نمره بازیگران فولاد ایران
گروه بورس کالا- سارا مالکی: سنگ آهن و شمش کالاهایی هستند که در روزهای گذشته روی موج افزایش قیمت قرار گرفته‌اند و حالا تحلیل‌های متفاوتی از سوی کارشناسان در رابطه با پایدار بودن یا نبودن این روند وجود دارد. برخی تحلیل‌ها به ناپایدار بودن رشد قیمت اخیر در حوزه صنعت فولاد اشاره دارند، مانند تحلیل موسسه گلدمن ساکس که رشد قیمت‌های اخیر را «حرکتی مصنوعی» ارزیابی می‌کند چرا‌که وجود قیمت‌های بالا باعث ایجاد انگیزه برای بازیگران در جهت افزایش مقدار عرضه می‌شود و این امر قیمت‌ها را به نقطه‌ آغازین برمی‌گرداند. با وجود این برخی کارشناسان با اشاره به عزم جدی چین برای حفظ رشد اقتصادی و برنامه‌های جدید برای حمایت از تولید داخلی به خصوص فولاد، عقیده دارند که رشد قیمت‌هایی که حالا شاهد آن هستیم تا پایان سال جاری میلادی ادامه خواهد داشت و وضعیت بهتری را نسبت به گذشته رقم خواهد زد. موسسه گلدمن ساکس نیز با وجود پیش‌بینی ناپایدار بودن رشد اخیر قیمت‌ها در بازار سنگ آهن و فولاد، برای کل سال 2016 شیبی ملایم و رو به رشد حدود 7/ 0 درصدی را برای بازار فولاد پیش‌بینی می‌کند. رشد قیمت نفت نیز یکی دیگر از شاهدها برای ادامه داشتن افزایش قیمت‌ها در بازار فولاد است.

وابستگی قیمت نفت و فولاد به علت تاثیر مستقیم این ماده خام در هزینه‌های تولید امری اثبات شده است که البته به دلیل طولانی بودن نسبی دوره تولید فولاد، با کمی تاخیر خود را نشان خواهد داد. بر این اساس کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند رشد قیمت فولاد در آینده به‌عنوان انعکاسی از افزایش قیمت نفت مشاهده خواهد شد. اگرچه کارشناسان عقیده دارند زمان بیشتری برای پیش‌بینی دقیق روند قیمت‌ها در بازار فولاد نیاز است اما به‌طور کلی با کنار هم گذاشتن مولفه‌هایی مانند سیاست‌های جدید چین، رشد قیمت نفت، سیاست‌های صندوق بین‌المللی پول برای اعطای وام‌هایی جدید به کشورها، پیش‌بینی نسبتا مثبت گلدمن ساکس برای بازار فولاد و مواردی از این دست، به نظر می‌رسد بازار فولاد نسبت به سال گذشته با شرایط بهتری همراه باشد. اما در چنین شرایطی تاثیرپذیری صنعت فولاد ایران از شرایط جهانی چه خواهد بود؟ این سوال در شرایطی مطرح است که پیش از این کارشناسان بارها اعلام کرده‌اند که معمولا بازار ایران خیلی دیر از اتفاقات جهانی تاثیر می‌پذیرد. این خاصیت بازار فولاد به محدودیت‌هایی باز‌می‌گردد که تا پیش از اجرای برجام بر فعالیت‌های اقتصادی و صنعتی کشور سایه افکنده بود و آنها را در سایه قرار می‌داد. اما حالا و در شرایط جدید، تغییرات قیمتی بین‌المللی چه تاثیری بر فولادسازان داخلی خواهد گذاشت؟


فولادسازان نقش خود را بلدند؟

یک کارشناس صنعت فولاد در رابطه با سوال مطرح شده عقیده دارد از آنجا که متولیان صنعت فولاد ایران دچار نوعی رفتار منفعلانه نسبت به اتفاقات پیرامون خود هستند، نمی‌توان انتظار مشاهده تغییری جدی با رشد قیمت‌های جهانی را در شرایط آنها داشت. کیوان پورشب با بیان این انتقاد به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: به‌طور کلی ما نه کنشگران خوبی هستیم و نه در مواقعی که لازم است واکنش‌های خوبی نشان می‌دهیم، برای مثال آنجا که باید تعرفه بگذاریم نمی‌‌گذاریم و آنجا که نباید این کار را بکنیم با جدیت افزایش تعرفه را دنبال می‌کنیم مانند اتفاقی که در رابطه با وضع عوارض صادرات سنگ آهن در دوران اوج بازار این محصول شاهد بودیم، بنابراین حالا نیز نمی‌توان قضاوت کرد که با رشد قیمت‌های جهانی شرایط ما نیز بهتر خواهد شد یا خیر. پورشب در ادامه می‌گوید: به‌طور کلی ما یا خیلی دیر یا خیلی زود به اتفاقات واکنش نشان می‌دهیم و همین اتفاق نیز باعث شده است تا ما بازیگرانی منفعل در عرصه جهانی باشیم. اما پورشب علت اصلی چنین انفعالی را حرکت نکردن تولیدکنندگان فولاد در ایران به سمت یک تشکل ارزیابی می‌کند و می‌گوید: در شرایطی که فولادسازان بزرگ کشور برنامه‌ای برای ارتباط برقرار کردن با یکدیگر ندارند تا دور یک میز بنشینند و مشورت کنند و بیشتر تصمیم‌های خود را به‌صورت بخشی اتخاذ می‌کنند؛ آدرس درستی نیز به دولت داده نمی‌شود و بعضا شاهد سیاست‌گذاری‌های نادرستی برای صنعت فولاد هستیم.


شم بازرگانی فولادسازان خوب کار می‌کند؟

این کارشناس صنعت فولاد در ادامه با تاکید بر خلأ یک تشکل در میان فولادسازان می‌گوید: به نظر بنده باید تولیدکنندگان بالای ۵/ ۱ میلیون تن تشکلی داشته باشند تا در رابطه با بازار و رفتار آن پیش‌بینی‌ها و ارزیابی‌هایی داشته باشند. پورشب با اشاره به تجربه مسکن مهر می‌گوید: این پروژه اتفاقی بود تا در سایه آن ضعف فولادسازان در حوزه بازاریابی نادیده بماند زیرا در دوره‌ای که مسکن مهر فعال بود این تصور برای فولادسازان پیش آمد که آنها فروشندگان خوبی هستند در حالی‌که با رکود در مسکن مهر این واقعیت هویدا شد که اگر کسی برای خرید به سراغ فولادسازان نیاید آنها نیز نمی‌توانند موفقیت چندانی در فروش کسب کنند. از نگاه پورشب این اتفاق در رابطه با بازارهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیز صادق است و در چنین شرایطی به نظر می‌رسد فولادسازان باید تلاش زیادی برای آموزش بازرگانان خود به خرج دهند تا بتوانند در شرایط مختلف بهترین تصمیم‌ها را در بازارهای داخلی و خارجی اتخاذ کنند. به این ترتیب همان‌طور که پیش از این نیز بسیاری از کارشناسان به خلأ بازرگانی در صنعت فولاد اشاره کرده بودند، مشاهده می‌شود که صنعت فولاد کشورمان در بیشتر مواقع تاثیری بر شرایط نداشته و در بهترین حالت یک تبعیت‌کننده خوب بوده و کمتر توانسته است شرایط را کنترل یا هدایت کند.

پورشب عقیده دارد ادامه دادن روند فعلی تاثیری بر افزایش ظرفیت‌های بازرگانی صنعت فولاد کشور نخواهد داشت. او در ادامه می‌گوید: اگر ما بخواهیم روش‌های خاص خود را که چیزی متفاوت از تجربه سایر کشورها است در پیش بگیریم، شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ما ایجاب می‌کند که خوشه‌های صنعتی داشته باشیم تا بتوانیم در شرایط مختلف جهانی و داخلی اقداماتی مناسب را اتخاذ کنیم. خوشه‌ صنعتی به این معنا است که سهامداران بزرگ شرکت‌های تولیدکننده فولاد کشور همگی دور یک میز بنشینند و با یکدیگر گفت‌وگو کنند تا درک متقابلی از شرایط هرکدام ایجاد شود، در چنین حالتی است که این خوشه می‌تواند دغدغه‌ها و کاستی‌های صنعت، حاکمیت، بازار و مانند اینها را کشف کند و تصمیم مناسبی برای آن اتخاذ کند و حتی به دولت نیز خط‌هایی بدهد. هرچند در دولت یازدهم اقداماتی مانند افزایش تعرفه واردات یا حذف تعرفه‌های صادراتی رقم خورد که نسبت به شرایط روز مناسب بود، با وجود این پورشب این اقدامات را کافی نمی‌داند و عقیده دارد فولادسازان باید بتوانند با همفکری بیشتر به چراها و چگونه‌های بیشتری در صنعت فولاد پاسخ دهند تا بتوانند نقش خود را در تعیین سرنوشت خویش پررنگ‌تر کنند. او حتی به چنین هم‌فکری در حوزه‌های بین‌المللی نیز اعتقاد دارد، اقدامی که می‌تواند نقش فولادسازان ایرانی را در بازارهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بیش از پیش تعیین‌کننده و پررنگ کند.