توجه به تجارب دنیا  در سیاست‌گذاری‌های صنعت و معدن کشور
گروه بنگاه‌ها - آزاده حسینی: ایران با داشتن ذخایر مناسب سنگ‌آهن و انرژی‌هایی نظیر گاز، استعداد نسبتا مناسبی برای تولید فولاد دارد، اما با توجه به مزیت‌های موجود تاکنون نتوانسته به ارقامی که برای تولید فولاد در برنامه‌های توسعه در نظر گرفته شده برسد و با رقم‌های مورد نظر فاصله فاحشی دارد.
حال به نظر می‌رسد که با توجه به مسائل فراوان پیش‌روی تولید فولاد به خصوص در بحث ظرفیت‌سازی و با توجه به تغییر دولت، بهتراست با نگاه توسعه پایدار تجدید نظری در سیاست‌های قبلی تولید داشته و با الگو گرفتن از کشورهای در حال توسعه فرصت‌های پیش رو را بیش از این از دست ندهیم. در این خصوص و اینکه دنیا چه مسیری را در خصوص استخراج سنگ‌آهن و تولید فولاد طی کرده و در چه مسیری قرار دارد، گفت‌و‌گویی با پروا سلطانی، نایب رییس انجمن تولید‌کنندگان و صادرکنندگان سنگ‌آهن داشته‌ایم که مشروح آن در پی می‌آید:
در ابتدا لطفا از تجربیات کشور‌های توسعه یافته در خصوص استخراج سنگ‌آهن و تولید فولاد بگویید:
بهتر است ابتدا به ارائه آماری در زمینه میزان تولید و صادرات سنگ‌آهن بپردازم. سه کشور عمده صادرکننده سنگ‌آهن در دنیا استرالیا، برزیل و هند هستند که با داشتن ذخایر عمده سنگ‌آهن دنیا در زمینه تولید فولاد سیاست‌های متفاوتی در پیش گرفتند.
استرالیا با داشتن ۲۸ میلیارد تن ذخیره قطعی سنگ‌آهن، یکی از بزرگ‌ترین تولید‌کنندگان سنگ‌آهن دنیا محسوب می‌شود و بالغ بر ۴۷۰ میلیون تن صادرات سنگ‌آهن در سال ۲۰۱۲ داشته که نسبت به سال‌های قبل روند افزایشی داشته است. این در حالی است که این کشور در سال‌های اخیر سیاست کاهش تولید فولاد را در پیش گرفته و در سال ۲۰۱۲ میلادی با افت حدود ۳ میلیون تنی نسبت به سال ۲۰۰۷ معادل ۹/۴ میلیون تن فولاد تولید کرده است. یکی از استدلال‌های دولت استرالیا برای کاهش تولید فولاد آلایندگی‌های زیست محیطی بوده و طبق برآوردی که در این کشور شده هر یک از واحد‌های فولادی استرالیا اگر بخواهند تغییر تکنولوژی بدهند باید ۳۳۰ میلیون دلار هزینه کنند. از همین رو این کشور ترجیح داده تا در بخش فولاد سیاست کاهش تولید را پیش گیرد. سرانه تولید فولاد استرالیا ۲۲۰ کیلوگرم است. برزیل در مقام دوم با صادرات سنگ‌آهن بالغ بر ۳۵۰ میلیون تن در سال ۲۰۱۲ که روند افزایشی هم داشته، در بخش تولید فولاد سیاست افزایش تولید نداشته و در ۵ سال گذشته آمار میزان تولید را در حد ۳۴ میلیون تن ثابت نگه داشته است.سرانه تولید فولاد در برزیل ۱۷۰ کیلوگرم است.
هند در مقام سوم صادرات با توجه به مسائل زیست‌محیطی در حوزه‌های جغرافیایی ذخایر سنگ‌آهن فعلا وضعیت مشخصی ندارد و البته در حوزه تولید فولاد روند افزایشی با شیب ملایمی دارد. سرانه تولید فولاد در هند ۶۰ کیلوگرم است.
چین به‌عنوان بزرگ‌ترین تولید‌کننده فولاد دنیا که در سال گذشته بالغ بر ۷۱۶ میلیون تن تولید داشته است، فقط ۴۸ میلیون تن از این میزان را صادر کرده و مابقی به صرف نیاز داخل رسیده است و هم‌اکنون این کشور با مشکلات زیست محیطی جدی در شهرهای بزرگ و کوچک خود دست و پنجه نرم می‌کند و بسیاری از فولادسازان چینی با شرایط پر ریسک و احتمال زیان‌دهی مواجه هستند.
کشورهای ژاپن، آمریکا، کانادا، آلمان، ایتالیا و بسیاری دیگر از کشورهای اتحادیه اروپا بر اساس آمار موجود از سال ۲۰۰۷ تاکنون در بخش تولید فولاد با سیاست کاهش تولید حرکت کرده‌اند.
سرانه تولید فولاد در ایران ۲۲۰ کیلوگرم است. با نگاهی به آمار یاد شده این پرسش پیش می‌آید که آیا بهتر نیست در کشورمان با نیم نگاهی به تجارب کشورهای دیگر برنامه‌های تولید فولاد را بازبینی کنیم؟
با توجه به آماری که ارائه شد، اغلب کشور‌های توسعه یافته تولید فولاد را کاهش دادند. منظور شما این است که ما هم باید به این سمت پیش برویم؟
باید مطالعات جدیدی در این زمینه صورت بگیرد تا به سمت توسعه پایدار پیش برویم. در سال‌های آینده با توجه به روند افزایشی تولید قراضه در دنیا، کفه ترازوی فولاد سازان به سمت استفاده بیشتر از قراضه که پروسه تولید راحت تری نیز دارد دوباره سنگین‌تر می‌شود یا با حرکت به سمت تکنولوژی‌های برتر در صنعت ساختمان و خودرو و استفاده از آلیاژهای ارزان‌تر و مقاوم‌تر، تقاضای فولاد در دنیا به طرز چشمگیری کاهش یافته و ذخایر سنگ‌آهنی که می‌تواند هم‌اکنون باعث حرکت به سمت توسعه ملی باشد، ارزش امروز را نخواهند داشت. کمااینکه در گزارش اخیر بلومبرگ، قیمت سنگ‌آهن در سال ۲۰۱۵ تحویل بنادر چین ۷۰ دلار پیش‌بینی شده که معنی آن توقف بسیاری از معادن سنگ‌آهن خواهد بود.
در حال حاضر کشورهای نفت‌خیز اروپایی، نفت خام خود را استخراج و آن را صادر می‌کنند و سود حاصل از فروش آن را صرف سرمایه گذاری در صنایع زیر ساختی برای نسل‌های آینده می‌کنند. کاری که ما هم با یک افق بلند مدت در خصوص ذخایر خدادادی کشورمان باید انجام دهیم. در شرایطی که صنعت و معدن ما از تصمیمات کارشناسی نشده و شتاب‌زده صدمه‌های بسیاری دیده، امیدواریم که دولت جدید با در نظر گرفتن تمامی جوانب امر، تصمیمات کارشناسی شده و بلند مدتی را اتخاذ کنند.
این طور به نظر می‌رسد که شما از منافع اعضای انجمن سنگ‌آهن دفاع می‌کنید؟
دفاع از منابع خدادادی کشور است؛ اما نه کورکورانه، به هر حال باید به این نکته توجه کرد که تولید سنگ‌آهن در سال گذشته معادل ۴۵میلیون و ۴۰۰ هزار تن بوده که از این میزان ۲۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تن صرف نیاز داخل شده و مازاد آن صادر شده است که البته این صادرات نه تنها در شرایط خاص فعلی بسیار کمک‌کننده بوده که باعث فعال شدن بسیاری از پروژه‌های معدنی و صنایع وابسته به آن شده است. ما معتقدیم که اگر تصمیمات در حوزه معدن و فولاد بر اساس کار کارشناسی شده باشد، تغییر در بهره مالکانه یا احیانا وضع عوارض صادراتی، کاملا پذیرفته است.
به هر حال ورود بخش خصوصی به حوزه فعالیت در معادن سنگ‌آهن، کاری تازه و با تاریخچه کمتر از ۱۰ سال است و اغلب درآمدها در این بخش صرف سرمایه گذاری برای ورود تکنولوژی و تجهیز معادن بوده است، لذا تصمیمات ناگهانی می‌تواند خسارات سنگینی را برای سرمایه‌گذاران بخش معدن به دنبال داشته باشد، کما اینکه صادرات سنگ‌آهن این اواخر توانسته ارزآوری مناسبی برای دولت در شرایط تحریم و اقتصاد مقاومتی داشته باشد که نمی‌توان نقش آن را انکار کرد یا محصول دیگری را به سرعت جایگزین کرد.
شما درخواستی در خصوص اتخاذ تصمیمات با محوریت توسعه پایدار از دولت داشتید. انجمن سنگ‌آهن در این تصمیمات چه نقشی می‌تواند داشته باشد؟
به نکته خوبی اشاره کردید ما می‌خواهیم هر نوع تصمیم‌گیری در این حوزه از جانب دولت بر اساس مطالعات کارشناسی شده باشد و از انجمن تولید‌کنندگان و صادرکنندگان سنگ‌آهن به‌عنوان متولی این حوزه نظرخواهی شود. انجمن سنگ‌آهن مطالعات زیادی انجام داده که می‌تواند این مطالعات را در اختیار دولت و سایر ذی‌نفعان قرار دهد.
از جمله مواردی که به عنوان مشکل در صنعت فولاد و سنگ‌آهن وجود داشت و انجمن در خصوص آنها کار مطالعاتی انجام داده، می‌توان به بحث تکنولوژی‌های جدید در بخش معدن و فولاد و بهینه‌سازی روش‌های تولید اشاره کرد. همچنین کار مطالعاتی در خصوص امکان‌سنجی برای ایجاد واحدهای فرآوری با مقیاس کوچک انجام شده است؛ به عنوان مثال اینکه کدام منطقه توجیه اقتصادی بیشتری برای ایجاد یک واحد فرآوری و هزینه تمام شده کمتری دارد.
اما هنوز سوال‌های زیادی وجود دارد که نیاز به بررسی جدی دارند، از جمله اینکه واحد‌های فولادی در سال‌های آینده تا چه حد متکی به سنگ‌آهن هستند یا میزان مصرف سنگ‌آهن رو به کاهش خواهد بود وسرمایه‌گذاری در این بخش تا چه میزان جذاب است؟ آیا افزایش تولید فولاد با توجه به مسائل زیست محیطی صرفه دارد؟ چرا کشورهای توسعه یافته میزان تولید فولاد خود را کاهش دادند؟ به هر حال پرسش‌های بسیاری وجود دارد که بهتر است قبل از اجرا مورد بررسی قرار گیرند که مشکلاتی را که برای هشت طرح فولادی به‌وجود آمده مجددا شاهد نباشیم.