حسن ثاقب

بحث تعمیق همگرایی میان اقتصاد کشورهای اسلامی سال‌ها است که در سازمان کنفرانس اسلامی(OIC)‌، نهادهای اقتصادی از جمله کمیته دائمی همکاری‌های اقتصادی و تجاری کشورهای اسلامی (کومسک) و از سوی کشورمان مطرح شده است. در هشتمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در تهران‌، پیشنهاد ایران برای تشکیل بازار مشترک اسلامی به تصویب رسید. طی سال‌های اخیر، مراحل اولیه از تعمیق همگرایی میان کشورهای اسلامی که در قالب پروتکل ترجیحات تجاری است در دستور کار کمیته اجرایی سازمان کنفرانس اسلامی قرار دارد. یکی از نشانه‌های تحقق ایده تعمیق همگرایی میان کشورهای اسلامی‌، افزایش حجم تجارت درون گروهی میان کشورهای اسلامی و اتکای بیشتر اقتصاد کشورها به یکدیگر به عنوان نماد گرایش آنها به همگرایی می‌‌باشد.

علائم و نشانه‌هایی وجود دارد که کشورهای اسلامی طی سال‌های اخیر تجربه‌ خوبی از پیشرفت و همکاری‌های اقتصادی را در حوزه اقتصادی و تجاری داشته‌اند و از این حیث، می‌توان چشم‌انداز خوبی را متصور بود. بر اساس آمار بانک جهانی متوسط سالانه نرخ رشد تولید ناخالص داخلی اعضایOIC طی سال‌های ۲۰۰۸-۲۰۰۰ حدود ۹/۹‌درصد بوده است که این نرخ بیش از شاخص مشابه برای کل جهان (۵/۷درصد) بوده است. در واقع اعضای OIC طی دوره مورد نظر، موفق شدند سهم خود را در کل اقتصاد جهانی به میزان ۲/۲درصد ارتقا بخشند.

همین وضعیت در تجارت کشورهای اسلامی نیز مشاهده می‌شود؛ بر اساس آمار صندوق بین‌المللی پول(IMF)، کل ارزش صادرات کشورهای عضو OIC از ۶۲۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۳ با نرخ رشد متوسط سالانه معادل ۶/۲۲درصد به ۱۷۳۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۸ افزایش یافته است که این نرخ رشد نیز بیش از رشد ۳/۱۶درصدی کل صادرات جهانی می‌باشد. رشد بالاتر صادرات کشورهای اسلامی در مقایسه با کل جهان باعث شد که سهم ۳/۸درصدی این کشورها از کل صادرات جهانی در سال ۲۰۰۳ به ۸/۱۰درصد در سال۲۰۰۸ افزایش یابد. علاوه بر آن، سهم تجارت درون گروهی کشورهای اسلامی نیز طی سال‌های اخیر رو به رشد بوده است؛ به طوری که این سهم از ۳/۱۲درصد در سال ۲۰۰۳ به ۲/۱۷ درصد افزایش یافته است. این در شرایطی است که سهم تجارت درون گروهی طی سال‌های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۳ متجاوز از ۱۲درصد نبوده است. بر اساس این آمار، صادرات درون گروهی اعضای OIC در سال ۲۰۰۳ معادل ۶/۷۰ میلیارد دلار بوده است که با نرخ رشد متوسط سالانه ۳/۳۰درصد به ۲۶۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۸ افزایش یافته است. چنانچه سهم صادرات درون گروهی از تولید ناخالص داخلی نماینده اتکا کشورها به یکدیگر محسوب شود، آمارها حاکی از آن است که این سهم نیز از ۴/۳ درصد در سال ۲۰۰۰ به ۱/۷درصد در سال ۲۰۰۸ افزایش یافته است.

بررسی‌های مذکور حاکی از گرایش کشورهای اسلامی به همگرایی درون گروهی است، اما این روند بطنی و کمتر از حد انتظار است. باید به این نکته توجه کرد که منابع انسانی و طبیعی در میان کشورهای اسلامی بسیار متنوع و غنی است، به طوری که حدود ۳۰ درصد منابع جهانی در کشورهای اسلامی قرار دارد. همچنین ۲۳ درصد جمعیت جهان و حدود ۲۴ درصد اراضی جهانی در اختیار این کشورها است. همچنین از یک عامل همگرایی بسیار مهم و با ارزش؛ یعنی اسلام و میراث غنی اسلامی برخوردار می‌باشند. با این همه و به‌رغم این همه مزیت‌ها باید گفت که کشورهای عضو این سازمان هنوز در طبقه‌بندی کشورهای در حال توسعه قرار دارند به علاوه نیمی از آنها در زمره کشورهای کمتر توسعه‌یافته هستند. همچنین از پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های بالقوه خود استفاده لازم را نمی‌نمایند. اگرچه در سال‌های اخیر جایگاه اقتصاد و تجارت کشورهای اسلامی در جهان رو به ترقی بوده است، اما همچنان سهم این کشورها از کل GDP جهان بالغ بر ۶ درصد و سهم از کل تجارت جهان تنها ۱۰درصد است و هم اکنون حدود ۷۵درصد کل صادرات و ۸۰ درصد کل واردات اعضای OIC با کشورهای غیرعضو صورت می‌گیرد. بدون شک تلاش‌های سازمان کنفرانس اسلامی و اعضای آن برای بهره‌برداری اصولی از پتانسیل‌های موجود در چارچوب فرصت‌ها و تهدیدهای بین‌المللی منجر به افزایش همگرایی فی‌مابین خواهد شد.