گروه بازار پول- نتایج یک بررسی جدید اقتصادی موید این مطلب است که هر چه ثبات سیستم بانکی بیشتر باشد و هر چه سیستم بانکی از سلامت بالاتری برخوردار باشد، بخش نظارتی بهتر می‌تواند عمل کند و مطالبات معوق بیشتر کاهش می‌یابد. همچنین این پژوهش، از این دیدگاه که بهبود شاخص‌های نسبت بازدهی به دارایی، ثبات سیاسی و ریسک سیستم بانکی می‌توانند میزان مطالبات معوق را کاهش دهند، حمایت می‌کند. این پژوهش تحت عنوان «اثر نظارت بانکی بر کاهش مطالبات معوق» در فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مدیریت منتشر شده است. این مقاله به صورت تجربی رابطه بین نظارت بانکی و بدهی‌های معوق را بررسی می‌کند. برای این منظور از شاخص‌های بانکی، مالی، اقتصادی و قانونی برای ۳۰ کشور در دوره ۲۰۱۰-۲۰۰۰، به روش داده‌های تلفیقی استفاده شده است. طبق توضیح نویسندگان، در این مقاله کوشش شده است تا اثر شاخص‌های نظارتی با توجه به درجه ثبات سیاسی کشورها و همچنین با توجه به درجه ثبات و سلامت سیستم بانکی بر مطالبات معوق بررسی شود.

اهمیت توجه به مطالبات معوق

آنطور که در این تحقیق نیز مورد تاکید قرار گرفته، یکی از مشکلات سیستم بانکی کشورها که به نظر می‌رسد بخش نظارتی می‌تواند در حل آن کمک کند، بحث مطالبات معوق است که هنوز از مسائل اصلی سیستم بانکی است. مطالبات بانکی به دو گروه مطالبات سررسید گذشته و مطالبات معوق دسته‌بندی می‌شوند. مطالبات سررسید گذشته، مطالباتی هستند که سررسید آنها فرا رسیده، اما در موعد مقرر توسط مشتریان پرداخت نشده اند. در صورت تسویه نشدن مطالبات سررسید گذشته در مهلت تعیین شده به آنها مطالبات معوق گفته می‌شود. به وجود آمدن مطالبات معوق موجب خروج قسمتی از منابع بانک‌ها از چرخه عملیاتی می‌شود و بانک‌ها را با مشکلات فراوانی روبه‌رو می‌کند.

نقش نظارت بانکی

نویسندگان خاطرنشان کرده‌اند که به دلیل نقش کلیدی و موثر بانک‌ها در اقتصاد هر کشور، این موسسات مالی همواره در کانون توجه ناظران اقتصادی قرار داشته اند. پس از بحران بزرگ مالی در دهه ۱۹۳۰، این نظارت، رویکردی سیستمی به خود گرفت و با پیچیده‌تر شدن بازارهای پولی و بانکی، نقش بانکداری مرکزی یعنی نهادهایی که وظیفه مقررات بانکی و همچنین نظارت بر موسسات پولی و بانکی را به عهده دارند، ابعاد گسترده‌تری یافت. به گفته مولفان، هر چه نظارت‌های بانکی و پولی شکل نظام یافته‌تر و منسجم تری به خود می‌گیرد، استحکام بازارهای پولی و مالی نیز بهتر می‌شود. در این تحقیق تاکید شده است که بانک‌ها برای انجام وظیفه حفظ سپرده‌های مردم، مستلزم اتخاذ تصمیماتی برای به حداقل رساندن ریسک عملیاتی و جلوگیری از زیان هستند و این سود و زیان، اصولا از کیفیت تسهیلات اعطایی آنها نشات می‌گیرد. اگر تسهیلات اعطایی و سود متعلق به آن، به موقع وصول شود، عملیات بانک‌ها و در نتیجه سپرده‌های مردم با خطر مواجه نخواهد شد. به اعتقاد مولفان، نظارت بانکی نیز باید به نحوی اعمال شود که رسیدن به این هدف را تسهیل کند و هنگامی می‌تواند موثر باشد که ناظران به طور مستمر از کیفیت دارایی‌های بانک‌ها اطلاع حاصل کنند و راهنمایی‌های لازم را برای جلوگیری از زیان بانک‌ها به آنها بدهند.

شاخص‌های نظارتی موثر

به نوشته مولفان، در این مقاله اثر متغیرهای مختلف بانکی و بخش نظارتی بر مطالبات معوق بررسی شده و مدلی بر اساس مبانی نظری موجود و با توجه به متغیرهای موثر بر مطالبات معوق طراحی شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل حاکی از این است که هر چه کفایت سرمایه بالاتر باشد و هر چه نسبت ذخیره بانکی به مطالبات معوق بالاتر باشد سطح مطالبات معوق کاهش می‌یابد. در این تحقیق، اثر قدرت نظارتی، اثرات متقابل قدرت نظارتی و ثبات سیستم بانکی، اثرات متقابل قدرت نظارتی و کارآیی سیستم و اثرات متقابل حاکمیت خوب و قدرت نظارتی، به ترتیب در چهار مدل، بررسی شده است. نتایج بررسی داده‌های ۳۰ کشور در دهه ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰، بیانگر این است که بین شاخص کفایت سرمایه و مطالبات معوق رابطه منفی وجود دارد؛ یعنی هرچه کفایت سرمایه به عنوان شاخص سلامت بانکی بیشتر باشد، قدرت کنترل ریسک بانک بیشتر و بنابراین مطالبات معوق نیز کاهش می‌یابد. همچنین نتایج تایید می‌کند که رابطه‌ای منفی بین دو شاخص نرخ مطالبات معوق و نسبت ذخیره به بدهی معوق وجود دارد. یعنی در صورتی که نرخ مطالبات معوق بالاتر باشد، نسبت ذخیره به بدهی معوق کمتر است.

در واقع نسبت ذخیره به بدهی معوق نوعی شاخص کنترل ریسک عدم پرداخت به حساب می‌آید و در کشورهایی که کنترل ریسک کارآتر است، این نسبت نیز بالاتر است. این بررسی تایید می‌کند که بازدهی دارایی رابطه منفی با بدهی معوق دارد، که دلیل عمده آن این است که بانک‌ها برای دستیابی به بازدهی دارایی بالاتر در فعالیت‌هایی شرکت می‌کنند که سودآوری بالاتری داشته باشند؛ بنابراین سعی می‌کنند شناسایی خود را از مشتریان افزایش داده و به مشتریانی که احتمال قصور کمتری دارند، وام اعطا کنند. در نتیجه مطالبات معوق کاهش می‌یابد. علاوه بر این، این تحقیق می‌گوید که بین تمرکز گرایی بانکی و مطالبات معوق رابطه مثبت وجود دارد. این نتیجه بیانگر این است که در یک سیستم بانکی متمرکز، وام‌گیرندگان پر خطر به راحتی می‌توانند به اعتبارات بانک‌های بزرگ دسترسی داشته باشند؛ بنابراین سیستم بانکی با خطر عدم پرداخت به موقع اعتبارات مواجه می‌شود در حالی که در بازار غیر متمرکز افزایش رقابت میان وام گیرندگان باعث می‌شود نرخ بهره وام‌ها افزایش یابد؛ بنابراین مشتریان پر خطر که توان بازپرداخت وام و بدهی را ندارند از مجموعه وام‌گیرندگان حذف شده و در نتیجه مطالبات معوق کاهش می‌یابد.

همچنین به عقیده نویسندگان، هر چه سیستم بانکی نیز دارای ثبات و سلامت بیشتری باشد بهتر می‌تواند وام گیرندگان را شناسایی کند و از دسترسی وام گیرندگان

پر خطر به اعتبارات ممانعت به وجود آورد. نتایج مدل نیز نشان می‌دهد که بین شاخص zscore (شاخص بیانگر ثبات و سلامت نظام بانکی) و مطالبات معوق رابطه منفی وجود دارد.

در این بررسی، شاخص ثبات (Pva) به عنوان شاخص حاکمیت خوب سیاسی به کار رفته است و برای ساختن آن از رتبه کشورها در این شاخص استفاده شده است.

در این رتبه‌بندی، هرچه این شاخص به ۱۰۰ نزدیک‌تر باشد، بیانگر حاکمیت بهتر است. رابطه منفی بین این شاخص و شاخص مطالبات معوق بیانگر این است که کشورهایی که از نظر ثبات سیاسی ضعیف هستند، نمی‌توانند سیستم نظارتی قوی داشته باشند و بنابراین در آنها مطالبات معوق افزایش می‌یابد.

طبق این نتایج، هر چه قدرت نظارت بانکی بیشتر باشد، بهتر می‌تواند بر عملکرد سیستم بانکی نظارت داشته باشد و یکی از شاخص‌های حسن عملکرد سیستم بانکی، شاخص سودآوری است که با بهبود عملکرد بانکی مطالبات معوق کاهش می‌یابد؛ بنابراین رابطه منفی بین شاخص ثبات سیاسی و شاخص مطالبات معوق وجود دارد.

از سوی دیگر با بهبود قدرت نظارتی، بانک در بازپس‌گیری وام‌ها موفق‌تر عمل کرده و ضمن کاهش ریسک بانک، ثبات بانکی نیز بهبود یافته و بنابراین مطالبات معوق کاهش می‌یابد. نتایج حاصل از برآورد مدل نیز این رابطه منفی را تایید می‌کند.