چیزی که در مورد  PVC و بسیاری از محصولات دیگر مشابه است، رشد عظیم تاثیر چین بر تقاضای جهانی از سال ۱۹۹۲ است. این سال تور جنوبی دنگ‌‌‌شیائوپینگ و نشان‌‌‌دهنده یک گام بزرگ در آزادسازی اقتصادی بود. با رشد اقتصادی چین، عمدتا به لطف رشد صادرات آن، تقاضای پتروشیمی‌‌‌ها نیز افزایش یافت و شکاف بین مصرف چین و مصرف منطقه بسیار پرجمعیت‌‌‌تر کشورهای در حال توسعه چین سابق را افزایش داد. سپس پذیرش چین در سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱ و حذف تعرفه‌‌‌ها و سهمیه‌‌‌هایی که صادرات چین به غرب را محدود کرده بود، پیش آمد.

این امر چین را قادر ساخت تا از آنچه در آن مرحله هنوز جمعیت جوان و سرمایه‌گذاری عمده دولتی و خصوصی در تولید متمرکز بر صادرات بود، حداکثر بهره را ببرد. البته،PVC  به دلیل کاربرد نهایی و مصرف در لوله‌‌‌های آب‌‌‌و‌‌‌فاضلاب، قاب پنجره‌‌‌ها و...، محصول مهمی است. اگرچه کاربردهای دیگری در سیم و کابل، کیسه‌‌‌های خون بیمارستانی، وسایل الکترونیکی و اتومبیل دارد. از این‌رو، بسته محرک اقتصادی ۵۸۶میلیارد دلاری چین در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ (که عمدتا به بخش مسکن و زیرساخت‌‌‌ها اختصاص یافت) به نظر می‌رسد تاثیر بیشتری بر تقاضای PVC این کشور نسبت به برخی محصولات دیگر داشته است. این بسته، پاسخی به بحران مالی جهانی، از نظر اندازه با محرک‌‌‌هایی قابل مقایسه بود که بعدا توسط ایالات‌متحده اعلام شد. اما در آن زمان، اقتصاد چین تنها یک‌سوم اندازه اقتصاد ایالات‌متحده بود. تا نقطه عطف اورگراند در سپتامبر ۲۰۲۱، سرمایه‌گذاری چین در مسکن و زیرساخت‌‌‌ها با سرعت ادامه یافت.

به نظر می‌رسد که محرک‌‌‌ها اهمیت تقاضای PVC چین را به‌‌‌عنوان محرک تقاضای جهانی این کالا افزایش داده است: بین سال‌های ۱۹۹۲ و ۲۰۰۸، سهم چین از تقاضای جهانی به طور متوسط ۱۷‌درصد در سال بود. از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۴، پایگاه داده عرضه و تقاضا ICIS انتظار دارد سهم چین به ۴۰‌درصد برسد. رشد تقاضای چین بین سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۳ به طور متوسط ۱۰‌درصد در سال بوده است. اما پیش‌بینی می‌شود رشد در سال‌های ۲۰۲۴ تا ۲۰۳۰ به ۳‌درصد در سال کاهش یابد که مجددا با کاهش پیش‌بینی‌شده در رشد تقاضا برای سایر محصولات مطابقت دارد. به نظر می‌رسد حباب املاک چین، شاید برای همیشه، تمام شده است. جمعیت این کشور به‌سرعت در حال پیر شدن است که نشان‌‌‌دهنده چالش‌‌‌هایی برای رقابت صادرات و رشد مصرف داخلی است. گفته می‌شود که هزینه‌‌‌های زیرساختی در بسیاری از استان‌‌‌ها به نقطه اشباع رسیده است. برخی از تحلیل‌‌‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از پل‌‌‌ها، جاده‌‌‌ها و فرودگاه‌‌‌هایی که باید ساخته شوند، به‌‌‌ویژه در استان‌‌‌های پرجمعیت‌‌‌تر چین ساخته شده‌‌‌اند. به‌علاوه بدهی‌‌‌های چین نیز وجود دارد. برخی برآورد کرده‌‌‌اند که بدهی چین بیش از ۲۵۰‌درصد تولید ناخالص داخلی است که بالاتر از ایالات‌متحده است. رویترز می‌‌‌نویسد، بدهی این کشور از ژاپن، بدهکارترین اقتصاد پیشرو جهان، پایین‌‌‌تر است، اما برخی کارشناسان می‌‌‌گویند نگرانی به این دلیل است که بدهی چین با سرعتی افزایش یافته است که معمولا به رکود مالی و رکود اقتصادی منجر می‌شود. توانایی چین برای خرج‌‌‌کردن پول در زیرساخت‌‌‌ها می‌‌‌تواند به دلیل وضعیت بدهی این کشور محدود شود.

یک داستان آشنای دیگر؛ رکورد مازاد عرضه PVC جهانی

بین سال‌های ۱۹۹۲ (آغاز آنچه به عنوان ابرچرخه پتروشیمی‌‌‌ها می‌‌‌نامند) و ۲۰۲۳، ظرفیت جهانی بیش از تقاضا توسط ICIS به طور متوسط ۸میلیون تن در سال تخمین زده شد که شامل افزایش شدید از سال ۲۰۲۲ به بعد (سال پایان ابرچرخه پتروشیمی‌‌‌ها) بود.

مانند بسیاری از محصولات دیگر، ICIS افزایش بزرگی در ظرفیت جهانی PVC از تقاضا را در سال‌های ۲۰۲۴ تا ۲۰۳۰ پیش‌بینی می‌کند. در این دوره انتظار می‌رود ظرفیت بیش از تقاضا به طور متوسط ۱۵میلیون تن در سال باشد.

پیش‌بینی می‌شود که این امر به کاهش نرخ‌های عملیاتی جهانی منجر شود. در سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۳، نرخ‌های عملیاتی به طور متوسط ۸۰‌درصد در سال بود که پیش‌بینی می‌شود بین سال‌های ۲۰۲۴ تا ۲۰۳۰ به ۷۵‌درصد کاهش یابد. به موازات دیگر محصولات، خودکفایی چین در PVC به نقطه‌‌‌ای رسیده که از واردکننده خالص به صادرکننده خالص تبدیل شده است. واردات خالص PVC چین در سال ۲۰۰۱ به اوج خود رسید، تا سال ۲۰۰۸ کاهش یافت و سپس با شروع برنامه بزرگ محرک اقتصادی بهبود یافت.

اما واردات خالص در مرحله بعد کاهش یافت و قبل از اینکه تا سال ۲۰۲۱ به پایین‌‌‌ترین سطح خود برسد، کاهش نشان داد. از آن سال به بعد، نوسان بزرگی برای صادرات خالص قابل‌‌‌توجه وجود داشت. اهمیت این موضوع مشهود است. در سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۳، چین حدود ۲۴‌درصد از کل واردات خالص PVC جهانی را در میان کشورها و مناطقی که بیشتر از صادراتشان وارد کرده‌‌‌اند، به خود اختصاص داده است. به عبارت دیگر، کل بازار خالص واردات جهانی به طور ناگهانی ۲۴‌درصد کوچک‌تر شده است و همان‌طور که گفته شد، چین نیز در حال حاضر یک صادرکننده خالص اصلی است. در اینجا چند آمار مهم وجود دارد که باید در نظر بگیرید: در سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۰، قبل از اینکه چین به سمت صادرات خالص حرکت کند، سهم آن از افزایش ظرفیت جهانی به طور متوسط ۲۱‌درصد در سال بود. در سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۷، پیش‌بینی می‌شود که این میزان به ۷۸‌درصد افزایش یابد.

ژئوپلیتیک، بازسازی مجدد و رقابت در صادرات  PVC

تنش‌‌‌های تجاری بین چین و غرب از زمانی آغاز شد که مایک پنس، معاون رئیس‌‌‌جمهور وقت ایالات‌متحده، در اکتبر ۲۰۱۸ سخنرانی مهمی انجام داد و در آن گفت: «حزب کمونیست چین، از زرادخانه‌‌‌ای از سیاست‌‌‌های مغایر با تجارت آزاد و منصفانه استفاده کرده است؛ از جمله تعرفه‌‌‌ها، سهمیه‌‌‌بندی‌‌‌ها، دستکاری ارز، انتقال اجباری فناوری، سرقت مالکیت معنوی و یارانه‌‌‌های صنعتی که مانند آب‌‌‌نبات به سرمایه‌گذاری خارجی داده می‌شود.» یکی از معدود مواردی که به نظر می‌رسد جمهوری‌خواهان و دموکرات‌‌‌ها بر سر آن توافق دارند، این رویکرد در قبال چین است؛ حتی اگر تاکتیک‌‌‌ها برای دستیابی به اهداف مشابه متفاوت باشد. از زمان روی کار آمدن بایدن، شاهد افزایش تدابیر تجاری علیه چین بوده‌‌‌ایم و فشار قوی‌‌‌تری از طریق قانون کاهش تورم نیز وجود دارد. فایننشال‌تایمز در مقاله‌‌‌ای نوشت: «ظاهرا اکراه چین برای ایجاد تعادل در اقتصاد خود (به سوی مصرف داخلی بیشتر) یکی از چالش‌‌‌های بزرگ پیش‌روی سیستم‌های مالی جهانی است که تهدیدی برای بدتر شدن روابط تجاری و دیپلماتیک پکن نه‌تنها با کشورهای غربی بلکه با کشورهای در حال توسعه است.»

با توجه به تحلیلی از مایکل پتیس، استاد اقتصاد دانشگاه پکن، تمرکز چین بر صادرات به عنوان ابزاری برای حفظ رشد تولید ناخالص داخلی ۴ تا ۵‌درصد در سال با این چالش‎ها مواجه است: اگر چین نرخ‌های رشد فعلی و در عین حال سهم بالای سرمایه‌گذاری و تولید از تولید ناخالص داخلی خود را حفظ کند، سهم این کشور از سرمایه‌گذاری و تولید جهانی بسیار سریع‌‌‌تر از سهمش از تولید ناخالص داخلی جهانی خواهد بود. حتی بدون تنش‌‌‌ها و سیاست‌‌‌های ژئوپلیتیک امروزی در ایالات‌متحده، هند و اتحادیه اروپا برای تقویت سرمایه‌گذاری و تولید داخلی، این امر هنوز بسیار بعید است. پتیس افزود: در سناریویی که چین همچنان بر رشد سرمایه‌گذاری تمرکز می‌کند، بقیه جهان باید با کاهش سهم سرمایه‌گذاری از تولید ناخالص داخلی خود تقریبا یک‌درصد کامل به ۱۹‌درصد تولید ناخالص داخلی، یعنی بسیار کمتر از نیمی از سطح چین، موافقت کنند.

آیا این می‌‌‌تواند به صورت محافظت بیشتر در PVC جهانی ترجمه شود؟ این سناریویی است که ارزش بررسی دارد.

سه سناریو برای میانگین سالانه صادرات خالص PVC چین در سال‌های ۲۰۲۴ تا ۲۰۳۰ قابل به تصویر کشیدن است که براساس همان رشد تقاضا با فرض ۳‌درصد است، اما نرخ‌های عملیاتی متفاوت را فاکتور می‌‌‌گیریم. مورد پایه ICIS نرخ‌های عملیاتی را ۷۱‌درصد فرض می‌کند که موجب صادرات خالص حدود ۹۰۰‌هزار تن در سال می‌شود. نرخ عملیاتی را ۵واحد‌درصد به ۷۶‌درصد افزایش دهید تا خالص صادرات سالانه ۲.۴میلیون تن شود؛ افزایش نادر عملیاتی تا ۵واحد‌درصد دیگر و افزایش صادرات خالص به ۴.۱میلیون تن در سال. اکنون بیایید توجه خود را به ایالات‌متحده و افزایش شدید صادرات خالص واقعی آن از سال ۲۰۰۶ معطوف کنیم. ایالات‌متحده به‌‌‌طور کامل بر صادرات خالص PVC جهانی در سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۳ – ۸۵‌درصد از کل جهانی، تسلط داشت. افزایش بزرگ در صادرات ایالات‌متحده از سال ۲۰۰۶ به بعد اتفاق افتاد؛ زیرا انقلاب شیل گاز به اتیلن و برق ارزان منتهی شد (در بالادست در این صنعت، برق مهم‌ترین ماده اولیه است). کاهش موقت صادرات ایالات‌متحده در سال ۲۰۲۱ به دلیل یخ‌‌‌زدگی زمستانی تگزاس که سبب قطع عمده برق شد، رخ داد. اما در سال گذشته، صادرات خالص به ۲.۶میلیون تن بازگشت؛ نزدیک به بالاترین رکورد در سال ۲۰۱۰.

برای تکمیل، اجازه دهید به سه سناریو برای صادرات خالص PVC ایالات‌متحده در سال‌های ۲۰۲۴ تا ۲۰۳۰ نگاه کنیم. در اینجا، دامنه بالقوه نتایج را محدودتر از چین می‌‌‌دانند. مورد پایه ICIS - با فاکتورگیری رشد تقاضای محلی ۳.۱‌درصد در سال‌های ۲۰۲۴ تا ۲۰۳۰ و نرخ عملیاتی ۸۴درصد، صادرات خالص را به طور متوسط ۳.۱میلیون تن در سال فرض می‌کند.  اما اگر رشد تقاضا به ۶‌درصد در سال افزایش یابد چه؟ قانون کاهش تورم چنان رونق بزرگی به تولیدات ایالات‌متحده می‌دهد که شاید رشد به این سطح برسد. نرخ‌های عملیاتی را به ۸۹‌درصد افزایش دهید و متوسط صادرات خالص سالانه به ۳.۴میلیون تن در سال خواهد رسید. در سناریوی سوم، بیایید دوباره نرخ عملیاتی ۸۹‌درصد و رشد تقاضا را در مورد پایه ICIS، ۳.۱درصد فرض کنیم؛ صادرات خالص ۳.۶میلیون تن در سال خواهد بود.

نتیجه‌‌‌گیری: اهمیت تحلیل تصویر بزرگ

اقتصاد چین جزر ‌‌‌و ‌‌‌مدی بود که همه کشتی‌‌‌ها را بلند کرد. تقریبا هر سال، رشد آن شگفت‌‌‌انگیز می‌شود و موفقیت را در هر منطقه از جهان تضمین می‌کند. نباید نگران افزایش‌‌‌های بزرگ در خودکفایی چین در زنجیره‌‌‌های ارزش مانند PVC، پلی‌‌‌اتیلن (PE) و پلی‌‌‌پروپیلن (PP) باشیم.

اکنون همه‌چیز تغییر کرده است و تحلیل تصویری بزرگ از مشکلات اقتصادی چین و چشم‌‌‌انداز ژئوپلیتیک آن بسیار مهم است. این نوع تحلیل اگر مهم‌تر از مطالعه اقتصاد هزینه به ازای هر تن نباشد، به همان اندازه مهم شده است.