بهرهگیری از فرصتهای «پساتحریم»
دکتر علیرضا سلطانی روزنامهنگار اقتصادی بازگرداندن اقتصاد ایران به اقتصاد جهانی با توجه به جدایی اجباری چند سال گذشته، روندی سخت و زمانبر است. بسیاری از ظرفیتها و فرصتهایی که سالها و چه بسا دههها در اختیار ایران بوده است، با تحریمهای اعمال شده از بین رفت. فرآیند احیای این فرصتها و ظرفیتها که مدتی است یا به طور کل از بین رفته ، یا بایگانی شده است یا در اختیار دیگر کشورها و فعالان اقتصادی دیگر قرار گرفته، به طور طبیعی آسان نخواهد بود. اما این موضوع نه تنها جای نگرانی ندارد، چه بسا میتواند فرصت جدیدی برای احیای قاعدهمند اقتصاد ایران باشد.
دکتر علیرضا سلطانی روزنامهنگار اقتصادی بازگرداندن اقتصاد ایران به اقتصاد جهانی با توجه به جدایی اجباری چند سال گذشته، روندی سخت و زمانبر است. بسیاری از ظرفیتها و فرصتهایی که سالها و چه بسا دههها در اختیار ایران بوده است، با تحریمهای اعمال شده از بین رفت. فرآیند احیای این فرصتها و ظرفیتها که مدتی است یا به طور کل از بین رفته ، یا بایگانی شده است یا در اختیار دیگر کشورها و فعالان اقتصادی دیگر قرار گرفته، به طور طبیعی آسان نخواهد بود. اما این موضوع نه تنها جای نگرانی ندارد، چه بسا میتواند فرصت جدیدی برای احیای قاعدهمند اقتصاد ایران باشد. فرصت از این لحاظ که میتواند با تدبیر و هوشمندی، راه ارتباطی ایران با اقتصاد جهانی دوباره ریل گذاری شود. ریل گذاری از نوع فعال و مثبت. باید اذعان داشت که تا قبل از اعمال تحریمهای اخیر، ماهیت، شکل و نوع ارتباط ایران با اقتصاد جهانی، ارتباطی فعال، سودمند، برنامهریزی شده و توسعهگرا نبود. ایران صرفا یک کشور صادرکننده نفت خام بود؛ به گونهای که به لحاظ کمی و کیفی همه چیز دریک رابطه خارجی ایران به نفت خلاصه میشد. مجموعه تحرکات داخلی و خارجی نیز در طول دهها سال به نهادینه شدن این شرایط کمک کرده است. اوضاع بهگونهای رقم خورده که ایران به عنوان یکی از پرظرفیتترین کشورهای دنیا به لحاظ قدرت اقتصادی در سطح جهانی، به کشوری منفعل و تاثیرپذیر در اقتصاد جهانی تبدیل شده است. راز آسیبپذیری بالای ایران از تحریمهای اقتصادی اخیر و طرح مساله اقتصاد مقاومتی نیز در این شرایط نهفته است.
اما نگرانی بزرگ این است که به دلیل فشارها و تنگناهای اقتصادی ناشی از تحریمهای اخیر و و اشتهای بالایی که در اقتصاد ملی برای بازگشت به اقتصاد جهانی وجود دارد، راهها، شیوهها و ارتباطهای گذشته دوباره مورد توجه قرار گیرد. این مساله نتیجهای جز تکرار شرایط و ساختارهای نادرست و ناکارآمد و زیانبار گذشته نخواهد داشت. فرصت گشایش دوباره در مناسبات اقتصادی ایران با اقتصاد جهانی باید با تدبیر و برنامهریزی به سوی فراهم سازی بسترهای واقعی توسعه کشور و افزایش کمی و کیفی قدرت اقتصادی ایران حرکت کند. تحقق این منظور اگرچه سخت، زمانبر و پرهزینه است، اما اقتصاد ایران برای قرار گرفتن در جایگاه واقعی خود چارهای جز این ندارد. بنابراین باید به تدریج و با هدف و برنامه برای ظرفیتهای اقتصاد جهانی، در اقتصاد ملی بسترسازی و فرصت سازی جدید کرد، به این معنا که ظرفیتهای اقتصاد جهانی در بسترهایی که به صورت هدفمند طراحی و اجرا شده است، قرار گرفته و ماشین جدید اقتصاد ایران را به حرکت درآورند. در غیر این صورت با رفع تحریمها و باز شدن درهای اقتصادی، بلافاصله نیروها و ظرفیتهای غیرکیفی و فرصتطلب جهانی با ظاهری جذاب و به صورت گسترده و سیریناپذیر وارد کشور شده و در همان بسترهای ناکارآمد و غیرتوسعهای گذشته آرام میگیرند و به از بین بردن توان انباشته و نهفته اقتصاد ملی کشور میپردازند. نتیجهای که از این شرایط حاصل میشود چیزی جز تکرار روندهای غیرتوسعهای و آسیبزای گذشته نیست. شرایطی که به سود طرفهای خارجی است و کمترین بهره اقتصادی، توسعهای، قدرتی و رفاهی را برای کشور به همراه دارد.
حکایت امروز تحریمها مانند سدی است که اقتصاد ایران را از اقتصاد جهان جدا کرده است. سد تحریمها باعث شده که عملا آب اندکی در رودخانه ارتباطی ایران با اقتصاد جهانی جریان پیدا نکند و عملا آبی پشت سد تحریمها جمع نشود. به عبارت دیگر اصولا جریان آب از مسافتها جلوتر از سد تحریمها به دلیل ناامیدی از بازگشت زودهنگام به اقتصاد ایران از مسیر ارتباطی منحرف شده است. برداشتن سد تحریمها، موجب میشود که به تدریج تلاشها برای بازگرداندن آب به مسیر اصلی رودخانه ارتباطی ایران با اقتصاد جهانی آغاز شود؛ بنابراین نمیتوان انتظار داشت تا با رفع سد تحریمها به یکباره اقتصاد ایران سیراب شود؛ چون اصولا آبی پشت سد تحریمها وجود ندارد. این مساله خود فرصتی است تا اقتصاد ایران با اعتماد و اطمینان سیاسی و روانی ناشی از فروپاشی سد تحریمها، به بسترسازی جدید برای امتزاج درست و هدفمند فرصتهای داخلی و بینالمللی با هدف بهرهگیری درست از فرصتهای اقتصاد جهانی بپردازد. از سوی دیگر اگر این سد با شرایط کنونی خراب شود، به طور طبیعی آب اندک رهاشده، به منافذ و بسترهای قبلی بازمیگردد؛ اما اگر منافذ و بسترهای جدید ایجاد شود، آبهای روان به سوی اقتصاد ایران را میتوان به سوی آنها هدایت کرد. بنابراین، فرصت بیبدیل کنونی را برای احیا، نوسازی و توسعهگرا کردن اقتصاد از طریق ایجاد و تقویت زیرساختهای واقعی و توسعهای اقتصاد نباید از دست داد. باید کاری کرد که ساختارهای ناکارآمد، کاسبکارانه و غیرمولد و غیرتوسعهگرا از گردونه اقتصادی کشور خارج شوند و ساختارهای جدید با قدرت، توانمندی و بهرهوری اقتصادی بالا در تعامل با اقتصاد جهانی شکل گیرند و زمینه حرکت اقتصادی پایدار کشور را فراهم سازند. عدم برنامهریزی در این راستا و قرار گرفتن دوباره اقتصاد کشور در مدار نادرست گذشته، بیش از پیش زمینه کوچک ماندن اقتصاد ملی و بالابودن زمینه آسیبپذیری آن را فراهم میسازد. این فرصت را برای تقویت بعد درونزای اقتصاد غنیمت شمریم.
ارسال نظر