می‌توانیم قطب تولید باشیم

مجید کلانتری داریان

مدیرعامل شرکت سمیه

هر کشوری باید روی نقاط قوت خود تمرکز کند تا بتواند براساس مزیت‌های رقابتی خود در عرصه داخلی و جهانی بدرخشد. صنایع غذایی ایران با توجه به تجاربی که در سال‌های اخیر به‌دست آورده است این قابلیت را دارا بوده که تبدیل به یک قطب تولید فرآورده‌های غذایی در جهان باشد و بتواند سهم مناسبی در صادرات غیر نفتی کشور داشته باشد. با توجه به تجاربی که در این سال‌ها به‌دست آمده می‌توان به تعدادی از موانع برای تحقق این امر اشاره کرد و با صرف کار کارشناسی و دلسوزی مسوولان نسبت به رفع آنها قدم برداشت.

۱- بهای تمام شده بالای محصولات غذایی ایران: عدم به کارگیری دانش فنی و تکنولوژی روز دنیا می‌تواند یکی از علل آن باشد که با ایجاد تعامل با نهادهای دانش بنیان و ارتباط با دانشگاه‌ها نسبت به رفع آنها قدم برداشت. علاوه بر دانش فنی، هزینه‌های مالی نیز یکی دیگر از علل بالا رفتن قیمت تمام شده کالاهای ایرانی است که با توجه به بهره‌های بالای بانکی قدرت رقابت با کالاهای خارجی پایین می‌آید. همچنین بهره‌وری پایین نیروی انسانی و ضعف دانش مدیریت در واحدهای تولیدی از دیگر مواردی است که می‌توان نام برد.

۲- وجود قوانین نا‌متناسب: حفظ و ارتقای سطح سلامت کشور یکی از مهم‌ترین‌ موضوعات و دغدغه‌های دولتمردان هرکشوری است زیرا بدون برخورداری از سطح مناسب سلامتی انسان‌ها نمی‌توان به رشد و پویایی دست پیدا کرد. بنابراین باید در کشور سازمانی که مسوولیت مراقبت از تولید و عرضه محصولات غذایی و دارویی را دارد وجود داشته باشد که این سازمان باید از نظر مالی و فنی حمایت شود تا بتواند کار خود را به خوبی انجام دهد. در کشور ما علاوه بر سازمان غذا و دارو، سلایق مختلف و برخورد سلیقه‌ای نیز در این موضوع ورود کرده است و هر تولید‌کننده‌ای باید علاوه بر رعایت الزامات سازمان غذا و دارو، الزامات سازمان استاندارد را نیز برآورده کند گاهی استانداردهای هر دو سازمان با یکدیگر تفاوت‌هایی نیز دارند و بعضا برخوردهای سلیقه‌ای نیز اعمال می‌شود که این موضوع باعث سردرگمی تولید‌کننده خواهد شد و گاهی عدم قطعیت این دو سازمان در نظارت محصولات غذایی باعث بی‌اعتمادی مصرف‌کنندگان به محصولات غذایی می‌شود که خود این موضوع به پیکره این صنعت آسیب می‌رساند. ادغام سازمان استاندارد ملی ایران (در زمینه غذا و دارو) و سازمان غذا و دارو و تقویت آن و به‌کارگیری افراد توانمند می‌تواند هم به تولید سالم و هم به افزایش سطح سلامت کشور کمک زیادی کند. در کنار این موارد، تغییر نگرش این سازمان به‌عنوان یک بازوی مهم در جهت کمک به افزایش و پویایی تولید این کشور نیز قابل تامل است.

۳- نبود محیط تولیدی در کشور: اصولا ابزارها و ساز‌و‌کارها حمایتی از تولید وجود نداشته و فرهنگ کاری به‌صورتی است که دست‌اندرکاران و سازمان‌ها و ارگان‌هایی که باید در کنار تولید کشورمان باشند و کمکی کرده تا چرخ‌های صنعت سرعت بیشتری پیدا کند به‌عنوان یک فعالیت تولیدی اضافه و ملال آور به کار نگاه می‌کنند. پس این تغییر فرهنگی باید در فضای کسب و کار به‌وجود آید. بنابراین با توجه به رکود اقتصادی که بالاخص در این دو سال اخیر شاهد آن بوده‌ایم تغییر سیاست‌های اقتصادی و پولی کشور قطعا می‌تواند به نفع تولید کشور باشد و به تبع آن به رشد صادرات و اشتغال‌زایی کمک شایانی کند.