کیا کیانی*

بخواهیم یا نخواهیم، باور کنیم یا نکنیم اقتصاد ایران به فضای دیگری گام نهاده است؛ فضایی که بسیار متفاوت‌تر از همه آن فضاهایی است که تاکنون تجربه شده است. اقتصاد ایران در حال پوست‌اندازی است و این را باید از نشانه‌های آن فهمید و به درستی با آن کنار آمد. نمی‌توان گفت شرایط جدید بهتر است یا بدتر، این را آینده و نتایج آن مشخص می‌کند. در حال حاضر فقط می‌دانیم که تغییر آغاز شده است و حتما تغییرات آینده بسیار بیشتر و متفاوت‌تر خواهد بود.

در فضای جدید کسب و کار، تولیدکننده مواد اولیه سهمیه‌ای ندارد، برای آب و برق و گاز خود یارانه نمی‌گیرد، وام‌های با درصد پایین‌تر از نرخ تورم دریافت نمی‌کند، بهانه‌ای برای عدم دسترسی به بازارهای صادراتی به دلیل پایین بودن نرخ ارز ندارد، واردات یارانه‌ای اتفاق نخواهد افتاد و صدها شرایط جدید که همه و همه نتیجه آزادسازی نرخ ارز است اتفاق خواهد افتاد.

عده‌ زیادی با این آزادسازی موافقند و آن را جزء لاینفک جراحی اقتصادی دولت می‌دانند و معتقدند این اتفاق باید یکبار برای همیشه در اقتصاد ایران می‌افتاد و هرچه به تاخیر بیفتد آثار و تبعات منفی آن بیشتر خواهد بود.

بر همین اساس هم اکنون وقت آن رسیده که آهنگ تغییرات را با خود زمزمه کنیم. مطمئن باشید تمامی آنچه قبلا وجود داشته و اکنون نیست یا محدود است، در آینده نیز نخواهد بود. نباید سعی کنیم به تفکر گذشته راهی برای فائق آمدن بر مشکلات پیش آمده فعلی بیابیم چون اوضاع تغییر کرده است. باید شرایط فضای جدید کسب و کار را بشناسیم و بر اساس آن عمل نماییم و هرچه سریع‌تر راهی برای برون رفت از مشکلات بیابیم.

برای یک فعال اقتصادی مساله‌ای مهم‌تر از کسب و کارش وجود ندارد، کسب و کار او همه چیز اوست و همه چیز بر مبنای کسب و کار برنامه‌ریزی می‌شود، رونق کسب و کار یعنی درآمدزایی، اشتغال، توسعه، پیشرفت، شادمانی و...

بنابراین هیچ تولیدکننده، بازرگان یا خدمت‌رسانی پیدا نخواهد شد که نجات و سعادت کسب و کارش، برایش مهم نباشد، تفاوت فقط در درک صحیح و به موقع از شرایط کسب و کار و اقدامات صحیح و شجاعانه در مواقع لزوم است. مدیریت یک بنگاه اقتصادی مشابه فرماندهی یک عملیات جنگی است و البته هیچ فرمانده ترسو و بی‌تدبیری پیروز نخواهد بود. روی سخن این یادداشت به دلیل تخصص و رشته کسب و کار بیشتر با فعالان اقتصادی است که به نوعی مواد اولیه خود را از پتروشیمی‌ها دریافت می‌کنند.

مواد اولیه ارزان دیگر وجود نخواهد داشت، قیمت خوراک شرکت‌های پتروشیمی بر اساس نرخ دلار در بازار آزاد محاسبه خواهد شد، بنابراین مواد اولیه نیز با همین نرخ قیمت‌گذاری می‌شوند. شیوه عرضه محصولات در بورس کالا عملا ناکارآمد و شکست خورده است و امید به تامین مواد اولیه از این طریق واهی است.

در این شرایط کالاهایی که ارزش صادراتی نداشته باشند روز به روز توان سودآوری بنگاه شما را کاهش خواهند داد؛ چون شما هیچ نقدینگی ارزی در بنگاه خود نخواهید داشت. امروز باید و فقط باید به بازارهای صادراتی اندیشید؛ به شرطی که شرایط خاص صادرات همچون کیفیت، بسته‌بندی، قیمت، برخورداری از اخلاق حرفه‌ای در تجارت بین‌الملل، پایبندی به اجرای تعهدات در زمان‌های معین و... فراهم شود.

خوشبختانه وجود منابع عظیم ذخایر گاز ما در صنعت پتروشیمی دارای مزیت رقابتی بوده و به همین دلیل می‌توانیم در صنایع پایین دست نیز از این مزیت بهره‌مند شویم. تنها باید بدانیم که با شرایط جدید چگونه کنار بیاییم و کسب و کارمان را چگونه مدیریت نماییم. باور کنیم که حمایت‌های دولتی به شکل گذشته را نخواهیم داشت و باید به دنبال پاسخ این سوال باشیم که چگونه می‌توان ادامه داد؟

*رییس هیات مدیره شرکت جهان پلیمر آسیا