استقلال بانک مرکزی اسم رمز جدایی سیاست‌های پولی از سیاست‌های مالی در نظام اقتصادی هر کشور به شمار می‌رود. به عبارت دیگر، استقلال بانک مرکزی، آزادی و رهایی این بانک از حوزه تسلط مطلق دولت است به‌گونه‌ای که دولت نتواند بنا به تشخیص خود از بانک مرکزی استقراض کند یا به‌هنگام کسری بودجه به انتشار پول روی آورد. از این رو، بانک مرکزی مسوولیت حفظ ارزش پول ملی را از طریق مقابله با تورم بر عهده دارد. به همین دلیل، با توجه به اینکه عامل اصلی تورم، فشار تقاضا و نقدینگی است، استقلال بانک مرکزی منجر به این خواهد شد که سیاست‌های پولی این بانک در جهت ایجاد ثبات اقتصادی و ثبات قیمت‌ها باشد و مبنای تصمیمات اخذ شده توسط این بانک نه سیاسی که اقتصادی باشد.

در همین حال، کارشناسان بر این باورند که استقلال بانک مرکزی به معنی آزادی مطلق بانک مرکزی و غیرضروری بودن توجه به سیاست‌های دولت از سوی آن نیست، بلکه برعکس بانک مرکزی باید با توجه به شرایط اقتصادی و مراحل توسعه‌ای که کشور در آن قرار دارد، سیاست‌های پولی موثری به کار گیرد تا ضمن کنترل تورم باعث رکود و بیکاری نشود و در عین حال، بتواند انگیزه و تحرک لازم در اقتصاد کشور را به وجود آورد. در پرونده پیش رو، سه مقاله علمی- پژوهشی درباره سویه‌های مختلف استقلال بانک مرکزی ترجمه و ارائه شده است.