افسون حسابرسی

سید حسن مرتضوی کیاسری*

«الفونس گابریل» کویر شناس اتریشی می‌گوید:«اگر افسون کویر کسی را بگیرد دیگر رهایش نمی‌کند.» این سخن، همیشه مرا به یاد حسابرسان و وابستگی آنها به کارشان می‌اندازد که دچار افسون این فسون گر چیره دست می‌شوند و با همه دشواری‌هایی که دارد، رهایش نمی‌کنند.

به راستی این افسون از کجا پدید می‌آید که توانایی دل کندن از حسابرسی را از آنها می‌گیرد؟ بی‌گمان بخش بزرگی از آن به انگیزه‌های عاطفی بر می‌گردد که ساختار و ذات شغل حسابرسی در خود دارد. کار گروهی که ویژگی روشن این کار است؛ وابستگی‌های انسانی بسیاری با حسابرسان همراه می‌کند که اثر در خور توجه در ماندگاری آنان دارد.

از ریختن چای روی کاربرگ‌ها تا دلهره‌های پیش از اعلان نتیجه آزمون و خاطره‌های ماموریت‌ها و... نمونه‌هایی هستند که خاطرات جمعی فراوانی را در ذهن حسابرسان حک کرده‌اند. از دیگر زمینه‌های این افسون، نگاه آرمانی آنها به کار است. حسابرس‌ها به خوبی می‌دانند فقط با «باید»‌ها کار کرده‌اند و بهتر می‌دانند که شکاف بین «باید»‌ها و «هست»‌ها بسیار است؛ بنابراین با ورود به کار حسابداری نمی‌خواهند و شاید نتوانند با این شکاف‌ها کنار بیایند.

آن چه گفته شد فقط حلقه‌هایی از زنجیر «افسون حسابرسی» هستند و جای پرداختن بیشتر به آنها نیست؛ اما برای کسانی که در آغاز راه هستند، شناخت همه حلقه‌ها و آگاهی بیشتر از کار از راه رایزنی، لازم است تا استراتژی شغلی اثر بخش برای خود فراهم کنند. در این راه هدف‌گیری و تعیین استراتژی جداگانه برای نگاه کوتاه‌مدت یا بلند‌مدت، در سال‌های نخست، بسیار ضروری است. چون پیشینه کار نشان داده در دو سال و دست بالا سه سال نخست، توانایی جدا شدن از کار بیشتر و شرایط آن هم بهتر است.

*کارشناس رسمی دادگستری