توماج فریدونی- شما چه فکر می‌کنید؟ آیا برای فراهم‌سازی امکان مبادلات الکترونیکی می‌بایست ابتدا به سمت بانکداری الکترونیکی برویم یا تجارت الکترونیک؟ خیلی تازگی ندارد اگر بگوییم بخش دولتی در این راستا نیز برعکس قدم برداشته و به مانند همیشه به جای اینکه از یک تا صد بشمارد از همان اول گفته است یکصد!گفتن این یکصد‌ها نه بلکه هزار‌ها اصلا دشوار نیست، دقیقا همان‌طور که ساختن ماکت برج ایفل نسبت به ساخت خودش اصلا پیچیده نبوده است. اما زمانی که شما برای تفریح به پاریس رفته‌اید پشت ویترین مغازه‌ها ماکت برج ایفل را نگاه می‌کنید و یا مستقیما برای تماشا به سراغ خود آن می‌روید؟ مبادلات الکترونیکی در ایران دقیقا مصداق همین داستان سفر به فرانسه است که متاسفانه به دلیل عدم آگاهی‌های لازم بخش‌های متولی در زیرمجموعه‌های دولتی و خصوصی، آماده نبودن بستر‌های حقوقی، قانونی و نیز اجرایی دولت، بعضا سودجویی‌های عده‌ای از شخصیت‌های حقیقی و حقوقی، عدم حوصله برای تحقیق و استعلام‌های لازم، عدم به‌کار‌گیری متخصصان بالفطره داخلی و خارجی، تعجیل برای نیل به امور در حداقل زمان، عدم هماهنگی‌های لازم و وجود اتفاق نظر بخش‌های دولتی با یکدیگر، عدم تخصیص بودجه منطقی و مورد نیاز و همچنین نبود یک بخش نظارتی آگاه و بیطرف و ده‌ها مانع دیگر، نه تنها به اصل مبادلات الکترونیکی نرسیده‌ایم بلکه بازار کاذبی برای قشری از گروه‌های بازار اینترنت ایران به وجود آمده است که خود یک از داستان تراژدی جداگانه است! ظاهرا ضربه وارده در دولت پیشین و دولت فعلی که به دلیل عدم برنامه‌ریزی‌های مناسب زمانی و مالی به وجود آمده است، جدا از بزرگ کردن عده‌ای از شخصیت‌ها و به وجود آوردن بازار غیرمتمرکز و قشری، در یک کلام و بدون تعارف حرکتی جز لطمه به فرهنگ مبادلات الکترونیکی و کلا جامعه فعال در عرصه فناوری اطلاعات در بر نداشته است. مهم‌‌ترین و آشکار‌‌ترین مثال موجود برای ادعای بالا، همان مطرح شدن طرح دولت الکترونیک و تخصیص بودجه‌های آنچنانی با ارقام نجومی ا‌ست که یکی از واضح‌‌ترین زیرمجموعه‌های آن که تا به حال فقط صرف هزینه را به همراه داشته است و نه چیز دیگری، سلسله پروژه‌های ملی‌سازی چون سیستم عامل ملی، کامپیوتر ملی، پورتال ملی و از این قبیل بوده که پرونده هر کدام بدون در نظر گرفتن سقف هزینه‌های صرف شده پس از اتخاذ تصمیم‌های جدید لغو شده و یا مسکوت مانده است.بانکداری الکترونیکی مهم‌‌ترین چالش کلیه کشور‌های صنعتی و حتی در حال صنعتی شدن است تا جایی که حتی هویت شهروندان این جوامع را از کارت اعتباریشان می‌شناسند و در طرفی دیگر، کشوری که هنوز به ثبات نرسیده چون افغانستان در پیش روی ما است که امروزه مجهز به بهترین‌ها و به روز‌‌ترین‌های بانکداری الکترونیکی است.البته باید به صراحت گفت از کشوری که بخش اجرایی آن تجارت الکترونیک را تنها در فروشگاه‌های اینترنتی و آن هم قابل اجرا تنها توسط اینترنت می‌دانند انتظار بیشتری نمی‌رود و از همین قبیل موارد عجیب و کودکانه اما مهم و مانع سبب می‌شود تا پایه اصلی مبادلات الکترونیکی یعنی بانکداری الکترونیک و به طبع آن e-payment از چرخه مبادلات الکترونیکی حذف شود و به جای تشکیل و تقویت زیرساخت‌ها تنها با نمای قضیه، آن هم نه حرفه‌ای کمی‌بازی کنیم. قطعا پی برده‌اید که نیاز انسان به مبادلات الکترونیکی زمان احساس می‌شود که سایر موارد در زندگی روزانه به سمت مکانیزه شدن و اتوماسیون پیش برود و در ادامه نیز حجم فعالیت‌های روزانه بیش از پیش باشد تا جایی که عملا در برخی موارد انجام ملزومات روزمره بدون استفاده از اهرم‌های فناوری اطلاعات و علوم سایبری امری غیرممکن شود، پس از همین رو است که جامعه از هر آنچه که بتواند قبل از خود یک e پر مفهموم اضافه کنند استقبال خواهد کرد!

حال با توجه به ‌این توصیفات چطور امکان دارد بخواهیم از فروشگاه‌های اینترنتی خرید کنیم اما فقط سفارش الکترونیکی فراهم باشد؟ با توجه به محسوس بودن فروشگاه‌های اینترنتی در ایران، فرض کنید قرار است یک پیتزای بزرگ را از پیتزا فروش X سفارش دهید، به قسمت سفارش‌ها می‌روید، نام و نشانی خود را وارد می‌کنید، غذای مورد نظر را انتخاب می‌کنید و فرم را برای رستوران می‌فرستید، دقایقی بعد سفارش شما درب منزل تحویل‌تان داده می‌شود و همانجا پول را پرداخت می‌کنید.خوب، چه فکر می‌کنید؟

احتمالا بگویید خوب کجای این کار اشتباه است؟ این که همه‌اش عادی بود. بله، مشکل دقیقا همینجا است، این کار بیش از حد عادی و روزمره است!؟ تنها عاملی که در این سفارش حذف شده است عدم نیاز به تماس تلفنی و گفتن کد اشتراک بود و نه چیز دیگری. در واقع منظور این است، تعریفی که قشر خاص و دخیل در این امر از مبادلات الکترونیکی دارند نه تنها به یک فروشگاه الکترونیکی ختم نمی‌شود و اصل علمی‌ و فنی این تعریف اشتباه است، بلکه سامانه‌ای را که با پیشنهاد خود در اختیار مشتریان و علاقه‌مندان قرار می‌دهند خود نیز معیوب است. همچنین یکی از تکنیک‌هایی که مورد بی‌توجهی واقع شده نبود سیستم اعمال کننده فرآیند‌های مبادلات از طریق تلفن همراه و SMS است که البته تا زمانی که تعریف ما از مبادلات الکترونیکی تنها در اینترنت تحقق یابد شرکت‌های متولی اجباری به راه‌اندازی چنین سیستم‌هایی نمی‌بینند. تجارت الکترونیکی نیز که یکی از آیتم‌های مهم در مبادلات الکترونیکی بشمار می‌رود تنها در اینترنت تحقق نمی‌یابد و می‌بایست به صورت علمی‌گسترش داده شود و تمامی‌این پیشنهادات عملی نمی‌شوند مگر زیر نظر یک بخش آگاه نظارتی و قانونمند دولتی. پایه‌گذاری پلیس اینترنتی، امضای دیجیتالی و نیز اصول مبادلات الکترونیکی لزوما نیازی به زیر ساخت‌های بین‌المللی ندارند و قاعدتا نیز می‌بایست اینگونه هم باشد چرا که برای مثال قرار نیست با یک تحریم بین‌المللی کل مبادلات الکترونیکی یک کشور زیر سوال برود. از همین روست که بومی‌سازی مواردی که ذکر شد می‌تواند تسریع و نیز تسهیل کننده قشر عمده‌ای از جامعه ‌ایران به سمت الکترونیکی شدن و زندگی دیجیتالی باشد و امید می‌رود کلیه متولیان امر چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی با توجه بیشتر به ‌این موارد و نیز تغییر جهت به سمت رضایت مشتری نه احاطه و اجبار مشتری جامعه را در راه رسیدن به ‌این هدف مهم و مورد نیاز یاری کنند و می‌بایست افزود که رسیدن جامعه‌ ایران به فرهنگ علمی ‌و نیز اجرایی در علوم سایبری، مخصوصا IT و ICT نه تنها باعث از بین رفتن بازار فعلی عده و قشر خاص نمی‌شود، با تغییر جهت بازار آنها از بازار کاذب به بازار اصولی سود سرشار، دائمی ‌و قابل اعتماد تری را به برای خودشان نیز به همراه خواهد داشت.