معمولا وقتی از رفع فقر صحبت می‌شود، دو یا سه دیدگاه پیرامون فقرزدایی مطرح می‌شود که از قضا ردپایی جدی در ادبیات علم اقتصاد دارد. به‌عنوان نمونه بسیاری از اقتصاددانان پیرو نظریه رشد فقرزدا تاکید می‌کنند که اگر دولت‌‌‌ها به جای توزیع منابع در اختیار دولت، برنامه را به سمت رشد اقتصادی پایدار در کشور ببرند، آنگاه در بلندمدت فقر کمرنگ شده و نابرابری افول می‌کند. گروهی دیگر نیز بر این عقیده‌‌‌اند که در اقتصادهای در حال توسعه که تولید آنها بر پایه عرضه منابع ارزان است، حذف یارانه‌‌‌ها و و صادرات مواد خام به بازارهای جهانی می‌‌‌تواند درآمدی را در اختیار دولت قرار دهد تا با توزیع آن در بین ۴ یا ۵دهک پایین جامعه، فقر و نابرابری کمرنگ شود. در مقابل این ایده برخی اقتصاددانان نیز تاکید می‌کنند که حذف یارانه‌‌‌ها در اقتصادهای در حال توسعه گرچه زمینه را برای افول کوتاه‌‌‌مدت فقر فراهم می‌کند، در بلندمدت بنیه تولید را در این اقتصادها رو به اضمحلال می‌‌‌برد. در پرونده امروز «باشگاه اقتصاددانان» سعی شده است تا از خلال دیدگاه‌‌‌های مختلف به این موضوع پرداخته شود.