دنیای اقتصاد: بازار سکه آتی طی هفته گذشته کار خود را با ثبت ۴۱ هزار و ۵۸۸ معامله و جهش ۱۰ هزارتایی نسبت به هفته منتهی به ۱۶ تیر به پایان رساند.در هفته منتهی به ۱۶ تیرماه قیمت‌ها در بورس به دلیل کاهش قیمت طلا با کاهش روبه‌رو شدند، طبیعتا در بازار سکه نقدی هم کاهش به‌وجود آمد. کارشناسان معتقدند همچنان قیمت‌های غیررسمی و غیرواقعی معاملات کاغذی سکه حلقه گم شده بازار آتی است و روی بازار آتی تاثیر می‌گذارد که در این باره چند معامله‌گر می‌توانند با ایجاد نوسان صوری در معاملات کاغذی بر بازار آتی نیز تاثیر بگذارند.

با توجه به قیمت‌های نقدی که در بازار وجود دارد و در این رابطه قیمت سکه نقدی به رقم یک میلیون و ۲۰۷ هزار تومان رسیده،‌ چیزی حدود ۱۲۰ هزار تومان فاصله بین قیمت سکه نقدی با قیمت آخرین سررسید قیمت‌های آتی (سررسید اسفندماه) وجود دارد، در این باره در یک ماه گذشته این فاصله ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومان بود اما در ادامه قیمت طلا و فاصله قیمتی مذکور کاهش پیدا کرده، اما قیمت سکه نقدی به‌عنوان دارایی پایه همچنان دارای حباب است و این حباب کاهش نیافته است.بنابراین باید گفت رفتار بورس معقولانه‌تر از بازار نقدی است و در واقع تفکر فنی، تکنیکالی و دید اقتصادی در بورس بیشتر از بازار سکه سنتی به چشم می‌خورد.

در ادامه اما باید نسبت به هفته‌ها و ماه‌های قبل، فاصله قیمت سکه نقدی با آخرین سررسید موجود در بازار را در حال حاضر معقول‌تر دانست به‌طوری‌که همان‌طور که گفتیم این فاصله قیمتی در حال حاضر به ۱۲۰ هزار تومان رسیده است.در سال‌های گذشته مشاهده نشده بود که فاصله قیمتی بین سکه نقدی و سررسید آخر تا این اندازه کاهش پیدا کند؛ معمولا تا اندازه ۱۵۰ هزار تومان برای سکه نقدی و سررسید آخر مطرح بود، اما در حال حاضر این فاصله تقریبا به کف رسیده است.

در این باره اگر قیمت یک میلیون و ۱۲۷ هزار تومان برای سررسید اسفندماه را بتوانیم یک قیمت پایین برای نماد اسفند فرض کنیم و بگوییم که کف قیمت اسفندماه می‌تواند به رقم یک میلیون و ۳۲۰ هزار تومان کاهش پیدا کند، با توجه به عامل تکنیکالی (نماد آبان، دی و اسفند داخل واگرایی هستند) باید گفت فاصله هم کم شده است و در صورتی که طلا نتواند به زیر ۱۲۰۰ دلار بازگردد و همچنان باند حمایتی ۱۱۸۰ تا ۱۲۰۰ دلار به قوت خود باقی بماند، کف قیمتی موجود می‌تواند برای صعودی مجدد در نظر گرفته شود، با این تفاسیر که همچنان باید منتظر ریسک‌های سیاسی و اقتصادی در آمریکا باشیم.

در این باره فرزان سهرابی، تحلیلگر بازار آتی و کارشناس ارشد بازارهای مالی درخصوص وضعیت اقتصادی جهان و آمریکا و درخصوص عوامل تاثیرگذار روی شاخص دلار به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: گزارش چهارشنبه هفته گذشته یلن (رئیس بانک مرکزی آمریکا) درخصوص اشتغال آمریکا حاوی نکات مهمی بود:۱- سرعت ایجاد اشتغال بالاتر از حد انتظار بوده است، به‌طوری‌که میانگین شغل‌های ایجاد شده در سال جاری ۱۸۰ هزار شغل در سال بوده که این میزان کمی پایین‌تر از میانگین شغل‌های ایجاد شده در سال ۲۰۱۶ است.۲-کاهش مداوم نرخ بیکاری و در ادامه کاهش دوباره آن به ۲/ ۴ درصد یک نکته دیگر است که باید به آن اشاره کرد. در گزارش هفته منتهی به ۱۶ تیر اعلام کرده بودیم از بازار جهانی به دلیل اینکه نرخ بیکاری اعلام نشده اطلاعی نداریم چراکه این نکته روی بازار تاثیرگذار است اما در هفته گذشته دیدیم که نرخ بیکاری مجددا کاهش پیدا کرد که این اتفاق در راستای صحبت‌های جنت یلن رخ داده است.

بنابراین در جمع‌بندی این نکته باید گفت: با توجه به ایجاد اشتغال مداوم و کاهش بیکاری به‌نظر می‌رسد، بانک مرکزی آمریکا (فدرال‌رزرو) برای تغییر سیاست اقتصادی‌اش از انبساطی به انقباضی که از ابتدای سال ۲۰۰۶ شروع شده، آماده شده است.با توجه به ایجاد تغییر سیاست اقتصادی در آمریکا به نظر می‌رسد افزایش نرخ بهره در سال‌های آینده همچنان مدت دار و ادامه‌دار باشد، به این معنا که حداقل، انتظار این است که برای سال آینده و سال جاری همچنان شاهد افزایش نرخ بهره باشیم.نکته اساسی که می‌تواند مقابل این تحلیل قرار بگیرد و نقطه ضعفی بود که در صحبت‌های یلن شنیده شده است این است که برخلاف آنچه که ترامپ اظهار کرده مبنی بر اینکه در سال ۲۰۱۷ نرخ رشد را به عدد ۳ درصد می‌رسانیم، این از نظر کارشناسان بانک مرکزی آمریکا تقریبا امری محال است و نظر آنها به رقم ۲/ ۲ تا ۳/ ۲ درصد نزدیک است.

ریسک سیستماتیک در اقتصاد آمریکا

سهرابی در ادامه به موضوع ریسک سیستماتیک در اقتصاد آمریکا اشاره کرده و ادامه می‌دهد: در مقابل تحلیل‌های مطرح شده یک ریسک سیستماتیک در اقتصاد آمریکا و به‌خصوص در چند روز گذشته به‌وجود آمده که می‌تواند روی ارزش دلار تاثیر شدیدی بگذارد و آن هم بحث‌های ارتباط ستاد انتخاباتی ترامپ با روسیه و طرح استیضاحی است که برخی نمایندگان کنگره در حال آماده کردن آن هستند. این طرح به کنگره ارائه شده است و این موضوع می‌تواند زنگ خطری برای ارزش دلار باشد که می‌تواند رسوایی بزرگی برای ترامپ بوده و تاثیر شدیدی روی ارزش دلار بگذارد.اگر این اتفاق رخ دهد و به صحن علنی کنگره بیاید، می‌تواند روی ارزش دلار تاثیر بگذارد و باعث کاهش ارزش دلار و افزایش قیمت طلا شود.‌در واقع با این دو دیدگاه در بازار جهانی به ارزش دلار نگاه می‌کنیم که دیدگاه اول تغییر سیاست‌ها در مورد نرخ بیکاری بود که به آن اشاره شد، دیدگاه دوم اما ریسک سیستماتیک استیضاح دونالد ترامپ است.

طلای جهانی

بعد از اینکه در هفته‌های قبل «دنیای اقتصاد» پیش‌بینی کرد که کف کانال طلای جهانی می‌تواند ۱۲۰۰ دلار باشد، طلا با ۱۸ دلار سقوط (تحت‌تاثیر اعلام نرخ بیکاری)، کاهش پیدا کرد و به خط حمایت بسیار مهم در ۱۲۰۰ دلار رسید که بعد از برخورد به این حمایت، قیمت مجددا به سمت بالا برگشت و به‌طور میانگین حدود ۲۰ دلار افزایش پیدا کرد.در این رابطه این تحلیلگر بازار سرمایه و بازارهای آتی می‌گوید: به نظر می‌رسد باند حمایتی ۱۱۸۰ تا ۱۲۰۰ دلار رابطه تنگاتنگ و مستقیمی با سیاست‌های اقتصادی آمریکا و اتفاقاتی که در حوزه سیاسی آمریکا در حال رخ دادن است، وجود دارد.بنابراین بهتر است این‌گونه بگوییم که اگر نرخ رشد در ایجاد اشتغال و افزایش نرخ بهره ادامه پیدا کند، ممکن است قیمت هم علاقه به شکستن این خط حمایت داشته باشد و به رقم زیر ۱۱۸۰ دلار برود.به‌طور تقریبی می‌توان گفت، کلیه نمادهای آتی با حالت واگرایی بسیار مشکوکی روبه‌رو شده‌اند، به‌طوری‌که قیمت‌ها کاهش پیدا کرده اما نشانگر، قدرت نسبی این کاهش‌ها را تایید نمی‌کند و با توجه به استفاده از این نشانگر و این اندیکاتور می‌توانیم بگوییم که شاهد واگرایی در قیمت نمادهای آتی هستیم و این واگرایی هم به دلیل کاهش قیمت طلا اتفاق افتاده است.

نیاز مبرم به بازار آتی ارز و سکه نقدی

سهرابی اما در ادامه به لزوم ایجاد بازار آتی ارز و سکه نقدی اشاره کرده و می‌گوید: هم‌چنان معاملات کاغذی دلار مشابه بازار سکه کاغذی، بازار سرمایه و پول را رنج می‌دهد و حرکت انقلابی درخصوص ورود معاملات دلار و معاملات سکه نقدی به بورس می‌تواند جهش بزرگی باشد؛ به‌طوری که شروع معاملات دلار و سکه نقدی در بورس کالا می‌تواند رانت، تاثیر منفی که در بازار وجود دارد و می‌تواند قیمت‌ها را به‌صورت صوری نوسان دهد را از بین ببرد.دولت همچنان به فکر کاهش نرخ بهره بانکی به‌صورت غیردستوری است و در واقع دولت علاقه‌مند به ایجاد تعادلی میان بازار پول و سرمایه است که اگر در این سیاست موفق عمل کند می‌توانیم شاهد ثبات نرخ ارز، بازار سهام باشیم.علاوه بر آن در بازار پول می‌تواند آرامشی ایجاد شود و نوسانات در بورس منطقی‌تر و مطابق با نوسانات بازار جهانی باشد.

تداوم رفتار عقلایی سکه در بازار آتی

تداوم رفتار عقلایی سکه در بازار آتی

تداوم رفتار عقلایی سکه در بازار آتی