بخش دوم
قیمت‌های جهانی با رشد شدید در سال‌های ۲۰۰۸-۲۰۰۷ روبه‌رو شد. متوسط قیمت‌های اسمی و واقعی در طول دهه آینده برای محصولات مطروحه در این چشم‌انداز از قیمت‌ها در دهه ۲۰۰۶-۱۹۹۷ بالاتر خواهد بود.

متوسط قیمت گندم و غلات دانه درشت (نظیر جو، ذرت خوشه‌ای، چاودار و امثال آنها) 40-15 درصد از نرخ‌های واقعی این محصولات نسبت به دهه 2006-1997 بالاتر خواهد رفت. قیمت روغن‌های گیاهی به میزان 40 درصد در مقایسه با قیمت‌های همین سال‌ها رشد خواهد داشت. همچنین قیمت شکر نیز در افق 2019 بالاتر از قیمت این محصول در دهه گذشته بوده، اما از حداکثر قیمت دوره سی ساله اخیر خود منتهی به سال 2009 به وضوح پایین‌تر خواهد بود.
اما در مورد گروه محصولات احشام و محصولات وابسته به آن، می‌توان گفت که به نظر می‌رسد قیمت‌های آنها گوی سبقت را از متوسط قیمت‌های همین گروه در دهه ۲۰۰۶-۱۹۹۷ خواهد ربود که علل اصلی آن کاهش ذخایر موجود، رشد قیمت علوفه و خوراک دام و طیور و افزایش میزان تقاضا می‌باشد. بهبود شرایط اقتصادی مردم، سبب بالا رفتن مقدار مصرف دام و طیور متکی به غلات، به خصوص در کشورهای در حال توسعه خواهد شد. البته ذکر این نکته نیز مهم است که بیشترین رشد مربوط به طیور و گوشت خوک بوده و گوشت گاو و گوساله از این جهت در رتبه‌های بعدی قرار دارند. همچنین متوسط قیمت‌ لبنیات ۴۰-۱۵ درصد نسبت به دهه ۲۰۰۶-۱۹۹۷ بالاتر بوده و قیمت کره نیز بالاترین سهم را از این صعود به همراه روغن‌های گیاهی و سوخت (همانطوری که قبلا اشاره شد) خواهند داشت. در اثر افزایش قیمت سوخت‌های فسیلی، سوخت زیستی به نحو شایان توجهی مورد توجه دولت‌ها به‌ویژه در کشورهای توسعه یافته قرار خواهد گرفت. اما میزان نیاز به آن بستگی زیادی به تصویب قوانین مربوطه و دخالت‌های دولت‌ها و شکل‌گیری حمایت‌های دولتی، روند قیمت آتی نفت خام و پیشرفت‌های آتی در فن‌آوری‌های نسل- دوم دارد و به همین علت، پیش‌بینی دقیقی از آینده آنها نمی‌توان داشت. تداوم گسترش تولید سوخت زیستی برای پاسخگویی به نیاز بازار، سبب ایجاد نیاز مضاعف به تولید گندم، غلات دانه درشت، روغن‌های گیاهی، شکر و علوفه مورد نیاز به عنوان مواد اولیه خواهد داشت. کشورهای در حال‌توسعه، موتور محرک اصلی رشد تولید، مصرف و تجارت کشاورزی جهان خواهند بود. رشد تقاضا در کشورهای در حال توسعه، به دلیل افزایش
سرانه درآمد و گسترش شهرنشینی و رشد جمعیت خواهد بود که این رقم دو برابر میزان رشد در کشورهای منطقه OECD است.
با افزایش سطح درآمدی، تنوع رژیم غذایی مردم کشورهای در حال توسعه به آرامی از مواد غذایی ضروری و اولیه به مواد پروتئینی و عمل‌آوری شده از احشام و محصولات لبنی گسترش می‌یابد. مصرف مواد غذایی در این کشورها تحت تاثیر افزایش جمعیت طبقه متوسط جامعه تاثیر کمتری از تغییرات قیمت و درآمد مردم این کشورها خواهد پذیرفت، موضوعی که هم‌اکنون در کشورهای منطقه OECD وجود دارد.
این موضوع بدان مفهوم است که تغییرات هنگفتی در درآمد و قیمت محصولات مورد نیاز است تا با هرگونه شوک شدید و غیرقابل پیش‌بینی بتوان مقابله کرد. به طور فرض برای تمامی محصولات کشاورزی میزان واردات و صادرات قابل پیش‌بینی برای کشورهای درحال توسعه از کشورهای توسعه یافته منطقه OECD پیشی خواهد گرفت و فقط صادرات خوراکی‌های پروتئینی در منطقه OECD تا سال 2019 رشد سریع‌تری خواهد داشت. افزایش سهم تجارت کشورهای درحال توسعه خود را هم در رشد تجارت جنوب-جنوب و هم در تجارت شمال- جنوب نشان خواهد داد. با این وجود، کشورهای منطقه OECD در محصولات زیر در افق 2019پیشتاز خواهند بود:
گندم(۵۲درصد)، غلات دانه درشت (۵۹درصد)، کره (۸۰درصد)، پنیر (۶۳درصد)، شیرخشک پرچرب (۶۶درصد)، شیرخشک کم‌چرب (۷۴درصد). کشورهای در حال توسعه نیز در محصولات زیر در افق ۲۰۱۹پیشتاز خواهند بود:
برنج(88درصد)، دانه‌های روغنی (56درصد)، مواد پروتئینی (80درصد)، روغن‌های گیاهی (91درصد)، شکر (90درصد)، گوشت گاو و گوساله (57درصد) و طیور (63درصد). صعود شدید قیمت غذا در 2008-2007 با نزول شدید قیمت‌ها دنبال شد. پس از این دوره هنوز قیمت غذا در بسیاری از کشورها «گران» باقی مانده است.
در سال ۲۰۰۹، سهم افزایش بهای مواد غذایی از افزایش نرخ تورم (علی‌الخصوص در کشورهای منطقه OECD) نسبت به سال ۲۰۰۸ به‌طور قابل ملاحظه‌ای کاسته شده‌است، اما هنوز در تعدادی از کشورهای در حال‌توسعه و قدرت‌های نوظهور اقتصادی تاثیرگذار خواهد بود.
ترجمه و تلخیص: کمیسیون کشاورزی و صنایع تبدیلی اتاق ایران