حسن نصرت آبادی

چندین روز است که مساله افزایش قیمت سکه در بازار طلای ایران به طور جدی در مطبوعات بررسی می‌شود. اهمیت این قضیه تا جایی‌ بوده است که عکس‌العمل (نه چندان جدی) مسولان را در پی‌ داشته است. از مهم‌ترین بحث‌های روزهای اخیر در مورد قیمت سکه، بحث حباب درقیمت سکه بود. کارشناسان با ارائه‌ فرمول‌هایی به بررسی‌ وجود حباب قیمتی در قیمت سکه پرداختند که بسته به ظرافت‌های محاسبه، جواب‌های تقریبا یکسانی در خصوص حباب قیمتی ارائه کردند.

برخی‌ حباب موجود در قیمت سکه را تا هشتاد هزار تومان نیز به دست آوردند. در مقابل این ابراز نگرانی‌ها واکنش‌های مسوولان دولتی به خصوص رییس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد قرار داشت. رییس کل بانک مرکزی تقریبا بدون اشاره به جزئیات خاصی‌ در تعیین قیمت سکه، اعلام کرد که قیمت سکه در بازار حباب ندارد. وزیر اقتصاد اما با اشاره به فرمول‌های مربوطه، ادعا کرد که با استفاده از این فرمول‌ها، قیمت سکه معادل قیمت جاری در بازار خواهد بود و لذا وجود حباب قیمتی در بازار مردود است. نکته قابل تامل اینکه به نظر نمی‌رسد فرمول به دست آوردن قیمت سکه چندان پیچیده باشد که نظر کارشناسان امر با وزیر اقتصاد تا این حد (شصت الی‌ هشتاد هزار تومان) تفاوت داشته باشد.

شاید بهتر باشد که هر دو طرف در به کار بردن فرمولی اتفاق نظر کنند و در جزئیات محاسبه خود نیز به بحث بپردازند. اما مهم‌تر از مساله مورد اشاره، عکس‌العمل بانک مرکزی به افزایش قیمت سکه در دو روز اخیر بوده است. بانک مرکزی در طرحی اقدام به افزایش تعداد روزهای عرضه سکه در بازار به پنج روز در هفته کرد.

این مساله از آن جهت اهمیت دارد که رییس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد در گفت و گوهای و اظهار‌های شفاهی خود اعتقادی به وجود حباب قیمتی به وجود آمده بر اساس تقاضا در بازار سکه نداشتند. اما در عمل اقدام بانک مرکزی در افزایش روزهای عرضه سکه نشان دهنده اتفاق نظر این بانک با نظر کارشناسان بازار سکه مبنی بر وجود حباب قیمتی در بازار سکه به دلیل هجمه عظیم تقاضا است. حال این سوال پیش می‌آید که چرا گفتار و کردار مسوولان در مواجهه با یک پدیده تناقض دارد؟