مترجم: حسن افروزی

منبع: دانشنامه مختصر اقتصادی

آرمن آلکیان، اقتصاددان آمریکایی که در فرنسو کالیفرنیا زاده شد، از بسیاری جهات شبیه رونالد کوز است. او مانند کوز مقالات بسیار کمی را منتشر کرده است، ولی تنها تعداد بسیار کمی از آنها را می‌توان کم اهمیت خواند. مانند مقالات کوز، به مقالات آلکیان به صورت گسترده‌ای ارجاع داده شده است. بسیاری از دانشجویان و دیگر افرادی که اقتصاد می‌خوانند با این فرض اقتصاددانان که بنگاه‌ها سود خود را بیشینه می‌کنند، مشکل دارند. یکی از ایرادهای آنها این است که مدیران بنگاه‌ها دانش کافی را برای بیشینه کردن سود ندارند. در ۱۹۵۰ آلکیان در اولین مقاله مهم خود، «عدم اطمینان، تکامل و تئوری اقتصادی»(۱)، پاسخ محکمی برای این ایراد ارائه کرد. آلکیان در این مقاله این مساله را مطرح می‌کند که اگرچه ممکن است تمام بنگاه‌ها سود خود را بیشینه نکنند، تنها بنگاه‌هایی باقی می‌مانند که مدیران آنها، حال چه بر حسب شانس و چه آگاهانه، به بیشینه کردن سود نزدیک می‌شوند؛ بنابراین بنگاه‌هایی که ما مشاهده می‌کنیم، آنهایی هستند که سود خود را بیشینه می‌کنند؛ بنابراین به عقیده آلکیان، حداقل در طولانی مدت، برای توجیه فرض بیشینه کردن سود، نیازی به این نیست که اقتصاددانان نشان دهند که بنگاه‌ها این کار را انجام می‌دهند.

آلکیان در هنگام جنگ جهانی دوم، در نیروی هوایی ارتش آمریکا، کارهای ابتدایی خود را روی منحنی یادگیری، منحنی که هزینه‌های واحد را با تولید انباشته مرتبط می‌سازد، انجام داد. مقاله او در مورد منحنی یادگیری در تولید هواپیما بر اساس کار آماری بود که وی در طول جنگ انجام داد. ولی این مقاله تا سال ۱۹۶۳ چاپ نشد؛ چرا که بر اساس اطلاعات سری نوشته شده بود.

آلکیان همچنین به واسطه «اقتصاد دانشگاه» ( که امروزه «مبادله و تولید» خوانده می‌شود) شناخته شده است. این کتاب، کتابی درسی و یکتا است که وی با ویلیام آر. آلن نوشته است. این کتاب، بیشتر از دیگر کتب درسی مدرن اقتصادی ادبی و شوخی آمیز است که برای مخاطب دوره کارشناسی نوشته شده. همچنین این کتاب به جای دوری از ایجاد مجادله با خواننده، وی را به آن دعوت می‌کند. برای مثال، بحث کتاب در مورد خشونت را بخوانید:

«قبل از تقبیح خشونت (نیروی فیزیکی) به عنوان وسیله‌ای برای کنترل اجتماعی، توجه کنید که این عامل به صورت گسترده‌ای استفاده و محترم شمرده می‌شود - حداقل زمانی که به صورت موفقی در سطح یک کشور به کار گرفته می‌شود... اسکندر کبیر، که خاور نزدیک را فتح کرد، از طرف یونانیان انسانی وحشی خوانده نمی‌شد... اروپاییان آمریکا را فتح و تقسیم کردند. لنین در روسیه به عنوان فردی خرابکار شناخته نمی‌شود، درست مانند فرانکو در اسپانیا، گوون در نیجریه، امین در اوگاندا، مائو در چین و همچنین جورج واشنگتن.»

به دلیل زبان ادبی و پیچیدگی اش، کتاب مرجع موفقی برای دوره کارشناسی یا حتی دوره‌های ام.بی.ای نشد. ولی تاثیر آن بسیار فراتر از میزان فروشش بود. دانشجویان دکترای بسیاری، مخصوصا در دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس، جایی که آلکیان تدریس را در ۱۹۴۶ از آنجا آغاز کرد و همچنین در دانشگاه واشنگتن (جایی که شاگرد آلکیان، استیون چونگ، در آنجا درس می‌داد)، دانش ابتدایی خود از اقتصاد را از این کتاب فراگرفتند. برخی از دانشجویان دانشگاه واشنگتن، بعدها کتب درسی پرفروشی نوشتند که بسیاری از ایده‌های آلکیان و آلن را برای دانشجویان دوره کارشناسی قابل فهم تر کرد. کتاب درسی آلکیان و آلن، به معنای واقعی کلمه، یک کالای عمومی بود، کالای عمومی که منفعت بزرگی را برای دیگران ایجاد کرد بدون اینکه نفعی برای نویسندگانش داشته باشد و با اینکه او در کلاس مانند فردی عیب‌جو و خودخواه عمل می‌کرد، برخی از دانشجویان که تحت نظر وی درس خوانده‌اند، معتقدند که او به دلیل توجه به انسانیت بود که وقت و انرژی بسیاری را برای دانشجویان و کتاب‌های کم فروشش می‌گذاشت.

گذشته از تاثیر آلکیان به واسطه نوشته‌هایش، بزرگ‌ترین تاثیر آلکیان روی اقتصاد حق مالکیت بوده است. بیشتر کارهای وی در مورد حق مالکیت می‌تواند در یک جمله خلاصه شود: شما قواعد را به من بدهید و من به شما می‌گویم که باید منتظر چه نتیجه‌ای باشید. آلکیان و آلن، در کتاب درسی شان، این سوال را مطرح می‌کنند که چرا کارکنان استادیوم‌ها از فروش بلیت به کسانی که حاضر به پرداخت پول بیشتر هستند خودداری می‌کنند و در عوض بلیت‌ها را به قیمت پایین تر می‌فروشند. پاسخ آنها این است که افرادی که بلیت‌ها را قیمت‌گذاری می‌کنند، حق مالکیتی روی بلیت‌ها ندارند و بنابراین ثروتی که به واسطه فروش بلیت‌ها به قیمت پایین از دست می‌رود، ضرری به آنها نمی‌رساند. این در حالی است که آنها می‌توانند بلیت‌های ارزان را به دوستان و همکاران خود بدهند.

آلکیان همچنین از اصل حق مالکیت برای توضیح وقوع تبعیض استفاده می‌کند. او که خود قربانی تبعیض در آمریکا بود، در یک مقاله که به همراه روبن کسل نوشته است، با استفاده از اصل حق مالکیت تحلیل می‌کنند که تبعیض بیشتر در بنگاه‌های خصوصی‌ای رخ می‌دهد که سود آنها به وسیله دولت تنظیم می‌شود. تحلیل آنها این است که تبعیض هزینه دارد - نه‌تنها برای کسانی که مورد تبعیض قرار می‌گیرند، بلکه حتی برای کسانی که تبعیض انجام می‌دهند. تبعیض‌کنندگان با انجام تبعیض فرصت خود را برای ارتباط با کسی که می‌توانستند، با وی وارد یک مبادله منتفع برای دو طرف شوند، از دست می‌دهند؛ بنابراین آنها نتیجه می‌گیرند که تبعیض در شرایطی که هزینه تبعیض بر دوش تبعیض‌کنندگان نباشد، رایج تر خواهد بود. بنگاهی که به دنبال سود است، هزینه تبعیض را به صورت سود کمتر مشاهده خواهد کرد. بنگاهی که سودش محدود باشد، هزینه تبعیض برایش اهمیتی نخواهد داشت چرا که چه تبعیض بکند و چه نکند، سودش محدود خواهد ماند. آنها از این استدلال برای توضیح اینکه چرا اتحادیه‌های کارگری علیه سیاه پوستان تبعیض قائل می‌شوند استفاده کردند. این تحلیل نشان می‌دهد که چرا آلکیان هیچ وقت به دولت اعتماد نکرده است و در عوض مدافع بازار آزاد برای کاهش تبعیض بوده است.

آلکیان قبل از تدریس در دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس، درمقام اقتصاددان در شرکت رند کار می‌کرد.

(۱)Uncertainty، Evolution and Economic Theory