دشواری استراتژی برای سهامداران

باید گفت بعد از اینکه سرمایه‌گذار با علوم تحلیل اقتصاد، تحلیل صنعت و تحلیل شرکت آشنا شد، باید بتواند آینده شرکت را پیش‌بینی کند؛ یعنی به ارزش‌گذاری سهام واقف باشد. در این صورت است که با برنامه‌ریزی چارچوب درست و اساسی، می‌‌‌تواند به اهداف خود یعنی کسب سود برسد و داشتن این چارچوب همان داشتن استراتژی است که لازمه آن آموزش است. لازم به ذکر است که استراتژی درست، در بازار کارآ و سالم که روند آن بر حسب عرضه و تقاضا باشد و شفافیت لازم را داشته باشد، به طور جامع موثر واقع می‌شود.

اشاره می‌کنم به وضعیت بورس ایران، مشکلات و معضلات این روزهای آن. یکی از محرک‌های اصلی رشد قیمت‌ها در بازارسرمایه، افزایش تقاضا از سوی معامله‌گران است. اما متاسفانه این روزها شاهد بازاری هستیم که به دلیل بسیاری از مشکلات و صدمات ناشی از این مشکلات، تقاضا در آن روزبه‌روز کمرنگ‌تر و بی‌اعتمادی به آن روزبه‌روز پر رنگ‌تر می‌شود. در شرایطی هم که عدم‌اعتماد بر بازار حاکم شود، به دلیل جنبه روانی، توجه به آموزش و تحلیل فرسایشی است و در بازاری که علم و تحلیل نیز رو به تقلیل رود، به‌مرور زمان فرهنگ سرمایه‌گذاری کمرنگ خواهد شد. بنابراین اگر چارچوبی هم در این شرایط به‌عنوان استراتژی برای اغلب سهامداران جذاب شود، بیشتر در قالب نوسان، سودهای کوتاه‌مدت، سیو سود، خروج پول و... خواهد بود.

در مورد ارزندگی بازار در این نقاط و اینکه هنوز بازار به بازدهی خاصی نرسیده و حتی شاخص کل هنوز جایی نرفته و رشد آنچنانی نسبت به مولفه‌های اقتصادی نداشته است حرفی نیست. حتی هنوز برخی شرکت‌های فعال در بازار با این همه تحمل فشار، باز هم از نظر گزارش‌های مالی مطلوب بوده‌اند. اما اینکه چرا بازار به موارد مثبت واکنش نشان نمی‌دهد و سهامداران این موارد مثبت را نمی‌بینند، باید به کلیه زیرساخت‌های اشتباه، رفتارهای بدون چارچوب، ضریب خطای بالای مسوولان، رانت و فساد، تخلفات و... در این اقتصاد بیمار، رجوع کرد.

در این میان، چیدمان استراتژی با ریسک‌های بسیار بالا برای سهامداران خردی که به علوم مالی و اقتصادی جهت تحلیل جامع سهام واقف نیستند و صنایع و شرکت‌های فعال در بازار را به طور کامل نمی‌شناسند، بسیار سنگین خواهد بود. در این شرایط نمی‌توان پیشنهادی برای استراتژی سهامداران داد و فقط می‌توان نظر شخصی کرد. همچنین میزان پذیرش ریسک، میزان پول، نوع سرمایه، دیدگاه به بازار، سابقه حضور در بازار و... در هر فردی با دیگران متفاوت است. افرادی که به هر دلیلی همچون مهارت، تجربه، سابقه طولانی، قدمت دیرینه حضور در بازار و...، درک شرایط بازار برایشان راحت، قابل تحمل و قابل قبول است و دیدگاه متفاوت و مثبتی به آینده بازار دارند و اکثرا استراتژی سرمایه‌گذاری با دید بنیادی و بلندمدت را دنبال می‌کنند، اغلب سهامی برایشان جذابیت خواهد داشت که تا چند دوره آتی بتواند به میزان قیمتش سودسازی داشته باشد.

این افراد اصولا توان تحمل نوسان سهام و افت پرتفوی در کوتاه‌مدت را دارند؛ چراکه نحوه خرید و فروش آنها، تفکرشان نسبت به بازار و استراتژی آنها با دیگران متفاوت است. از این رو این روزها جهت بازدهی مطلوب مورد انتظارشان، مشغول برنامه‌ریزی برای سرمایه و چیدمان پرتفویشان هستند. افرادی که استراتژی کوتاه‌مدت دارند و دیدگاه معاملاتی یا نوسان را ارجح می‌دانند، بهتر است برای جان‌گرفتن مجدد ارزش، حجم و گردش معاملات صبوری کنند؛ چراکه هم رسیدن به سودهای زودهنگام ریسک را بالا می‌برد و هم بازار به دلیل کم‌رمقی، دچار ریسک است. بنابراین بهتر است برای درگیر کردن پولشان، ریسک به ریوارد معاملات را در نظر بگیرند.

باید توجه کرد در اقتصاد آسیب‌دیده کشورمان که صدمات مستقیم و شدیدی بر بازارسرمایه وارد می‌شود، نمی‌توان انتظار بهبود سریع را داشت. حتی اگر قدم مثبتی در این راستا برداشته شود، باز هم زمان‌بر خواهد بود. بنابراین اگر سهامدار با تمام این آگاهی، باز هم می‌پذیرد به بازارسرمایه وارد شود یا در بازار بماند، ناچار است استراتژی خود را با شرایط نامطلوب بازار همگام کند و به معاملاتش در همین شرایط ادامه دهد.