علاقه روسیه به منتقدان آمریکا

حسن بهشتی پور کارشناس مسائل روسیه میان کشورها زمانی سطح روابط استراتژیک برقرار است که آنها از لحاظ سیاسی، اقتصادی، نظامی و دفاعی روابط خود را گسترش دهند و منافع مشترکی را تعریف کنند. اگر میان دو کشور چنین روابطی حاکم باشد آن‌گاه معنای روابط استراتژیک و راهبردی به خود می‎گیرد.

بنابراین روابط و همکاری‌های ایران و روسیه اگرچه بسیار گسترده است اما نمی‎توان آن را استراتژیک نامید. درباره روابط ایران و روسیه هنوز مسیر زیادی باقی مانده تا سطح روابط به این حد برسد. البته نه اینکه نخواهند چنین روابطی داشته باشند بلکه در داخل دو کشور مخالفانی وجود دارند که با این مساله موافق نیستند.

در عین حال پس از آنکه تقریبا دو ماه پیش الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه در راستای همکاری‎های تجاری دو کشور و کمیسیون انرژی ایران و روسیه به تهران سفر کرد، خبری منتشر شد مبنی بر اینکه قرار است حجم همکاری‌های ایران و روسیه به ۷۰ میلیارد یورو برسد. این در شرایطی است که حداکثر حجم روابط اقتصادی میان این دو کشور ۲ میلیارد دلار بوده است. بنابراین دستیابی به رقم ۷۰ میلیارد یورو که نیازمند بازاریابی گسترده و تعریف‌کردن حوزه‌های مشترک همکاری دو کشور است خیلی راحت و آسان نیست. به بیان دیگر می‎توان گفت اجرای چنین توافق‌نامه‎ای شبیه معجزه است و ایران و روسیه باید تلاش کنند تا دیدگاه‎هایشان به یکدیگر نزدیک شود.

در رابطه با همکاری‎های دو کشور شاهدیم که در عراق و سوریه همکاری‎هایی وجود دارد اما در آسیای مرکزی هنوز رقابت‎هایی بین تهران و مسکو حاکم است.

از سوی دیگر پس از آنکه به دنبال اختلافات غرب و روسیه بر سر اوکراین، غرب تحریم‎هایی را علیه روسیه وضع کرد برخی فرضیه‌ای را مطرح کردند مبنی بر اینکه ایران و روسیه هر دو کشورهایی تحت تحریم هستند پس می‎توانند بهتر با هم تعامل و همکاری داشته باشند. اما باید توجه داشت که روابط و همکاری‎های فعلی دو کشور ارتباطی به تحریم‎ها ندارد؛ زیرا همگان می‎دانند در تحریم‎های سازمان ملل که علیه ایران اتخاذ شد، روسیه نیز مشارکت داشت. اما به هر حال به دلیل شرایطی که حاکم است روسیه تمایل دارد روابطش را با کشورهای منتقد آمریکا گسترش دهد. شاید گسترش سطح همکاری‎های تهران و مسکو را بتوان در این قالب تعریف کرد. همچنین روسیه پیش از اتخاذ تحریم‎های غرب علیه این کشور به سمت گسترش روابط با تهران گام برداشته بود. در این میان ایران به نفعش است که با هر دو طرف رابطه داشته باشد. درواقع سیاست موازنه مثبت که حسن روحانی در پیش گرفته است، همچنان باید ادامه یابد. ایران اگر می‌خواهد یک بازیگر قوی باشد باید با همه کشورهای غرب و شرق تعامل داشته باشد. ضمن اینکه روابط ایران با غرب وابسته به مذاکرات هسته‌ای است و اگر این مذاکرات به نتیجه‌ای مثبت برسد تحول در روابط دو طرف به وجود خواهد آمد و دو طرف نیز می‎خواهند به دنبال نتیجه‌گیری از این مذاکرات، مناسبات‌شان را عادی سازی کنند. این در شرایطی است که روابط ایران و روسیه و ایران و غرب تعارضی با هم ندارد و غرب نیز نسبت به گسترش همکاری‎های تهران و مسکو حساسیتی ندارد؛ زیرا اساسا گسترش روابط این دو کشور خللی در اهداف غرب وارد نمی‎آورد.

این دیدگاه که همکاری‎های روسیه و ایران در شرایط تحریم به نوعی دور زدن غرب است نیز کاملا اشتباه است؛ زیرا از یکسو تحریم‎های روسیه به آن صورت قابل توجه نیست و از سوی دیگر ماهیت تحریم‏ها طوری است که از ایران کار خاصی ساخته نیست.

همچنین هرگاه بحث همکاری‎های گسترده‎تر با روسیه مطرح می‎شود با توجه به پیشینه این کشور برخی مسکو را شریک قابل اعتمادی برای تهران نمی‎دانند. در این خصوص باید توجه داشت که هیچ کشوری ۱۰۰درصد خائن یا خادم نخواهد بود، بلکه هر کشوری بر اساس منافع ملی‎اش عمل می‎کند. ما باید در روابطمان به گونه‌ای رفتار کنیم که قراردادهایمان مستحکم، دارای چارچوب و سودمند باشد و منافع ایران و طرف متقابل تامین شود. در دنیای سیاست گفته می‌شود که دشمنان و دوستان دائمی وجود ندارد. ما منافع دائمی داریم و کشورها براساس منافع با دیگران رابطه برقرار می‌کنند.

از زمان آغاز سومین دور ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین یعنی اردیبهشت ماه ۹۳ شاهد تحول قابل توجهی در روابط ایران و روسیه در جهت گسترش همکاری‎ها هستیم، اما این گسترش روابط بیشتر در سطح سیاسی و امنیتی بوده و در سطح اقتصادی هنوز پیشرفت چشمگیری را شاهد نیستیم.