پایگاه خبری تحلیلی فولاد: قیمت بیلت در هفته گذشته ثابت ماند و تغییری نداشت. سایز ١٥٠ میلی‌متر در انزلی روی تریلی ١٧٠٠ تومان (با ٨ درصد مالیات ارزش افزوده ) معامله شد، بیلت سایز ١٢٠ میلی‌متر هم از ١٦١٠ تا ١٦٣٠ تومان ارائه شد که معاملات آن بسیار محدود بود.

بیلت سایز ١٥٠ میلی‌متر محصول ذوب‌آهن هم هر کیلو ١٦٨٠ تومان معامله شد (با احتساب ٨ درصد مالیات ارزش افزوده). در این میان قیمت شمش تحویل انزلی نیز تا ٤٩٠ دلار اعلام قیمت می‌شود که با توجه به اینکه ارز مورد نیاز باید توسط وارد‌کننده با نرخ حدود ٣٢٠٠ تومان تهیه شود قیمت تمام شده این کالا پس از ترخیص با احتساب مالیات بر ارزش افزوده کمتر از ١٧١٠ تومان در هر کیلو نخواهد بود به همین دلیل واردات این کالا بسیار محدود شده و گفته می‌شود وارد‌کننده‌ها سرمایه‌های خود را به سمت کالاهای دیگر برده‌اند.

از سوی دیگر دست‌اندرکاران بازار انتظار دارند قیمت شمش کاهش یابد چون تقاضای آن پایین است، در این میان تلاش برای صادرات شمش نیز صورت می‌گیرد، اما به نظر می‌رسد رقابت صادرکننده‌های چینی بازار بیلت در منطقه خلیج فارس را به‌هم ریخته و باعث کاهش قیمت آن تا ٥٠٥ دلار سی‌اف‌آر در بنادر خلیج فارس شده است با این حال فولاد خوزستان و ذوب‌آهن هنوز برای صادرات قدرت رقابت دارند.

تداوم روند نزولی در بازار مقاطع

طی هفته گذشته قیمت تیرآهن روندی نزولی را در پیش گرفت که ناشی از ضعف تقاضای این کالا بود. از این رو به نظر نمی‌رسد در هفته پیش رو نیز شاهد بهبودی خاصی در قیمت آن باشیم؛ چرا که جو حاکم بر بازار مساعد نبوده و حالت صبر و انتظار بر بازار فولاد حاکم است.

در این هفته اما قیمت میلگرد ثابت ماند و برای بعضی از سایزها تا هر کیلو ٥ تومان هم رشد قیمت به ثبت رسید که گفته می‌شود ناشی از کاهش حجم عرضه از سوی تولید‌کننده‌ها است.

هفته گذشته سه کارخانه تولید خود را متوقف کردند، چون قیمت فروش با قیمت

تمام شده تقریبا یکسان شده است، اما در حال حاضر فاکتور قیمت عامل اصلی این موضوع نیست، بلکه حجم فروش بسیار پایین آمده به‌طوری که تولیدکننده‌ها حتی با کاهش قیمت هم نمی‌توانند به حجم خروجی مورد نظر برسند. بنابراین، توقف تولید تنها راه باقی‌مانده است. این شرایط که از قبل هم قابل پیش‌بینی بود ادامه خواهد یافت تا جایی که حجم عرضه با میزان تقاضا برابری کند.

مهم‌ترین‌ مشکلی که در حال حاضر دامن بازار مقاطع را گرفته جو بدبینی حاکم بر بازار است. هیچ سرمایه‌ای تمایل به تبدیل شدن به کالا در بازار آهن را ندارد، زیرا چشم‌انداز آینده نامشخص است، اما اگر شرایط روانی بازار تغییر کند طبعا سرمایه‌ها هم فعال خواهند شد.