آیا کروگمن داده‌های مناسب را برگزید؟
دیوید کیس
مترجم: صفیه حسینی
منبع: گلوبال پست
استاد مخالف ریاضت (اقتصادی)، پل کروگمن پیشرفت اقتصادی استونی را رد می‌کند.
در اینجا تصویری بزرگ‌تر و پشت صحنه یکی از سرگرم‌کننده‌ترین جنگ‌های توئیتر در تاریخ منطقه یورو می‌آید.بالغ بر دو سال است که اروپا بر سر یک ایده اقتصادی در کشمکش و نزاع به سر می‌برد: ریاضت.

برخی‌ها، (مثل) صدر اعظم آلمان، آنگلا مرکل، معتقدند کاهش بودجه دولتی، مسیر بازگشت اروپا به شکوفایی اقتصادی است.
و گروهی دیگر که برجسته‌ترین در میان آنها، ستون‌نویس نیویورک تایمز و برنده جایزه نوبل، پل کروگمن است، فکر می‌کنند که دولت‌ها بایستی برای بازگشت شهروندانشان به اشغال، استقراض و هزینه کنند و اگر به زودی این‌گونه عمل نکنند، فجایع (ورشکستگی) اقتصادی می‌تواند حتمی باشد. اخیرا نزاع به میدان نبرد جدید بدی منتقل شده‌است: استونی، هوادار پروپاقرص و جدید گروه حامیان ریاضت(اقتصادی).
این کشور به ریاست جمهوری توماس هندریک ایلوز، بودجه دولتی را قطع کرده، حقوق کارمندان دولتی را کاهش‌داده و سن بازنشستگی را افزایش داده‌ است. به بیان دیگر استونی، ریاضت(اقتصادی) را به طور کامل پذیرفته‌ است، بسیاری از راهکارهایی که در یونان باعث آشوب و نارضایتی و این‌گونه مسائل شده‌ است و سران استونی می‌گویند که این سیاست کارآمد است.
این در حالی است که دیگران شدیدا با آن مخالفت می‌کنند.
این نبرد در توئیتر و وبلاگ‌ها نیز رخنه کرده‌ است. پروفسور کروگمن نموداری ‌را آماده کرده که نشان‌ می‌دهد، به طور تقریبی عملکرد استونی آن طورها هم که به نظر می‌رسد، درخشان نیست. طبیعتا ما این را مد نظر داشتیم. اما آیا کروگمن بهترین داده‌ها را برای تنظیم ‌‌نظرخود برگزیده‌ است؟
قبل از اینکه به پاسخ این پرسش بپردازیم، باید دقت داشته‌ باشیم که ما نقشی در این نبرد داشته‌ایم. آژانس خبری گلوبال پست به نحو گسترده‌ای نبرد را با مقاله‌ای از پل آمز خبرنگار ما در بروکسل، شروع کرد. گزارش با عنوان «بله آنها از یورو بهره می‌گیرند، و اقتصاد در حال رونق گرفتن است» در مدت زمان کوتاهی به طور گسترده مورد توجه قرار گرفت (در برخی محافل). طرفداران ریاضت، ظاهرا با این شاهد آن را بر می‌گزینند که حق با آنها بوده‌ است، چراکه اروپا هرچه بیشتر نیاز به این سخت‌گیری‌ها و تنگناهای ریاضتی دارد.
به طورصادقانه باید گفت که ما اینجا در گلوبال پست، به طور قطعی و ۱۰۰ درصد با این نتیجه‌گیری موافق نیستیم. از طرف مقابل به طور گسترده‌ای از تاثیرات بدی که فشارهای ناشی از این تنگناهای سخت و ناخوشایند بر مردمان سراسر اروپا دارد، به ما گزارش رسیده‌ است.
ما تلاش کرده‌ایم که بفهمیم آلمان چگونه می‌تواند بر سیاستی که به نظر می‌رسد اروپا را به سمت رکود اقتصادی شدید و حتی بدتر از آن پیش می‌راند، پافشاری کند؟
با این همه ما استونی را به‌عنوان یک نقطه‌ داده قابل توجه که نمونه‌ای آموزنده یا فرصتی برای بازنگری فرضیاتمان است، بررسی کردیم. در واقع فهم ما از بحران، اغلب به وسیله مطلب موثر کروگمن، رهنمون شده‌ است؛ اینجا مشکلی وجود داشت که روند را برهم می‌زد.
به هرحال پروفسور کروگمن در وبلاگش پیشرفت ادعاشده استونی را با به تصویر کشیدن یک نمودار که نشان می‌دهد، اقتصاد حتی هنوز بهبود هم نیافته‌ است، رد می‌کند. این حرف نبرد را تشدید کرد. رییس‌جمهور استونی در نیمه‌های شب، با توئیت کردن عباراتی توهین‌آمیز و از سر احساسات، با حمله به اعتبار اقتصاددان، شدیدا واکنش نشان می‌دهد. علت عصبانیت شدید او چه بود؟
ما اعداد را بازنگری کردیم. فکر می‌کنیم، رییس‌جمهور احتمالا نظری دارد که در ادامه بیان می‌شود.
شکل 1 نموداری است که کروگمن منتشر کرده ‌است:
و نتیجه‌گیری وی:
«یک رکود وحشتناک (قسمت- مایوس‌کننده) و به دنبال آن بهبودی قابل توجه هست، اما کامل نیست. واضح است که بهبودی کامل هیچ‌زمانی به‌دست نمی‌آید. اما این چیزی است که پیروزی اقتصادی قابل قبول می‌خوانند؟»
اما اندکی صبر کنید. چرا پروفسور کروگمن نمودار خود را با پیکی که حالت ناپایداری در استونی است، تنظیم کرده‌ است؟ آیا این به سادگی نشان نمی‌دهد که استونی هنوز باید بر این حباب بدهی‌ها چیره شود؟ پس چگونه واقعیت استونی، با عملکرد فعلی آن قابل مقایسه است؟
آیا معیار معنادارتری از سنجش برای چگونگی عملکرد سیاست ریاضت استونی وجود ندارد؟ ما مقدار زیادی از اطلاعات عددی یورواستات (مرکز آماری اروپا) را تجزیه و تحلیل کردیم و در نموداری که در شکل 2 نشان داده‌ شده، جمع‌آوری شده‌ است. بعد از گذشت یک دهه نرخ واقعی رشد تولید ناخالص داخلی را 4/3 درصد محاسبه کردیم، که این مقدار هرچند قابل تحسین نیست، اما با توجه به شرایط سخت اقتصادی اروپا قابل قبول است.
این نمودار (که سال ۲۰۰۵ با تولید ناخالص داخلی ۱۰۰ تنظیم شده) نشان می‌دهد که استونی با نرخ تغییرات سریعی رشد کرده‌ است، که این منجر به بروز یک حباب (حالت ناپایدار) در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷، قبل از دوره بهبود، شده‌ است.
و به طور نسبی استونی از ناحیه یورو پیشی می‌گیرد (خط قرمز مایل به قهوه‌ای در میانه به اوج خود رسیده‌ است).
ما فکر نمی‌کنیم استونی مدلی برای بقیه اروپا باشد. همانطور که پل آنز در مقاله‌ای که آغازگر مناقشات بود، خاطرنشان کرد، استونی کشوری کوچک که تقریبا هیچ بدهی‌ای ندارد، به طور دقیق یک معیار سنجش مناسب برای یونان و اسپانیا نیست.
با این وجود، بهبود آن بعد از اجرای ریاضت جالب توجه است.
بنابراین آیا پرو فسور کروگمن و رییس‌جمهور ایلوز می‌توانند، به همان اندازه که ما را با کشمکش‌های شبانه‌شان در توییتر متعجب کردند، نگاهی عمیق‌تر و فهمی از آنچه اروپا ممکن است از استونی بیاموزد، به ما ارائه دهند؟
خدا می‌داند، اروپا می‌تواند از هر بینشی بهره‌ گیرد.