مریم بابائی:
تحولات جهانی و دستیابی به اهداف تعریفشده در زمینه حذف انتشار کربن تا سال ۲۰۵۰، توسعه زنجیره مس را در اولویت کشورهای مختلف قرار داده است. براین اساس پیشبینی میشود تقاضای جهانی مس با رشد تقریبا دوبرابری، از کمی بیش از ٢٥میلیون تن در سال ٢٠٢١ به نزدیک به ٤٩میلیون تن در سال ٢٠٣٥ برسد. کاربردهای متعدد فلز مس از جمله در زمینه خودروهای برقی و انرژیهای تجدیدپذیر و بخشهای مختلف صنعت، علاوه بر افزایش تقاضای جهانی، روند صعودی قیمت جهانی این فلز باارزش را به دنبال داشته است. آمارها حاکی از این است که افزایش میانگین سالانه قیمت جهانی کاتد مس در ٢٠سال اخیر ٣٠٠درصد بوده است. با افزایش نوسانات قیمتی اما سهم تجاری بالادست زنجیره مس از ٦٦ به ٨٣درصد افزایش یافته است.
تحولات جهانی حاکی از افزایش تقاضا برای فلز مس است. این در حالی است که بررسیها حاکی از فقدان تناسب بین عرضه و تقاضای این فلز باارزش جهانی است. بررسی تاریخچه فلز نشان میدهد این فلز از دیرباز مورد استفاده بشر بوده و در ادامه بهمرور زمان و با تغییراتی که در جهان رخ داده، مصرف مس تغییر کرده و گستردهتر شده است. تاکید بر استفاده کمتر از کربن و عدماستفاده از سوختهای فسیلی، باعث شده است تا جهان با سرعت بیشتری به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مثل انرژی باد، خورشید و... پیش برود. این تحولات به طور جدی بر استفاده از فلز مس تاثیرگذار است. از طرفی خودروها نیز به سمت برقی شدن رفتهاند.
بهمنظور ارزیابی وضعیت تولید مس در کشور و زنجیره ارزش این فلز باارزش، ضروری است در ابتدا نگاهی به آمار و تحولات جهانی داشته باشیم. بررسیها حاکی از این است که موجودی انبارهای LME بورس لندن در یکماه اخیر کاهش چشمگیری پیدا کرده است که این موضوع حاکی از تداوم افزایش قیمت و لااقل حفظ شدن سطح قیمت در کانال ۱۰هزار دلاری برای چند ماه آینده است. همچنین پیشبینی میشود میزان ذخایر مس جهان طی پنجسال آینده بین ۳ تا ۳.۵درصد افزایش پیدا کند و بالطبع بهرهبرداری از این منابع نیز افزایش یابد که در راستای اهداف محیطزیستی کربن صفر خواهد بود.
حامد عادلینیک/ مدیر گروه معدن و صنایع معدنی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
با توجه به روندهای جهانی گذار انرژی و حرکت به سمت اقتصاد بدون کربن، عدم سرمایهگذاری و توسعه زنجیره ارزش مس میتواند در آینده به چالش امنیت اقتصادی و حتی امنیت ملی و استراتژیک کشورها تبدیل شود. از اینرو کشورهای محتلف توسعه زنجیره مس را در اولویت خود قرار دادهاند. اهمیت روزافزون مس برای اقتصاد و صنعت جهانی با کلانروند (گذار) جهانی به سمت اقتصاد کمکربن بیش از پیش نمایان شده و بازارهای جهانی برای این فلز باارزش فرش قرمز پهن کردهاند. فلز مس یکی از ۵عنصر مورد استفاده در فرآیندهای کمکربن است. در این راستا تقاضا برای مس از دو مسیر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و همچنین افزایش تولید خودروهای برقی با افزایش شدیدی مواجه شده است. ایران با قرارگرفتن بر روی کمربند کوهزایی آلپ-هیمالیا، موقعیت ویژهای در برخورداری از ذخایر غنی معدنی در بین کشورهای مختلف دارد. در مورد مزیتهای ایران در توسعه صنعت مس میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
پرهام پهلوان:
فناوری همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان را در بر گرفته است. رشد فناوری، انقلابی در روشهای کار کردن، ارتباط و همکاری انسان ایجاد کرده است. از ابزارهای مختلف خودکارسازی فرآیندها تا نرمافزارهای مدیریت زمان در کنار ظهور هوش مصنوعی، میتواند بهرهوری انسانها و کسبوکارها را افزایش دهد و آنها را راحتتر به اهدافشان برساند. فناوری اجازه میدهد که انسانها از هر کجا که هستند، با بازههای زمانی مختلف و با کمک خودکارسازی بسیاری از فرآیندها با هم همکاری کنند و بهرهوری را افزایش دهند. اما آیا تکنولوژی همیشه خوب است یا مضراتی نیز به همراه دارد؟
دکتر کاظم بیابانی/ خامنه پژوهشگر اقتصادی و تحلیلگر ریسک
احتمالا اغلب ما نقش پررنگی برای فناوری در بهرهوری متصور هستیم، به گونهای که انتظار داریم تحول و گسترش فناوری به رشد اقتصادی منجر شود؛ اگرچه چنین امر مورد انتظاری در آمارهای اقتصادی منعکس نشود و بهطور مثال ناشی از ایرادات و خطاهای اندازهگیری و حسابداری باشد. البته در بسیاری مواقع با مدیریت مناسب، رشد فناوری به افزایش بهرهوری منجر میشود؛ اما مفید است به نیمه تاریک تاثیر فناوری (بهویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات) بر بهرهوری هم نگاهی کنیم.
آناهیتا هیربد/ پژوهشگر اقتصاد دانشگاه توبینگن آلمان
بهرهوری همواره کلید رشد استاندارد زندگی در کشورها بوده است؛ یافتن راههایی به منظور تولید محصولات بیشتر با منابع کمتر. این هدف از ابتدای انقلاب صنعتی تا به حال به کمک خلاقیت دنبال شده و به همین دلیل بهرهوری همواره در اذهان با پیشرفت فناوری و تحقیقات گره خورده است. در سهماه ابتدایی سال ۲۰۲۳، برخلاف انتظار همگانی مبنی بر افزایش بهرهوری در نتیجه افزایش استفاده از فناوری هوش مصنوعی، بهرهوری در آمریکا به گزارش دولتی سقوط قابلتوجهی داشت. از زمان کووید تا به حال رشد بهرهوری در محدوده یکدرصد سالانه نوسان کرده است؛ بسیار پایینتر از ۳درصد سالانه بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴.
فناوری اطلاعات و ارتباطات از سالهای میانی دهه ۹۰ میلادی به عنوان یکی از منابع رشد عوامل تولید، مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است. نتایج پژوهشهای اولیه در سالهای پایانی دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ میلادی حاکی از نبود رابطه بین بهرهوری و سرمایهگذاری ICT بود. با وجود این، اصلاح روشهای آماری مورد استفاده در پژوهشها، در نظر گرفتن وقفه اثرگذاری سرمایهگذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهرهوری و توجه به لزوم سرمایهگذاریهای مکمل برای اثرگذاری ICT بر بهرهوری عوامل تولید، در سالهای میانی دهه ۹۰ میلادی، رابطه مثبت بین ICT و رشد بهرهوری را آشکار کرد. فناوری اطلاعات و ارتباطات، از یکسو مانند اشکال سنتی سرمایه به عنوان یک تکنولوژی تولید استفاده میشود و با تعمیق سرمایه، به طور مستقیم رشد محصول و بهرهوری نیروی کار را افزایش میدهد.
آشفتگی در سیاست پولی که خود را در قالب نرخهای بهره متعدد، اعم از نرخ اخزا، نرخ بهره سیاستی، نرخ بهره بانکی و نرخهای غیررسمی در بازار پول نشان داده، فضای سختی را برای ادامه فعالیت کسبوکارها ایجاد کرده است. گرچه سیاستگذار اصرار دارد که این رویکرد میتواند به مهار تورم کمک کند و ثبات مالی را به همراه آورد. «باشگاه اقتصاددانان» در این پرونده سعی کرده است از زاویه کسبوکارها به ابعاد مختلف اثر افزایش نرخها بر بازار پول بپردازد.
در هفتههای اخیر، رشد روزافزون نرخ بهره به رهبری نرخ بازده تا سررسید اوراق اخزا در کانون توجه فعالان اقتصادی بوده است. در این یادداشت کوتاه به واکاوی این مفاهیم میپردازم. اسناد خزانه اسلامی که بهاختصار «اخزا» نامیده میشود، اوراق بهاداری است که دولت برای تسویه با پیمانکاران خود با سررسیدهای مختلف منتشر میکند. این اوراق پس از تخصیص به پیمانکاران با یک نرخ تنزیل مشخص (یعنی با مبلغی کمتر از قیمت اسمی)، در بازار ثانویه فرابورس ایران قابل معامله خواهد بود. حال اگر دارندگان اوراق، آنها را تا زمان سررسید نزد خود نگه دارند، مبلغی معادل ارزش اسمی اوراق دریافت خواهند کرد؛ در غیراینصورت میتوانند اوراق خود را در بازار ثانویه به فروش برسانند.
طی بیش از یکسال گذشته، به دلایل مختلف، نرخ بهره افزایش پیدا کرده؛ اما اخیرا و با تخصیص اسناد خزانه اسلامی دولت به پیمانکاران، نرخهای بهره موثر آنها به سطوح بیسابقه ۳۸درصد رسیده است. این امر باعث شده است تا فروش اوراق دولتی با چالش مواجه شود، بازار سهام دچار روند نزولی شده و نرخهای تامین مالی برای بخش خصوصی که از قبل بالا بود، باز هم بیشتر شود. بنابراین این وضعیت از یکطرف برای دولت مناسب نیست و از طرف دیگر سیاستگذار پولی نیز رسما اعلام کرده که با ابزار نرخ بهره به دنبال اثرگذاری منفی بر تولید و بازارهای مالی نیست. افزایش نرخ تامین مالی بخش خصوصی نیز برخلاف شعار امسال و سال گذشته مبنی بر جهش تولید است. در ادامه این نوشتار، به این موضوع پرداخته میشود که چرا اوضاع مطابق میل بازیگران اقتصادی پیش نمیرود و چه راهحلی وجود دارد تا در کنار کنترل تورم، وضعیت تولید و بازارهای مالی بهبود پیدا کند و از طرف دیگر دولت بتواند تامین مالی غیرتورمی را از طریق فروش اوراق انجام دهد.
محمدجواد نظری/فارغالتحصیل اقتصاد از موسسه مطالعات پیشرفته تهران (Teias)
احتمالا خبر رسیدن بازدهی اوراق خزانه اسلامی یا همان اخزا به محدوده ۳۸درصد را از مبادی رسمی و غیررسمی دریافت کردهاید. ادامه این روند تبعات زیادی در پی خواهد داشت و اولین ترکشهای سیاست فعلی به صندوقهای درآمد ثابت اصابت خواهد کرد. در این یادداشت قصد دارم به بررسی اثرات این سیاست بپردازم. دارایی صندوقهای درآمد ثابت عمدتا متشکل از اوراق مشارکت، سپردههای بانکی و سهام است. البته باید گفت، سهام، درصد کمی از پرتفولیوی این صندوقها را تشکیل میدهد. در این بین، پرتفولیوی صندوقهای درآمد ثابت شامل درصد قابلتوجهی از اوراق خزانه اسلامی (اخزا) است. بهطور مثال، صندوق افق کارگزاری بانکخاورمیانه نزدیک به ۱۶درصد، آوند کارگزاری مفید ۱۲درصد، ارزشآفرینان دی ۱۳درصد و افرا نماد پایدار نزدیک به ۸.۵درصد از داراییشان را به اوراق اخزا اختصاص دادهاند.
علی نیکبخت/فارغالتحصیل اقتصاد از دانشگاه خوارزمی و تحلیلگر مالی
در دو هفته اخیر، اسناد خزانه اسلامی یا بهاختصار اخزا به یکی از مهمترین موضوعاتی تبدیل شد که فعالان بازار سهام بسیار به آن توجه داشتند. علت آن نیز نوسان نسبتا شدیدی بود که تجربه کردند، سقف میانگین نرخ اخزا به عدد ۳۶.۴درصد رسید و پس از آن با طی کردن روندی نزولی در ۸خرداد به کانال ۳۴درصد بازگشت. شاید مهمترین اثر این افزایشها مثبت شدن نرخ بهره حقیقی بدون ریسک برای اولین بار در این چند سال باشد.
محمدحسین باقی:
بحران بین روسیه و اوکراین ابعاد جدیدی یافته است. از یکسو، غرب میکوشد اوکراین را به جدیدترین تسلیحات مجهز سازد. «ایگور کوستیوکوف»، رئیس اداره کل ستاد مشترک روسیه در مقالهای نوشت که ناتو حدود ۸۰۰تانک و بیش از ۳۰هزار پهپاد به اوکراین داده است. از سوی دیگر، روسیه تهدید کرده که ممکن است از سلاحهای هستهای استفاده کند. برخی این تهدید را «بلوف» و «باجگیری» هستهای مینامند و عدهای هم میگویند نباید از کنار این تهدید، بیتوجه گذشت. در این پرونده از «باشگاه اقتصاددانان»، ابعاد مختلف تهدید هستهای روسیه مورد ارزیابی قرار گرفته است.
هفته گذشته، زمانی که رئیسجمهور ولادیمیر پوتین، دستور تمرینات نظامی شامل تسلیحات هستهای تاکتیکی در نزدیکی مرز اوکراین را صادر کرد، به نظر میرسید که تنشها بین روسیه و غرب به سطح خطرناک و جدیدی رسیده است. کرملین تصریح کرد که این رزمایشها در پاسخ به اظهارات رهبران غربی در مورد استقرار نیروهای ناتو در اوکراین و استفاده از سلاحهای غربی برای حمله به اهدافی در داخل روسیه بود. دیوید کامرون، وزیر امور خارجه بریتانیا ۲مه، در جریان یک سفر غیرمنتظره به کییف، متعهد شد «تا زمانی که طول بکشد» به اوکراین کمک میکند و در عین حال افزود که اوکراینیها آزادند از سلاحهای انگلیسی برای حمله به خاک روسیه استفاده کنند. این میتواند مربوط به موشکهای فرانسوی-بریتانیایی «سایه توفان» و همچنین هواپیماهای بدون سرنشینی باشد که بریتانیا متعهد شده بود هزاران تعداد از آن را به اوکراین عرضه کند.