باشگاه‌داری بدون سود

باشگاه‌داری در ایران سودآور و درآمدزا نیست و هنوز باشگاه‌های ورزشی صاحب نام و نشان نتوانسته‌اند خود را از نظر مالی به صورت یک بنگاه اقتصادی اداره کنند.باشگاه‌های ورزشی ما به‌ویژه در فوتبال عمدتا برندهای صاحب‌نام هستند اما نتوانسته‌اند از محل آن به درآمدزایی برسند و ارزش بالفعل خود را بالقوه کنند.

برای فولا مبارکه که یکی از بنگاه‌های بزرگ کشور به‌شمار می‌آید نیز این موضوع صدق می‌کند. با اینکه باشگاه سپاهان به یکی از پرافتخارترین باشگاه‌های فوتبال ایران تبدیل شده اما از نظر مالی صددرصد به کارخانه فولاد مبارکه اصفهان وابسته است و نتوانسته مانند سایر باشگاه‌های فوتبال دنیا درآمدی برای خود دست و پا کند و از وابستگی مالی خود به کارخانه بکاهد. فاصله نظام باشگاه‌داری در ایران با آنچه در دنیا دنبال می‌شود بسیار زیاد است و با اینکه لیگ برتر کشور حرفه‌ای شده اما باشگاه‌های ما از نظر اقتصادی حرفه‌ای نشده و نتوانسته‌اند از ابزارهای حرفه‌ای‌گری استفاده لازم را ببرند. ساختن بازیکن و فروش آن به سایر تیم‌ها، فروش لباس‌های ورزشی، بلیت فروشی، حق پخش تلویزیونی، تبلیغات و... از راه‌های مرسوم درآمدزایی در باشگاه‌های ورزشی است که با توجه به شرایط اقتصادی کشور، باشگاه‌ها نمی‌توانند از تمامی این ابزار بهره‌ لازم را ببرند و در مواردی هم اختیار آن را ندارند. بنابراین در چنین شرایطی آماده کردن یک تیم فوتبال برای حضور در لیگ برتر جز پر شدن طرف هزینه و خالی ماندن طرف درآمد حاصل دیگری ندارد.

پر کردن فاصله نظام باشگاه‌داری سنتی ما با نظام باشگاه‌داری حرفه‌ای زمانبر است و به نظر می‌رسد به برنامه‌ای بلند مدت در این خصوص نیاز داشته باشیم تا بتوانیم در ۱۰ سال آینده باشگاه‌های کشور را حرفه‌ای کرده و از نظر مالی خوداتکا شویم.

شیخ اجل می‌فرماید: «سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل/ بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران» به استناد این سخن، طبیعی است باشگاه‌های ما که هم‌اکنون به لحاظ مالی وابستگی کامل به دولت، کارخانه‌های دولتی یا شبه‌دولتی دارند نمی‌توانند یک‌شبه از این وضعیت بیرون بیایند و خود را همتراز باشگاه‌های حرفه‌ای استاندارد کنند.

بر اساس برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته قصد داریم باشگاه سپاهان اصفهان را ظرف هشت سال آینده به سمت استقلال مالی هدایت کنیم تا این باشگاه از طریق روش‌های مرسوم بتواند درآمد داشته باشد، روی پای خود بایستد و دیگر وابسته به کارخانه فولاد مبارکه نباشد.

رسیدن به این هدف فقط منوط به اراده مدیران فولاد مبارکه نیست و بسته به اینکه شرایط اقتصادی و سیاسی کشور به کدام سو خواهد رفت نیز ارتباط دارد و باید همه ابزارهای لازم دست به دست هم بدهند تا چنین امری محقق شود، بنابراین فرض ما بر این است که اگر روند کنونی در مدیریت سیاسی و اقتصادی کشور وجود داشته باشد می‌توان امیدوار بود که بر اساس یک برنامه زمانی مشخص باشگاهی مانند سپاهان بتواند به استقلال مالی برسد و آخرین گام به سوی حرفه‌ای‌گری را بردارد.

خودکفایی یعنی درآمدزایی و این مهم در باشگاهی مانند سپاهان یعنی اینکه باید بازیکنانی تربیت شده و پس از تبدیل به یک ستاره به دیگر تیم‌های داخلی و خارجی انتقال داده شوند تا از این طریق باشگاه منتفع شده و سود کسب کند. بر اساس محاسبات صورت گرفته چنین فرآیندی به مدت زمان چهارساله نیاز دارد تا یک بازیکن جوان کشف و در مکتب سپاهان پرورش داده شود و پس از آن با کسب تجربه در بازی‌های بزرگ خود را نشان دهد و نظر دیگر مربیان و باشگاه‌ها را به خود جلب کند.

از دو سال پیش که مدیریت کارخانه فولاد مبارکه به اینجانب سپرده شد افق سال ۱۴۰۰ را برای خودکفایی باشگاه سپاهان برگزیدیم و به مدیران و دست‌اندرکاران گفتیم که ساختار باشگاه و برنامه‌ریزی‌های آن را به سمتی ببرند که در این سال از نظر مالی به جایی وابسته نباشند و به بنگاهی اقتصادی تبدیل شوند.

البته این به آن معنا نخواهد بود که کارخانه فولاد مبارکه نظارت خود را بر این باشگاه قطع کند چرا که برند این باشگاه متعلق به کارخانه و سهامداران آن است.

در گذشته که فولاد مبارکه زیر نظر وزارت صنایع و معادن به فعالیت می‌پرداخت و شرکتی دولتی محسوب می‌شد و بر اساس قانون مکلف بود تا یک درصد از بودجه خود را به ورزش قهرمانی اختصاص دهد که این کار انجام می‌شد؛ اما با خروج کارخانه از زیر نظر دولت و خصوصی شدن آن، بودجه باشگاه‌ها مستقیما از محل درآمدهای کارخانه تامین شده و سهامداران با آن در مجامع عمومی موافقت کرده‌اند تا این شرکت در بخش مسوولیت‌های اجتماعی خود بتوانند موفق عمل کند.

البته عملکرد مناسب اعضای باشگاه هم در این زمینه قابل توجه بوده که توانسته‌اند ساختاری ایجاد کنند تا مدیران کارخانه، خود را ملزم به حمایت از این تیم بدانند و با توجه به موفقیت‌های سپاهان در عرصه‌های داخلی و آسیایی به حمایت گسترده از آن راغب شوند.