ابراهیم همتی* چهارمین همایش و نمایشگاه چشم‌انداز صنعت فولاد و معدن ایران با رویکرد نگاهی به بازار محصولات استراتژیک فولادی و معدنی با محورهای مهم توسعه راهبردی صنعت فولاد ایران شامل رقابت‌پذیری، ظرفیت‌سنجی صنعت فولاد، سنگ آهن و زغال‌سنگ که در روزهای 29 و 30 بهمن‌ماه سال جاری در سالن همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما از سوی روزنامه وزین «دنیای اقتصاد» برگزار خواهد شد نقطه عطفی خواهد بود که در آن مقامات محترم ارشد دولتی و فعالان بخش‌های مهم اقتصادی بتوانند بر اساس سیاست‌های اقتصادی و راهبردی دولت جدید در حوزه صنعت فولاد و معدن، آینده پس از تحریم و دورنمای سند چشم‌انداز را ترسیم کنند.

دیدگاه نخبگان و استراتژیست‌های صنعتی کشور که با نگاه آینده‌نگرانه و ویژه به نتایج علمی و راهبردی چهارمین همایش صنعت فولاد و معدن ایران ترسیم می‌شود، این است که مازاد فولاد و محصولات معدنی موجود در بازار فعلی و توام با رکود کشور به تدریج جای خود را به کمبود رو به رشد عرضه می‌دهد و همین مساله باعث وارد شدن فشار به بازار واقعی و افزایش مجدد و بی ضابطه قیمت‌ها می‌شود.
این نتیجه‌گیری اولیه بر مبنای این دیدگاه جهانی شکل گرفته است که پس از یک دوره رکود چند ساله میزان تقاضای جهانی و داخلی برای فولاد ومواد اولیه معدنی رو به افزایش است، میزان عرضه شرکت‌های غیردولتی هم نمی‌تواند این شکاف بزرگ را پر کند و قطعا نیز با رونق مجدد صنایع خودروسازی و ساختمان و همچنین صنعت رو به رشد پتروشیمی، در چند سال آینده واردات محصولات فولادی و مواد اولیه معدنی و فروآلیاژی از کشورهایی نظیر چین و CIS به مقدار قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
تا قبل از رکود اقتصادی جهان در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ میلادی و تحریم‌های اقتصادی غرب که به ناحق به کشور تحمیل شد، امکان داشت باور کنیم که صنعت فولاد و معدن ممکن است به شکلی توسعه یابد که حداقل با شکل گذشته خود در دهه‌های پیشین قابل تشخیص باشد.در گذشته بازار منطقه توسط قدرت‌های بزرگ فولادی در جهان کنترل می‌شد. اما اکنون بخشی از آن توسط کشورهای تولیدکننده جدید مانند ایران در منطقه خاورمیانه کنترل می‌شود و دارای شرایط قیمتی خاصی است که به نظر می‌رسد در گذشته کم و بیش پایدار و مورد پذیرش مصرف کنندگان بوده است. محدودیت‌های صادراتی چند سال اخیر و تداوم نوسانات ارز باعث شد اکثر شرکت‌های بزرگ فولادسازی امتیازهای ویژه خود را در بازارهای روبه رشد خاورمیانه از دست بدهند. هم اکنون مشخص شده است که بازار فولاد ایران و کشورهای همجوار آن نسبت به گذشته خود تفاوت بسیاری کرده است. صنعت فولاد ایران و صنایع معدنی و فروآلیاژی وابسته به آن در حال پوست اندازی‌اند و شدیدا نیز تحت تاثیر مسایل روانی کاهش تحریمها و دورنمای مثبت بازار قرار دارند و می‌بایست مجددا منابع انسانی بی نظیر خود را تجهیز کنند و دارایی‌های حاصل از فروش نفت و هدفمندسازی یارانه‌ها را برای بازسازی زیرساخت‌های فیزیکی و صنعت فرآوری مواد معدنی به کار بندند و راهبردهای خود را مجددا جهت‌دهی کنند.
رقابت‌پذیری و ظرفیت سنجی واقعی صنعت فولاد در ایران می‌تواند از محورهای مهم و کلیدی همایش سال جاری باشد. جایگاه‌یابی و یافتن تمایز رقابتی محصولات فولادی و همچنین انتخاب درست بازارهای هدف و سنجش تقاضای بازار داخلی و کشورهای همجوار حداقل برای ۳۰ سال آینده می‌تواند از عوامل کلیدی توسعه بازار محصولات فولادی و صنایع معدنی محسوب شود. رقابت پذیری بدون ظرفیت سنجی مناسب امکانپذیر نیست. این دو محور دو تصمیم عمده را در‌بر‌می‌گیرد: اول اینکه چطور می‌توان محصولات فولادی و خدمات پشتیبانی مربوط به آنها را در بازار داخلی و کشورهای همجوار مطرح کرد و همچنین چطور می‌توان محصولات ایرانی را از رقبای جهانی و منطقه‌ای آن متمایز ساخت؟ جایگاه یابی و تعیین موقعیت، نگاه ویژه‌ای به تصویر و موقعیت فعلی صنعت فولاد ایران در مقایسه با دیگر محصولات مشابه رقبای منطقه‌ای و جهانی داشته و برتری تفکیکی یا تمایزی آن نیز نشان از وجود یک یا چند ویژگی شناخته شده دارد. از جمله کیفیت برتر از محصولات دیگر رقبای منطقه‌ای و جهانی در بازار ایران و کشورهای همجوار. محور دوم یا همان انتخاب بازارهای هدف خارجی و سنجش تقاضای بازار داخلی برای ۵۰ سال آینده برای توسعه راهبردی صنعت فولاد و فرآوری حائز اهمیت است. در همایش
پیش‌رو، مدیران ارشد اقتصادی کشور باید بازار داخلی و بازارهای منطقه‌ای پیرامونی را به طور مشروح برای تعیین بازارهای بالقوه هدف تحلیل نمایند، این تحلیل ‌باید با سند چشم انداز توسعه راهبردی کشور همخوانی داشته باشد.
از جمله تغییرات مورد نیاز، تغییر ویژگی‌های بازار داخلی ایران است، بازارهای هدف و بازارهای جایگزین با تحلیل صحیح و ظرفیت‌سنجی مناسب انتخاب و مدیریت کشور تصمیم می‌گیرد که بازار داخلی را بر اساس نیاز ۱۰۰ میلیون تنی کشور چگونه توسعه دهد و چه بخش‌هایی از آن را گزینش نماید، که به بهترین شکل ممکن برنامه‌های کلان اقتصادی کشور را پوشش دهد؟ اما نکته مهم این است که بازارهای هدف صنعت فولاد ایران باید بر اساس چشم‌انداز توسعه و فرصت‌های آتی انتخاب شوند و برای تحلیل فرصت‌های صنعت فولاد باید تقاضای بازارهای هدف و همچنین بازار رو به گسترش داخلی مورد سنجش و پیش‌بینی دقیق قرار گیرد.
در یک دهه اخیر، مدیران اقتصادی و صنعت فولاد کشور راهکارهای جدیدی را برای مدیریت منابع معدنی ارائه کرده‌اند. اما هیچکدام از راهکارهای ارائه شده در جهت توسعه صنعت فرآوری از جمله صنایع فروآلیاژی کشور نبوده، بلکه عموما در تقابل با توسعه راهبردی صنایع معدنی و محدودسازی آن طرح شده است.
مدت زمان زیادی است که سیاست‌گذاران اقتصادی دریافته‌اند که توسعه صنعت فولاد و معدن، توسعه اقتصادی کشور را با خود به همراه دارد. اگر در دهه‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ سیاست‌گذاران اقتصادی نگاه خود را معطوف به نفت و انرژی و صنعت خودروسازی کرده بودند تا راه توسعه ملی کشور را ترسیم کنند، اما امروزه میزان موفقیت در صنعت فولاد و فرآوری (معدن) سکان دار توسعه اقتصادی است. از این رو اصلاح سیاست‌های چند دهه اخیر و سیاست‌گذاری آینده نگرانه بر افزایش تولید محصولات فولادی و معدنی از جمله فروآلیاژها و رقابت پذیری مورد توجه است. برخی از محققین و فعالان اقتصادی اعتقاد دارند در دهه‌های آینده، ظرفیت سنجی مناسب توان رقابت‌پذیری شرکت‌های فولادسازی و تولیدکنندگان مواد معدنی و فروآلیاژی کشور را در مواجهه با شرکت‌های خارجی فعال در منطقه افزایش خواهد داد. از سوی دیگر، صنعت فولاد و معدن با امنیت ملی کشور گره خورده و دولت موظف به سیاست‌گذاری آینده نگرانه در این حوزه است.
به همین دلیل است که دولت‌ها در یک دهه اخیر در حوزه فولاد و فرآوری حضور فعال و پررنگی داشته‌اند. هم‌اکنون نیز دولتمردان و سیاست‌گذاران اقتصادی درک کرده اند که برای ایجاد توانمندی در صنعت فولاد و معدن، تنها حمایت مالی از شرکت‌های بزرگ دولتی کافی نبوده و باید در جهت ایجاد فضای رقابت و افزایش تولید در بخش خصوصی گام بردارند. به این جهت دولت محترم و فعالان اقتصادی نیاز به طراحی و اجرای مجموعه‌ای از سیاست‌ها به منظور حمایت از تولیدکنندگان فولاد و مواد معدنی و فروآلیاژی برای دستیابی به تولید سالانه ۱۰۰ میلیون تن فولاد و ۲ میلیون تن محصولات فروآلیاژی دارند.
شرکت‌ها نیز موظفند در جهت تسریع در فرآیند توسعه راهبردی صنعت فولاد و معدن مزیت‌های نسبی بومی خود را برای ظرفیت‌سازی شناسایی کرده و سعی کنند تا با سیاست‌گذاری در حوزه‌های مختلف این صنعت، مزیت رقابتی ایجاد کرده و در عرصه بازارهای منطقه حضور یابند. این مزیت‌ها می‌تواند عاملی مهم برای ظرفیت‌سنجی مناسب از میزان تولید و نیاز کشور به محصولات فولادی و معدنی باشد. با توجه به منابع غنی نفت و گاز، در ۵۰ سال آینده صنعت فولاد و صنایع معدنی و فروآلیاژی در ایران دارای مزیت نسبی هستند که برای تبدیل به مزیت رقابتی نیاز به سیاستگذاری و به ویژه، حضور موثر و تاثیرگذار در سمینارهای تخصصی و بخصوص در چهارمین همایش چشم‌انداز صنعت فولاد و معدن ایران دارند.
*کارشناس حوزه فولاد