مهدی شهیدی*

هر صنعت یا کسب‌و‌کاری نرم‌افزارهای خاص خود را برای پردازش فعالیت‌های مربوطه از جمله، صورت‌حساب‌ها، پرداخت‌ها، دریافت‌ها و سایر فرآیندها و دیگر امور به‌کار می‌برد. اما به زودی این واقعیت آشکار شد که کامپیوترهای یک سازمان نمی‌توانند با کامپیوترهای سازمان‌های دیگری که شریک تجاری آنها است ارتباط برقرار کنند و لازم است که داده‌های دریافتی یا ارسالی مجددا در سیستم‌های هر سازمان وارد شوند. راه‌حل این مشکل استاندارد نمودن ساختار داده‌های رد و بدل شده میان شرکای تجاری است؛ به‌طوری که داده‌ها قابل خواندن و فهم توسط تمام سیستم‌های موجود در این صنعت یا کسب‌و‌کار باشند. استاندارد در واقع روشی برای کدینگ داده‌ها است تا انتقال الکترونیکی آن را تسهیل نماید. هر استاندارد برای خود قواعدی دارد که با استاندارد دیگر ممکن است متفاوت باشد.

هماهنگی در استاندارد نمودن داده‌ها، با تعاریف یکسان در مورد فرمت مدل و تبادل اطلاعات از پایه‌های بستر فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات است. این موضوع باعث جریان اطلاعات بدون وقفه بین کاربران و تولیدکنندگان و ابزارهای استفاده از داده‌ها خواهد شد. همچنین باعث دسترسی یکسان به خدمات اینترنتی می‌باشد. در واقع استانداردسازی باعث یکپارچگی تمامی متولیان در یک محیط باز خواهد بود. این نوع محیط یک فضای کارآ برای فعالیت‌ها در سطح ملی خواهد بود.

مهم‌ترین فاکتوری که منجر شده است تا به‌رغم تلاش‌های جدی و صرف هزینه چشمگیر موفقیت‌های متناسب در عرصه یکپارچگی در برخی از حوزه‌های کسب‌وکار به دست نیاید تشتت این فعالیت‌ها و نبود یک شالوده مشترک برای هماهنگی میان آنها است که نیروهای مختلف را به هم متصل نموده و برآیند آنها را به سمت یک هدف عالی سوق دهد.

کاستی‌های زیرساخت اطلاعات در کشور منجر شده است تا این تلاش‌ها از محل طبیعی خود خارج و وارد حیطه‌ای شود که چون در تخصص کارفرما و پیمانکار نیست محصولاتی با کیفیت کم تولید می‌کند که قابل تعمیم به سایر مشکلات نبوده و از استاندارد مشخص پیروی نمی‌کند.

در این شرایط مشارکت بین بخشی بین دستگاه‌ها و سازمان‌های ذی‌ربط که به نوعی در تعامل اطلاعاتی با یکدیگر می‌باشند تنها راه‌حل مناسب برای رسیدن به نتیجه است. وجود این شالوده مشترک مکمل تلاش‌ها و متضمن بقای محصولات نرم‌افزاری کشور است.

با پیچیدگی و گسترش ساختار ارائه خدمات، نیاز روز افزون به توسعه سیستم‌های خودکار گردش اطلاعات و ایجاد ارتباطات داخل و بین سازمانی افزایش می‌یابد. از آن‌جا که ایجاد ارتباطات کارآمد در بستر هماهنگی و استانداردسازی امکان‌پذیر خواهد بود، توسعه و سرمایه‌گذاری در بخش استانداردسازی ضروری خواهد بود. استانداردها زیربنای موثری را جهت رقابت در سطوح بالاتر فراهم می‌کنند و اگر بین ارائه‌کنندگان خدمت و مصرف‌کنندگان نسبت به استانداردها توافق مشترکی حاصل شود در فرآیند انتشار فناوری، تسریع صورت می‌گیرد. همچنین استانداردسازی در تسهیل و تامین بودجه تحقیقات و نوآوری نقش کلیدی دارد و به دلیل ایجاد شفاف‌سازی، فضای سرمایه‌گذاری را فراهم می‌کند که به نوعی زمینه تامین نیاز مالی و به دنبال آن زیربنای تامین مالی توسعه کسب‌وکار را فراهم می‌نماید. بسیاری از این استانداردها در دنیا شناخته شده و گسترش یافته‌اند که نیاز به تدوین این استانداردها نخواهیم داشت و تنها درک میزان اهمیت آنها، تطبیق و ارائه آنها در قالب قوانین نظارتی بر بخش‌های تولیدی این محصولات زمینه توسعه کارآمد را فراهم می‌آورد.

بنابراین بررسی تطبیقی بر روی دیگر کشورها و استفاده از تجارب و راهکارهای آنها و استفاده درست از آنها در اتخاذ تصمیمات و برنامه‌ریزی صحیح برای توسعه کسب‌وکار در کشور باید مورد اهتمام و توجه قرارگیرد.

*کارشناس فن آوری اطلاعات