دستاوردهای اقتصادی میزبانی  محدود است؟!

نورو اف کِمپوس استاد اقتصاد دانشگاه برونل مترجم: سمانه فیاضی شور و نشاط جام جهانی ۲۰۱۴ همه دنیا را فرا گرفته است. در این نوشته آورده‌ایم که در کنار بزم‌های فراوان این جام، اعتراض‌های بسیاری نیز که ناشی از سوءمدیریت گسترده و منافع اقتصادی محدود میزبانی جام است، وجود خواهد داشت. ممکن است ورزشگاه‌ها آماده باشند، اما بسیاری از زیرساخت‌های برنامه‌ریزی شده به حال خود رها شده‌اند.

البته رانت‌خواهی ممکن است یکی از دلایلی باشد که ملت‌ها پیشنهاد میزبانی جام جهانی را می‌دهند. از آنجایی که بازسازی زیرساخت‌های حمل‌و‌نقل در کشورهای فقیر در اولویت قرار دارد، جامعه بین‌الملل باید تلاش کند فساد را فروبنشاند تا کشورهای فقیر بتوانند به میزبانی رویدادهای مهمی همچون جام جهانی ادامه دهند. در واقع، فوتبال به خانه خود برگشته است. برزیل منزلگاه معنوی بازی‌های زیبا و تنها کشوری است که در همه ۲۰ دوره رقابت‌های جام جهانی حضور داشته است، پنج بار جام را برده است و تنها کشوری است که خارج از خانه برنده جام بوده است. مردم برزیل فوتبال را می‌پرستند.

هرچند برخلاف جام‌های دیگر، این بار اعتراض‌هایی نیز وجود دارد. این اعتراض‌ها در نتیجه سوءمدیریتی است که آماده‌سازی زیرساخت‌ها را به تعویق انداخته است. منافع اقتصادی ناچیزی که از طریق میزبانی جام‌جهانی حاصل خواهد شد نیز دلیل دیگری برای این نارضایتی‌ها است.

چرا کشورها برای میزبانی با یکدیگر رقابت می‌کنند؟

هزینه‌ها، سودآوری و محبوبیت رویدادهای بزرگی مانند بازی‌های المپیک و جام‌جهانی به شکل گسترده‌ای، به لطف جهانی شدن، در سه دهه اخیر سر به فلک کشیده است. آیا چنین رویدادهایی منافعی برای میزبان در پی دارد؟ پاسخی که با ادبیات علمی می‌توان به این سوال داد این است که آثار اقتصادی محدود است. این رویدادهای بزرگ درصد کوچکی از تولید ناخالص داخلی (GDP) را در برمی‌گیرند و مزایای آنها غالبا قابل توجه نیست.

اگر مزایای این رویدادها غالبا غیرمستقیم باشند چطور؟ رز و اشپیگل (۲۰۱۱) توجیه اقتصادی المپیک را این‌گونه مطرح می‌کنند: « کشورهایی که میزبان بوده اند افزایش بالای ۲۰ درصد را در صادرات خود داشته‌اند. رویدادهای بزرگ دیگری مانند جام‌جهانی نیز آثار مثبت گسترده‌ای دارند». جالب اینجا است که این منافع، منحصر به کشورهایی که میزبان هستند نمی‌شود، بلکه همه آنهایی که پیشنهاد میزبانی را ارائه داده اند نیز سودی خواهند برد.

بروکنر و پاپا(۲۰۱۱) تفاوت‌های قابل توجهی را میان رقابت‌های المپیک، جام‌جهانی و نمایشگاه‌های بین‌المللی پیدا کرده‌اند. بر اساس یافته‌های آنها، کشورهایی که میزبانی نمایشگاه‌های بین‌المللی را بر عهده گرفتند «پیش از میزبانی رویداد، افزایش قابل توجهی را در رشد سرانه واقعی تولید ناخالص داخلی داشته‌اند، اما این اثر در مقایسه با المپیک، کوچک و موقتی است. از سوی دیگر، میزبانی جام جهانی، آثاری منفی روی افزایش تولید به جامی‌گذارد و فقط موجب افزایش هزینه‌های دولت می‌شود».

اگر جام جهانی از نظر سلامت روانی (یا‌شادمانی) منفعت داشته باشد چطور؟ کاوتسوس و زمانسکی (۲۰۱۰) موفقیت‌های تیم‌های ملی در المپیک‌های تابستانی، جام‌جهانی و جام‌های اروپایی را مورد بررسی قرار داده‌اند.

آنها دریافتند که پیروزی در این رقابت‌ها آثار قابل توجهی روی سلامت روانی ندارد. همچنین، آنها اظهار می‌کنند که میزبانی رویدادهای بزرگ (به ویژه رقابت‌های فوتبال) افزایشی موقتی در شادمانی به دنبال دارد.

اقتصاد سیاسی جام جهانی

بعد از تقریبا دو دهه ثبات در اقتصاد کلان، اصلاحات، دموکراسی و کاهش نابرابری درآمدی، عده‌ای گمان می‌کنند که برزیل تغییر کرده است. البته اعتراضات سیاسی ژوئن ۲۰۱۳ غیرمنتظره بود. من هشدار داده بودم که این اعتراض‌ها «ممکن است ادامه یابند» و اکنون این اعتراض‌ها ادامه پیدا کرده‌اند، اما کمتر به دلایل آنها اشاره شده است؛ آنها به سوءمدیریت و فسادی که به وسیله مقامات برزیلی و فیفا جام جهانی را در بر گرفته است معترض هستند. بعد از به دست آوردن حق میزبانی، دولت طرح‌هایی را برای استادیوم‌ها و مجموعه‌ای از پروژه‌های زیربنایی وابسته ارائه می‌دهد تا مقررات فیفا را عملی کند (هتل‌ها، فرودگاه‌ها، حمل‌ونقل عمومی، اقدامات امنیتی عمومی و غیره). دولت برزیل تاکنون اطلاعات مربوط به پیشرفت پروژه‌ها را با تاخیر منتشر کرده است و در مورد هزینه‌ها نیز غالب آمار و ارقام ارائه شده تنها مربوط به امور مقدماتی پروژه‌ها می‌شوند.

یک ماه پیش از آغاز مسابقات فوتبال، روزنامه برزیلی فولا دو سائوپائولو

(F(Folha de Sao Paulo، نتایج ارزیابی خود را از ۱۲ شهر میزبان جام جهانی منتشر کرد. استادیوم‌ها، حمل‌ونقل شهری، حمل‌ونقل بین‌الملل، امنیت عمومی و پروژه‌های ارتباط از راه دور به چهار گروه «تکمیل شده»، «تکمیل نشده، اما برای جام جهانی آماده خواهند شد»، « بعد از جام جهانی آماده خواهند شد» و «رها شده» طبقه‌بندی شدند.

هر چند قرار بود اکثر استادیوم‌های موردنظر ( ۹ مورد از ۱۲ مورد) تکمیل شود، اما سهم پروژه‌های «تکمیل شده» از ۷۰ درصد برای امنیت عمومی تا ۵۰ درصد برای حمل و نقل بین‌الملل و ارتباط از راه دور، و در نهایت، مقدار اندک ۱۰ درصدی برای حمل‌و‌نقل شهری متغیر است.

دولت گزارشی شفاف از روند پیشرفت پروژه‌ها و هزینه‌های آن ارائه نداده است. براساس بررسی‌ها، سهم پروژه‌های «تکمیل شده» در ایالت‌هایی که مسوولان آن گزارش‌های به موقع و روشنی ارائه نداده‌اند، کمتر است.

فقرا میزبان جام؛ اغنیا میزبان المپیک

مباحث طرح شده به این معنا نیست که تنها کشورهای ثروتمند باید میزبانی رویدادهای بزرگ را در اختیار داشته باشند. از نظر مزایای بالقوه اقتصادی، تفاوتی اساسی میان بازی‌های المپیک و جام جهانی وجود دارد؛ اولی به شهر میزبان اعطا شده است و دومی به کشور میزبان.

بر این اساس، چرا کشورهای فقیر باید جام جهانی را میزبانی کنند و کشورهای ثروتمند المپیک را؟ از آنجایی که در حال حاضر فیفا حداقل به هشت شهر میزبان نیاز دارد، تکمیل زیرساخت‌ها مورد انتظار است. تحقیق اخیر نشان می‌دهد که بازسازی زیرساخت‌های حمل‌و‌نقل در کشورهای فقیر در اولویت امور قرار دارد.

با حمایت‌های جامعه بین‌الملل، برنامه‌ریزی دقیق (شامل جوامع محلی)، شفاف‌سازی و مبارزه با فساد، با استفاده از کمک‌های خارجی می‌توان پروژه‌های زیرساختی مورد نیاز را به سرانجام رساند.