فردی داشتند.

مونیتور یونیورسال روزنامه‌ای بود که بحث‌های قانونی را ثبت می‌کرد. ژان پل مارا از طریق روزنامه قدرتمند خود با نام «دوستدار مردم» نفوذ فراوانی به دست آورد. او در این روزنامه به رسوایی‌ها و دسیسه‌های حکومت می‌تاخت و سرانجام در سال ۱۷۹۳ ترور شد. علاوه بر مارا، سیاستمداران فراوانی ازجمله ماکسیمیلیان روبسپیر، از طریق روزنامه‌نگاری مشهور شدند. در دوره دیرکتوار (رژیمی بود که از ۲ نوامبر ۱۷۹۵ تا ۱۰ نوامبر ۱۷۹۹ در فرانسه قدرت را در دست داشت) از اهمیت روزنامه‌ها به شدت کاسته شد. ناپلئون تیر خلاص را شلیک کرد و اجازه داد در پاریس فقط چهار روزنامه و در هر یک از دیگر بخش‌ها یک روزنامه دایر باشد که آنها هم به شدت سانسور می‌شدند.

در دوران ناپلئون، ارگان اطلاعات رسمی روزنامه مونیتور (گزت ناسیونال یا لمونتور یونیورسال) بود. این روزنامه در سال ۱۷۸۹ و تحت مدیریت روزنامه مرکور تاسیس شد. این دو روزنامه حاوی پیام‌های گروه حاکم بودند و برای مخاطبان طبقه حاکم نوشته می‌شدند، به طوری که مونیتور دیدگاه‌های اکثریت پارلمان فرانسه و مرکوری دیدگاه‌های اقلیت را منعکس می‌کرد.

در ۱۸۳۶، لا پرس، اولین روزنامه‌ای بود که تبلیغات پولی را در صفحاتش به چاپ رساند. این کار امکان کاهش قیمت روزنامه، افزایش خوانندگان و رشد سودآوری را فراهم کرد و این فرمول خیلی زود توسط دیگر روزنامه‌ها تقلید شد.

ساختار دموکراتیک جمهوری سوم فرانسه (۱۸۷۰-۱۹۴۰) از طریق تکثیر روزنامه‌های سیاسی مورد حمایت قرار گرفت. تیراژ این روزنامه‌ها در پاریس از یک میلیون در سال ۱۸۷۰ به ۵ میلیون در سال ۱۹۱۰ رسید و سپس باز هم افزایش یافت و به ۶ میلیون در سال ۱۹۳۹ رسید. چاپ تبلیغات در روزنامه‌ها به سرعت افزایش یافت و یک منبع مالی ثابت برای آنها فراهم کرد. قانون جدید آزادی مطبوعات که در سال ۱۸۸۱ تصویب شد، محدودیت‌هایی را که به مدت یک قرن بر مطبوعات اعمال می‌شد، ملغی کرد. ماشین چاپ دوار که سرعت بالایی داشت در دهه ۱۸۶۰ عرضه شد و سرعت چاپ را افزایش و هزینه آن را کاهش داد. انواع جدید روزنامه‌های محبوب، به ویژه روزنامه لوپوتی ژورنال مخاطبانی را جذب کرد که به اخبار سرگرم‌کننده و شایعات بیش از اخبار جدی علاقه داشتند. این روزنامه یک‌چهارم بازار پاریس را به دست آورد و درنتیجه دیگر روزنامه‌ها مجبور شدند قیمت‌هایشان‌ را کاهش دهند. روزنامه‌های مهم، روزنامه‌نگاران مخصوص به خود را استخدام می‌کردند و این روزنامه‌نگاران برای به دست آوردن اخبار داغ بایکدیگر به رقابت می‌پرداختند. همه روزنامه‌ها به خبرگزاری هاواس (اکنون خبرگزاری فرانسه) وابسته بودند. این خبرگزاری یک سرویس اخبار تلگرافی بود که برای ارائه خدمات جهانی، شبکه‌ای از گزارشگران را در اختیار و با رویترز قرارداد داشت. این روزنامه‌های وزین قدیمی به دلیل تمرکز بر مسائل مهم سیاسی مخاطبان وفادار خود را حفظ کردند.

طرفداران مذهب رومن کاتولیک با روزنامه ملی خود به نام لا کوروا گروه فشاری برای رسانه‌ها ایجاد کرد. این روزنامه به شدت از مذهب کاتولیک سنتی دفاع می‌کرد و همزمان مجهز به مدرن‌ترین تکنولوژی‌ها و سیستم‌های توزیع بود و نسخه‌های منطقه‌ای آن مناسب با سلیقه‌ محلی بود. سکولارها و جمهوری‌خواهان این روزنامه را بزرگ‌ترین دشمن خود تلقی کردند، به ویژه زمانی که این روزنامه آلفرد دریفوس* را خائن نامید و به او حمله کرد و به یهودی‌ستیزی دامن زد. زمانی که دریفوس عفو شد، دولت رادیکال در سال ۱۹۰۰ کل سیستم مذهبی رومن کاتولیک و روزنامه وابسته به آن را برچید.

بانک‌ها به منظور دستیابی به منافع مالی خاص به طور مخفیانه به برخی روزنامه‌ها پول می‌دادند. روزنامه‌ها همچنین برای توجه ویژه به محصولات تجاری در مقاله‌هایشان پول دریافت می‌کردند. برخی روزنامه‌ها کسب‌وکارها را تهدید می‌کردند که اگر به روزنامه آنها آگهی تبلیغاتی ندهند، مطالبی علیه آنها منتشر خواهند کرد. دولت‌های خارجی به ویژه روسیه و ترکیه، سالانه صدها هزار فرانک به روزنامه‌ها رشوه می‌دادند تا به نفع اوراق قرضه‌ای که در پاریس می‌فروختند، مطلب بنویسند. زمانی که اخبار بدی درمورد روسیه وجود داشت، مانند انقلاب ۱۹۰۵ یا طی جنگ این کشور با ژاپن، مبلغ رشوه به حدود میلیون‌ها فرانک افزایش می‌یافت. در دوران جنگ جهانی، روزنامه‌ها به آژانس‌های تبلیغاتی جنگ تبدیل شدند و از نوشتن تفسیرهای انتقادی اجتناب کردند. آنها به ندرت پیروزی‌های متحدان‌شان را گزارش می‌کردند و همه اخبار خوب را به ارتش فرانسه نسبت می‌دادند. در یک کلام، روزنامه‌ها مدافعان مستقل واقعیت نبودند.

پس از ۱۹۰۰ روزنامه‌های منطقه‌ای رشد کردند. این در شرایطی بود که روزنامه‌های پاریسی پس از جنگ دچار رکود شدند. روزنامه موفق دوران پس از جنگ پری سوآر بود که فاقد مطالب سیاسی بود و برای کسب تیراژ بالا مطالب احساسی کار می‌کرد و برای حفظ اعتبار خود مقالات جدی به چاپ می‌‌رساند. تا سال ۱۹۳۹ تیراژ این روزنامه بیش از ۷/ ۱ میلیون نسخه یعنی دو برابر تیراژ رقیب اصلی‌اش روزنامه لوپوتی پاریسین بود. پری سوآر علاوه بر روزنامه اصلی خود مجله بسیار موفق ماری کلر را اداره می‌کرد. این مجله در حوزه زنان فعال بود. دیگر مجله این روزنامه مچ نام داشت که از مجله تصویری لایف آمریکا الگوبرداری کرده بود.

* افسر ستاد توپخانه در ارتش فرانسه که به اشتباه به خیانت و جاسوسی برای آلمان متهم شده بود.