عدم تناسب ساخت‌وساز با نیاز مصرف‌کنندگان در بازار مسکن یکی از چالش‌های امروز بخش مسکن است؛ به طوری که در حال حاضر تمایل سازندگان بیشتر به سمت ساخت واحدهای با متراژ بزرگ است؛ در حالی که تقاضای بازار بیشتر به سمت واحدهای کوچک و با متراژ حدود ۷۰ تا ۸۰ مترمربع است.

بر اساس آمار ارائه شده از سوی بانک مرکزی، میانگین مساحت واحدهای مسکونی ساخته شده در استان تهران طی ۹ ماه نخست سال گذشته ۱۳۴ مترمربع و در کل مناطق شهری کشور ۱۳۵ متر مربع است.

توزیع واحدهای مسکونی معامله شده در شهر تهران در بازه‌های مختلف مساحتی در خرداد ماه امسال نشان می‌دهد توزیع تجمعی واحدهای مسکونی معامله شده با مساحت کمتر از ۸۰ متر مربع از کل معاملات صورت گرفته، حدود ۶۰ درصد است؛ این آمار، تقاضای موثر برای واحدهای کوچک را بیشتر نشان می‌دهد، گرچه تقاضای بالقوه در حال حاضر در بازار بیش از تقاضای موثر است اما به دلیل پایین بودن توان اقتصادی خانوار، قدرت خرید مسکن کاهش پیدا کرده است.

در همین زمینه برخی کارشناسان و صاحب نظران حوزه مسکن معتقدند افزایش عرضه از تقاضا در بخش مسکن به معنای مازاد عرضه تولید بیش از تقاضا نیست، بلکه وجود خانه‌های خالی از سکنه به دلیل کاهش قدرت خرید متقاضیان و رکود ایجاد شده در بخش مسکن است. البته این در حالی است که بر اساس آنچه در طرح جامع مسکن آمده است: «در طول دهه گذشته تولید مسکن روندی فزاینده را تجربه کرده و همین امر موجب شده که رشد موجودی مسکن در قیاس با تعداد کل خانوارها رشد مناسبی داشته باشد، به رغم کاهش بعد خانوار این نسبت دائما بهبود یافته؛ به گونه‌ای که درسال ۱۳۹۲، در کل کشور در هر ۱۰۰ واحد مسکونی ۱۰۵ خانوار ساکن بودند.

این رقم در نقاط شهری ۱۰۴ خانوار و در نقاط روستایی ۱۰۹خانوار بود. به این ترتیب، میزان کمبود مسکن در سال ۱۳۹۲ حدود ۱۶۲/ ۱ میلیون واحد مسکونی بود که ۶۴۵ هزار واحد آن در مناطق شهری و ۵۱۷ هزار واحد آن در مناطق روستایی است. این کسری بدون احتساب واحدهای خالی است که در سرشماری ۱۳۹۰ برابر ۶/ ۱ میلیون واحد برآورد شده است.» بنابراین با توجه به اینکه عمده متقاضیان بازار مسکن اقشار میان‌درآمد و کم‌درآمد جامعه هستند نیاز به ساخت و احداث واحدهای مسکونی کوچک بیشتر احساس می‌شود. این شماره باشگاه اقتصاددانان به میزان انطباق ساخت و ساز با بازار مصرف اختصاص دارد که در ادامه می‌خوانید.