الهام بادپا *

با توجه به اوضاع جهانی، اظهار نظرهای مختلفی درخصوص آینده طلا مطرح می‌شود که هرکدام از آنها مسائل بااهمیتی را در تحلیل خود لحاظ می‌کنند. یکی از بانک‌هایی که معتقد است روند صعودی قیمت طلا در آینده نزدیک به پایان خواهد رسید، بانک مک کوئری است. این شرکت پیش‌بینی می‌کند قیمت هر اونس طلا در سال ۲۰۱۱ به ۱۱۰۰ دلار برسد که تقریبا ۱۵ درصد پایین‌تر از قیمت فعلی آن است. به عقیده این بانک دوره فعلی صعودی بودن بازار ۳ برابر طولانی تر از میانگین آن در سال‌های پیش شده است و همان ۲ عامل مهم (رشد ذخایر ارزی خارجی و تقاضا برای سرمایه‌گذاری) که محرک رشد قیمت در دهه گذشته محسوب می‌شدند، منجر به بالا رفتن قیمت در این دوره نیز شده‌اند. با این حال مک کوئری درخصوص پیش‌بینی خود از افت قیمت‌ها در آینده به فعالان بازار هشدار می‌دهد باز هم نسبت به آن محتاطانه برخورد کنند. چنانچه بانک‌های مرکزی تبدیل به خریداران بزرگ طلا شوند به بالا رفتن بیشتر قیمت‌ها کمک خواهند کرد. در سال جاری شاهد اولین اقدام بانک مرکزی در افزایش خریدهایشان از سال ۱۹۸۸ بودیم. تاثیر این مساله بر صعود یا نزول قیمت طلا به این بستگی دارد که آیا بانک‌های مرکزی به متنوع سازی سبد ذخایر خود غیر از دلار ادامه خواهند داد یا خیر.

بانک دویچه چشم‌انداز به مراتب خوشبینانه‌تری نسبت به آینده طلا دارد. این بانک بیان می‌دارد برای اینکه ادعا کنیم قیمت طلا به مرحله حباب رسیده است، باید بهای آن به ۲۰۰۰ دلار برسد. یکی از دلایل این بانک در این خصوص این است که در حال حاضر قیمت این کالای زرد فاصله چندان زیادی با قیمت سایر کالاها ندارد.

زمانی که قیمت نفت به حباب خود در سال ۲۰۰۸ نزدیک شد نسبت طلا به نفت در کمترین سطح خود از سال ۱۹۷۰ قرار داشت. در آن زمان نسبت طلا به مس نیز با افتی مواجه شد که از سال ۱۹۷۰ تاکنون مشاهده نشده بود.

اکنون این نسبت‌ها تقریبا به حد وسط نسبت‌هایی که نزدیک به ۴۰ سال پیش وجود داشت، رسیده‌اند. به گفته بانک دویچه یک اونس طلا تقریبا با ارزش ۱۶ بشکه نفت و ۱۷/۰ تن مس برابری می‌کند. برای اینکه فاصله بین قیمت طلا با نفت و مس و نسبت‌هایشان به آن حدی برسد که قبل از بحران رخ داده بود، لازم است بهای هر اونس طلا در مقابل نفت و مس به ترتیب ۲۸۹۰ و ۲۱۰۰ دلار باشد. باتوجه به اظهارات این دو بانک همچنان به نظر می‌رسد روندی که برای طلا پیش‌بینی می‌شود فعلا صعودی باشد. یکی از دلایلی که این روند را تقویت می‌کند، این است که دولت‌های آمریکایی و اروپایی شدیدا درگیر مشکلات مالی و پولی خود بوده و راه‌حل‌های این دولت‌ها منجر به رشد عرضه پول و افزایش مخارج دولت خواهد شد و بعید است به‌زودی در اعمال این برنامه‌ها شاهد تغییرات قابل توجهی باشیم.

* کارشناس شرکت کارگزاری بانک ملی ایران