رفاقت نفتی تهران و مسکو

روسیه با ۳۵‌تریلیون مترمکعب گاز بیش از ۱۹‌درصد ذخایر گازی دنیا را در اختیار دارد. بعد از روسیه، ایران با ۳۳‌تریلیون ذخایر گازی کشف‌‌‌‌شده و سهم ۱۷.۱درصدی در رتبه دوم جای گرفته‌است. روابط ایران و روسیه در ادوار مختلف همواره دارای فراز و فرودهایی بوده‌است؛ دو کشور دارنده منابع عظیم نفت و گاز جهان گاهی در قامت رفیق در کنار هم قرارگرفته و گاهی به رقابت با یکدیگر پرداخته‌اند، اما آنچه مشخص است تهران و مسکو تصمیم گرفتند در مقطع کنونی با حمایت ابراهیم رئیسی و ولادیمیر پوتین روسای‌جمهوری ایران و روسیه در قامت رفیق در کنار هم به ایفای نقش در عرصه‌‌‌‌های مختلف اقتصادی و سیاسی بپردازند.

در دو سال‌اخیر شرکت ملی نفت ایران تفاهم‌نامه‌‌‌‌ای با شرکت‌های روس همچون گازپروم در ۶ محور سرمایه‌گذاری در توسعه میدان‌های نفتی و گازی، سرمایه‌گذاری برای تکمیل پروژه نیمه‌‌‌‌تمام ایران ال‌‌‌‌ان‌‌‌‌جی، تعریف پروژه‌های جدید ال‌‌‌‌ان‌‌‌‌جی شناور (FLNG) و ال‌‌‌‌ان‌‌‌‌جی کوچک‌‌‌‌مقیاس (MiniLNG)، سوآپ گاز، سوآپ فرآورده نفتی، احداث خطوط فشار قوی صادراتی، انتقال فناوری و تکنولوژی مربوط به نفت و گاز ‌‌‌‌امضا کرد. ارزش این تفاهم‌نامه‌‌‌‌ها درمجموع به حدود ۴۰‌میلیارد دلار می‌رسد. این رقم سرمایه می‌تواند بخش بزرگی از نیازهای سرمایه‌ای صنعت نفت را برآورده کند، البته امضای قرارداد اجرایی برای این تفاهم‌نامه‌‌‌‌ها لازمه عملی‌شدن آنها و ورود سرمایه مدنظر به صنعت نفت است، بااین‌حال در شرایطی که تحریم‌های غرب اجازه ورود سرمایه به کشور را نمی‌دهد و با توجه به مسائلی که روسیه در شرایط ناشی از جنگ با اوکراین دچار آن شده‌است، انتظار می‌رود ایران بتواند از فرصت پیش‌‌‌‌آمده بیشترین بهره را ببرد.

سوآپ نفت و گاز به نفع ایران

ایران می‌خواهد گاز روسیه را بخرد یا سوآپ کند و با استفاده از این ظرفیت صادرات گاز به پاکستان و عراق را آغاز کند و توسعه دهد. روسیه اعلام کرده است در این همکاری، خط لوله در بخش پاکستان را که حتی یک کیلومتر آن ساخته نشده، احداث و امنیت خط را نیز تامین می‌کند. با توجه به‌وقوع تحریم‌های انرژی علیه روسیه و وضع اسفبار اروپا در تامین انرژی، نخستین مشکل کشورهای اروپایی، فرار سرمایه‌گذاران از این کشورها به سمت کشورهایی نظیر آمریکا، کانادا و حتی شرق آسیا است که گاز را به قیمت یک‌پنجم اروپا دریافت خواهند کرد و بیشترین ضربه را نیز قطب تولید مواد شیمیایی اروپا یعنی آلمان خواهد خورد و روسیه نیز به سمت بازارهای جدید در جنوب‌آسیا خواهد رفت.

نیاز مبرم گازی در کشورهای منطقه به‌‌‌‌خصوص پاکستان و هند، سبب شده‌است روسیه به این منطقه بسیار اهمیت دهد. در همین میان مهم‌ترین موضوع در بحث رسیدن روسیه به این بازارهای جدید، همکاری گازی ایران با روسیه است. روسیه از سه طریق امکان رساندن گاز خود به پاکستان و سپس هند را خواهد داشت. مسیر اول و مهم‌ترین مسیر، سوآپ گازی با ایران و تکمیل خط لوله صلح است که گاز پارس‌جنوبی را از طریق این خط لوله ابتدا به پاکستان و سپس به هند می‌رساند. از طرفی بخش‌های نیمه شمالی کشور نیز معادل گاز صادرشده، از طریق روسیه، گاز دریافت خواهند کرد.

نخستین کمکی که سوآپ گاز روسیه به ایران خواهد کرد، کاهش هزینه انتقال گاز از جنوب به شمال است، همچنین در مسیر انتقال از جنوب به شمال، ۵ تا ۱۰‌درصد اتلاف وجود دارد که با توجه به حجم گاز عبوری به این مناطق و تمرکز جمعیت در بخش شمالی کشور، این میزان در زمستان بسیار چشمگیر است. از طرف دیگر ایران به ازای سوآپ گازی انجام‌شده برای روسیه، حق سوآپ دریافت خواهد کرد که افزایش هرچه بیشتر این سوآپ، درآمدزایی ارزی بیشتری نیز خواهد داشت و در صورت دریافت بخشی از گاز عبوری، کمک مهمی به ناترازی گاز نیز خواهد کرد.

کاهش اثرات تحریم

با توجه به شرایط کنونی روسیه از لحاظ تحریم‌های کشورهای اروپایی و آمریکا، ارتباط با ایران می‌تواند برای صنعت نفت ایران و روسیه بسیار مفید باشد. کاهش اثرات تحریم برای دو طرف، دسترسی به فناوری‌های پیشرفته، سرمایه‌گذاری برای ایران را دربر دارد، اما برای روسیه نیز بازار جدید نفت و گاز را به‌همراه خواهد داشت. دیمیتری کیسلوف، کارشناس انرژی در موسسه مطالعات انرژی روسیه در این زمینه می‌گوید: «ایده سوآپ گاز روسیه از طریق کشورهای شوروی سابق به ایران و سپس کشورهای نیازمند به گاز، ایده‌ای جذاب است که ظرفیت خوبی برای سودآوری برای همه طرف‌‌‌‌های درگیر دارد.

روسیه می‌تواند از این طریق گاز مازاد خود را به بازارهای جدید صادر کند و درآمدهای ارزی خود را افزایش دهد. ایران نیز می‌تواند از این طریق درآمدهای ارزی خود را افزایش و وابستگی‌‌‌‌اش به نفت را کاهش دهد. کشورهای نیازمند به گاز نیز می‌توانند از این طریق نیازهای خود را تامین کنند. البته این طرح با چالش‌هایی نیز روبه‌رو است. یکی از چالش‌ها این است که زیرساخت‌های لازم برای انتقال گاز از روسیه به ایران و سپس به کشورهای نیازمند به گاز وجود ندارد. این زیرساخت‌ها باید توسعه یابند که مستلزم سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی است. چالش دیگر اینکه کشورهای غربی ممکن است با این طرح مخالفت کنند. آنها ممکن است این طرح را به‌عنوان تلاش روسیه برای دورزدن تحریم‌ها تلقی کنند.»

ارزش صادرات کاتالیست‌‌‌‌ها

ارزش صادرات کاتالیست‌‌‌‌های ایران به روسیه پارسال ۸‌میلیون دلار بود که مبادلات امسال گویای روند روبه‌رشد صادرات این محصولات ایرانی به روسیه است. با توجه به نکات یادشده، مدام به اشتباه در رسانه‌‌‌‌ها تکرار می‌شود ایران و روسیه دچار تضاد و تعارض منافع در حوزه انرژی با یکدیگر هستند. این موضوع در قرن بیستم به‌نوعی قابل بیان بود اما امروز با توجه به تحولات رخ‌‌‌‌داده این‌گونه نیست. برای مثال قبلا این تصور وجود داشت که ما باید حتما صادرات گاز به اروپا داشته باشیم که با توجه به اینکه روس‌ها هم در بازار گاز اروپا هستند، پس با روس‌ها دچار تعارض منافع راهبردی هستیم، بر این اساس، حتی برخی مطرح می‌کردند که روس‌ها به‌‌‌‌طور عمدی در روند صادرات گاز ایران اختلال ایجاد می‌کنند. دومین مساله‌ای که باید به آن توجه داشت این است که ما و روس‌ها در فضایی از حوزه انرژی بازی می‌کنیم که دولت آمریکا درنظر دارد نظم خاص خود را بر حوزه انرژی جهان تحمیل کند.

آمریکا در استراتژی امنیت ملی خود، محور موضوعات انرژی را مبتنی بر تقویت گذار انرژی اعلام کرده، یعنی جهان به سمت انرژی‌های غیرفسیلی برود. دولت جو بایدن این موضوع را به‌‌‌‌طور جدی پیگیری می‌کند، به‌نحوی‌که کل عرضه‌‌‌‌کنندگان سنتی انرژی همچون ایران و روسیه تحت‌تاثیر قرار می‌گیرند، این موضوع نشان می‌دهد ما دشمن یا تهدید بزرگ مشترکی در حوزه انرژی داریم که آن نظم نوظهور بازار انرژی آمریکا و اروپا است. انرژی‌های تجدیدپذیری که قرار است جایگزین انرژی‌های تجدیدناپذیر شود نیاز به سرمایه‌گذاری گسترده دارند، بنابراین دولت بایدن برای برخی فناوری‌ها سوبسید‌می‌دهد. بر این اساس دولت آمریکا برخی حمایت‌ها در حوزه فسیلی را کاهش داده و از انرژی هیدروژن، خودروهای برقی یا منابع حیاتی جدید مانند لیتیوم و توسعه آن حمایت می‌کند، بنابراین ما برای مواجهه با سیاست‌های جدید آمریکا نه‌‌‌‌تنها با روس‌ها، بلکه با برخی از کشورهای عضو اوپک، نیاز به همکاری داریم.