تفکیک اقتصاد از سیاست؛ اصل توسعه‌یافتگی

سردار خالدی- برای رسیدن به توسعه علاوه بر پذیرش اصول و الزامات آن، تفکیک قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی از مباحثی است که در سالم‌سازی نظام اجتماعی باید مدنظر قرار گیرد. این در حالی است که «تمرکز‌زدایی از مسوولیت»، «توازن میان جریان‌ها» و «رسانه‌های نقاد و مستقل» از مواردی است که دولت‌ها برای توسعه‌یافتگی باید به آن توجه داشته باشند. «پیامدهای اجتماعی خصوصی‌سازی» از جمله مهم‌ترین موضوعاتی است که اگر چه از سوی دولت جدید بارها ضرورت پرداخت به آن مورد اهمیت واقع شده، اما این بار توسط بخش خصوصی در اتاق بازرگانی ایران در نشستی با حضور محمود سریع‌القلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی؛ موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان؛ سیدحمید حسینی و پدرام سلطانی، اعضای هیات رییسه اتاق ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

در این نشست که به صورت سلسله نشست‌های ماهانه کمیسیون اصل ۴۴ و محیط کسب‌و‌کار برگزار می‌شود، با صحبت‌های محمود سریع‌القلم درباره سالم‌سازی یک نظام اجتماعی آغاز و البته با نکات شنیدنی موسی غنی‌نژاد درباره دخالت نابجای دولت در حوزه‌های مختلف به پایان رسید.

به اعتقاد سریع‌القلم رسیدن به توسعه الزاماتی دارد که باید آن را پذیرفت. «نقش دانش و آگاهی توسط رسانه‌ها و دانشگاه‌ها»، «اجماع تئوریک»، «فرهنگ جدید شهروندی» و «تعامل بین‌المللی» از مباحثی است که برای رسیدن به یک الگوی جهانی باید به آنها توجه داشت. البته آنچه در این نشست مورد تاکید فعالان اقتصادی و دانشگاهی قرار داشت، این بود که اگر نظام اقتصادی کشور را به مانند بیمار در نظر بگیریم، برای بهبود بیمار باید با اقدامات اساسی و با کمک پزشک حاذق و البته مراقبت‌های ویژه شرایط ترخیص آن را فراهم کنیم. با وجود اهمیت موضوع به دلیل تفصیل صحبت‌های مطرح شده فعالان و علاقه مندان، در گزارش پیش رو تنها چکیده مباحث مطرح شده از سوی محمود سریع‌القلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی در نشست مورد نظر آمده که از نظرتان می‌گذرد.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی در ابتدای صحبت‌هایش با اشاره به اهمیت مقوله «سیستم» در هر شرکت، بنگاه، نظام فکری یا نظام حکومتی گفت: همه انسان‌ها نیازمند سیستم هستند و این در حالی است که حتی زمانی که یک فرد وقتی را برای کتاب خواندن می‌گذراند، تابع یک سیستم است و شاید بتوان گفت هیچ واژه‌ای مقدس تر از سیستم نیست.

سریع‌القلم با ذکر مثالی درباره اینکه در صنعت هوایی، هواپیمایی مانند ایرباس ۳۸۰ را با ۹۰۰ مسافر و چند صد تن بار، چه سیستمی می‌تواند در مسافتی طولانی در هوا نگه دارد، تصریح کرد: همه عوامل و مسائل فنی و غیرفنی در همان هواپیما تابع یک سیستم است. باید گفت سیستم یک اصل خلقت است. در یک مثال بسیار ساده و بدیهی به خودمان نگاه کنیم، اگر همین حالا روزی چهار بسته سیگار بکشیم برخلاف سیستم بدن عمل کردیم. شاید به همین دلیل باید گفت همه زندگی از مسائل احساسی گرفته یا نظام حکمرانی همه تابع یک سیستم هستند.

وی با بیان اینکه هر کس به سیستم پایبندتر، کارآمدتر خواهد بود، به ارتباط آن با واقعیت‌ها در جامعه ایرانی پرداخت و اظهار کرد: آنچه واقعیت دارد این است که ما ایرانی‌ها در حوزه ادبیات یا بسیاری از دیگر حوزه‌ها، کارهای بزرگ و آثار به یادماندنی به جا گذاشته‌ایم، اما پرونده درخشانی در باب عملکرد سیاسی نداریم. در واقع شاید یکی از بزرگ‌ترین ایرادات ما به لحاظ فکری، عدم توان تفکیک مسائل است، یعنی اینکه ما همیشه مسائل را یا صفر یا ۱۰۰ می‌بینیم؛ این در شرایطی است که این اصل همیشه هست که سیستم در تمام شئون وجود دارد.

وی اظهار کرد: ما برای حکمرانی نیاز به یک سیستم داریم، زیرا بدون سیستم نمی‌توان حکمرانی کرد. یا باید خودمان یک سیستم داشته باشیم یا اینکه سیستم دیگری را بپذیریم.

سریع‌القلم در ادامه با تشریح اینکه پیاده‌سازی این سیستم مجموعه‌ای از اصول، چارچوب‌ها و سخنرانی‌هایی است که نیاز به مدل دارد، افزود: من در بحث توسعه دو مقوله را مطرح کردم که یکی از آن «الگوی توسعه» است و دیگری «اصول توسعه‌یافتگی» است که اصول ثابتی هستند و در جهان بدون تغییرند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه هیچ جا نیست که کشوری پیشرفته باشد، اما تکنولوژی را قبول نکرده باشد، تصریح کرد: اصول توسعه یافتگی جهان شمولند و تابع فرهنگ و تاریخ است و اگر ملتی بخواهد توسعه پیدا کند باید سیستم را بپذیرد. سنگاپور یکی از مواردی است که ادعای دموکراتیک بودن ندارد، اما به لحاظ شاخص‌های توسعه یافتگی جزو ۱۰ کشور برتر است زیرا اصول را پذیرفته است. فرانسوی‌ها، آلمانی‌ها و اهالی کره جنوبی نیز همین راه را رفته‌اند و از همین اصول پیروی کرده‌اند.

وی در ادامه درباره الگوی توسعه یافتگی نیز تصریح کرد: الگو یعنی روش دستیابی به ثروت ملی و کسب مزیت نسبی و به کارگیری نیروی انسانی مناسب برای توسعه ملی که می‌تواند در هر کشور و نظامی متفاوت باشد.

سریع‌القلم با بیان اینکه الگوهای متفاوتی انتخاب شده، اما برای ما ایرانی‌ها هنوز مشخص نیست که چه بخش‌هایی را پذیرفته‌ایم و چه بخش‌های را نپذیرفته‌ایم، گفت: مدرنیته نزدیک یکی دو قرن پیش وارد ایران شده، اما تکلیف روشنی نسبت به اصول توسعه‌یافتگی نداریم. این در حالی است که ژاپنی‌ها تکلیف خصوصی‌سازی را سال‌ها است مشخص کرده‌اند و اعلام کرده‌اند: ما می‌پذیریم و کشوری ثروتمند را می‌سازیم.سریع القلم تاکید کرد: ما در راه الگوی توسعه یافتگی راه طولانی در پیش داریم و اینکه اجماع ملی بر مزیت نسبی و ثروت ملی نداریم به نظر من ناشی از خلقیات ما ایرانی‌ها است.این استاد دانشگاه به اشاره به مقوله خلقیات ایرانی‌ها، گفت: برای ما ایرانی‌ها بسیار سخت است که بگوییم «اشتباه کردیم»، بسیار سخت است بگوییم «نمی‌دانم». در واقع فرد مسوول در ایران نمی‌گوید: من نمی‌دانم یا من اطلاع ندارم و این یکی از ویژگی‌های فرهنگی ماست.

به اعتقاد سریع‌القلم، ما الگوی بومی نداریم و با وجود اینکه در همه حوزه‌های مختلف، تخصص‌های گوناگون داریم، اقتصاددان، عالم اجتماعی هست، اما هنوز در حد مباحث انتزاعی قرار داریم و بیشتر در حد گفتار درمانی هستیم. براساس گفته‌های سریع‌القلم با وجود اینکه در داخل روی یک الگوی بومی اجماع نکرده‌ایم، الگوی جهانی را هم نپذیرفته‌ایم.

وی با بیان اینکه از برزیل تا سنگاپور همه الگوی مشترکی را برای پیشرفت اقتصادی پذیرفته‌اند و ما خارج از آن نمی‌توانیم الگویی طراحی کنیم، گفت: چینی‌ها با پذیرش الگوی جهانی با رشد اقتصادی میانگین ۵/۸ درصد در بیش از ۲دهه، به اقتصاد دوم جهان تبدیل شدند.

به گفته سریع‌القلم، هر یک از کشورها همچون آلمان با ۹۰درصد، کره جنوبی با ۶۰درصد، ترکیه با ۴۰درصد و امارات با ۳۰درصد با غلظت‌های متفاوت الگوی توسعه‌یافتگی را پذیرفته‌اند.

وی در ادامه به مبانی مدل مشترک جهانی و اینکه آن مبانی کدامند اشاره و اظهار کرد: برای سالم‌سازی یک نظام اجتماعی باید بین «قدرت اقتصادی» و «قدرت سیاسی» تفکیک صورت گیرد. در واقع هر چه به دولت ثروت بدهید باید در انتظار مسائل جدی از سوی آن نیز باشیم. به عنوان مثال در ایالات متحده کاخ سفید مرکز تصمیم‌گیری است و کانون ثروت نیست؛ این در حالی است که مسوولیت بخشی از عملیات نظامی ایالات متحده را بخش خصوصی بر عهده دارد. در واقع دولت‌ها دیگر مسوولیت پروژه‌ها را بر عهده ندارند و همه مسوولیت‌ها بر عهده بخش خصوصی است و دولت‌ها تنها یک کارگزارند.

سریع‌القلم تاکید کرد: رسیدن به اینکه قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی جدا بشود، پشتوانه حقوقی می‌خواهد. در واقع ما ایرانی‌ها هنوز از فرد به سیستم نرسیده‌ایم و این یک بحث کلان است. اگر سیستمی می‌خواهیم بسازیم باید قواعد حکمرانی را بپذیریم. این استاد دانشگاه شهید بهشتی معتقد است در کشوری که مردم از دولت پول می‌گیرند تا بهتر زندگی کنند و دولتی که به مردم پول می‌دهد تا بهتر زندگی کنند، هر دو دچار خطای تئوریک هستند. باید هر فردی مسوول زندگی خود بوده و دولت تنها تسهیل‌کننده راه باشد.

این استاد دانشگاه در بخش دیگری از صحبت‌هایش با اشاره به دو مقوله «Fact» و «Intuition» در سالم سازی یک نظام اقتصادی و اینکه مترادف دقیق فارسی برای آنها وجود ندارد، گفت: شما تاکنون چند نفر آدم می‌شناسید که وقتی وارد یک جلسه می‌شوند بابت تاخیر در آمدن از دیگران پوزش بطلبند. یکی از مجریان آلمانی بابت ۴۵ ثانیه تاخیر عذرخواهی می‌کند و نشان از این است که در کشورهای توسعه‌یافته افراد «ثانیه‌ای» فکر می‌کنند. معنای Fact هم اگر چه مترادف فارسی ندارد، اما به معنای دقیق عمل کردن است. Intuition نیز از دیگر واژه‌هایی است که معنای دقیق فارسی ندارد و به‌طور تلویحی به معنای «حدس می‌زنم» و «گمان می‌کنم» است. این در حالی است که حکمرانی با حدس و گمان انجام نمی‌شود، زیرا باید دقیق بود، اما در کشور ما جملات غیردقیق فراوان است.

به اعتقاد این استاد دانشگاه، ما انسان‌هایی می‌خواهیم که بسیار دقیق باشند، سرمایه انسانی دقیق می‌خواهیم که تابع مقررات باشند و نظام فکری آنها دقیق باشد و اینکه بخواهیم ساعت‌ها در مورد موضوعی گپ بزنیم به درد توسعه نمی‌خورد. در واقع دقت خاص، جامعه دقیق و ذهن خاص را می‌طلبد.

وی در بخش سوم صحبت‌هایش به مقوله حاکمیت (Arbiter) که واژه‌ای حقوقی است و دو طرف آن حکومت‌ها یا میانجی میان گروه‌ها هستند یا صاحب قدرت سیاسی و اقتصادی هستند، اشاره و تصریح کرد: حکومت میان همه دستگاه‌ها، اصناف، سندیکاها و جامعه مدنی حکم میانجی را دارد و در جایگاهی قرار دارد که با تمام اقشار اجتماعی تعامل می‌کند.

به گفته سریع‌القلم، حاکمیت فراتر از نهاد دولت است و تنها قوه مجریه نیست، در واقع حاکمیت در خدمت منافع جامعه است.

وی با اشاره به اینکه کار فرهنگی و سیاسی در هر شرایطی نیاز به ثروت دارد و هیچ اصلی مهم‌تر از تولید ثروت نیست، تصریح کرد: تولید ثروت در دست بخش خصوصی است. اگر ما می‌خواهیم با دنیا هماهنگ باشیم، حاکمیت باید به معنای تسهیل‌کننده و به معنای میانجی در میان گروه‌ها باشد.

به اعتقاد سریع‌القلم، «تمرکززدایی از مسوولیت»، «توازن میان جریان‌ها» و «رسانه‌های نقاد و مستقل» از مواردی است که دولت‌ها برای توسعه یافتگی باید آن را مدنظر قرار دهند. براساس گفته‌های وی، نهاد دولت دو وظیفه کلیدی دارد که اولی اجرا است و دومی نظارت بر قانون. در واقع دولت‌ها مسوول تولید ثروت و خدمات نیستند. وی با اشاره به اینکه توسعه یافتگی یک انتخاب است و یک تصمیم، تاکید کرد: اگر کشوری می‌خواهد توسعه پیدا کند باید الزامات آن را بپذیرد.

‌همچنین «وجود جامعه‌ای قدرتمندتر از دولت»، «یک شخصیتی شدن شهروندان» و «ضرورت کار بین‌المللی» شاخص‌های دیگری هستند که از منظر این استاد دانشگاه برای رسیدن به توسعه اقتصادی باید لحاظ شوند.

سریع‌القلم در بخش دیگری از صحبت‌هایش با اشاره به اینکه برای برداشتن موانع آزادی، باید موانع حقوقی، ساختاری، اجتماعی و فرهنگی را برطرف کرد، تصریح کرد: برای رسیدن به خصوصی‌سازی باید فکر را اصلاح کنیم و اول از همه باید موانع را برداشت به همین دلیل است که باید رشته حقوق را جدی گرفت.

وی در باب اهمیت بخش خصوصی گفت: پارامترهای لحاظ شده در اهمیت بخش خصوصی شامل: «زمان محور»، «زیان و سود»، «ثبات سیاسی»، «بهره‌وری و کارآمدی» و «ارتباطات بین‌المللی» را اگر به دولت بدهید، مخدوش می‌کند و باید بخش خصوصی آن را انجام دهد. به اعتقاد وی، «کاهش امراض فرهنگی و اجتماعی»، «غیرضروری شدن تملق» و «کاهش فساد اداری» از پیامدهایی است که با توسعه‌یافتگی و کارآمدی بخش خصوصی به‌دست می‌آید. سریع‌القلم در توضیح این موضوع گفت: این پرسش جدی پیش روی دولت است که ثروت در کشور چگونه تولید می‌شود و با چه پروسه‌ای توزیع می‌شود که همه این موارد به ثبات سیاسی و توسعه سیاسی

برمی‌گردد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه باید تجربه‌های جهانی ملاک باشد، تصریح کرد: راه حل این قضیه «نقش رسانه و دانشگاه در دانش و آگاهی»، «اجماع تئوریک: اولویت کشور در مسائل سیاسی»، «فرهنگ جدید شهروندی:استقلال از دولت» و «تعامل بین‌المللی: اثرگذاری و اثرپذیری» است.