اتفاق دیگری که افتاد و پرماجراترین اتفاق امسال نیز بود به نرخ خوراک گاز مربوط می‌شود. هفته گذشته آقای خاندوزی، وزیر اقتصاد، اعلام کرد خبر خوشی برای بازار سرمایه دارد و قرار است نرخ خوراک تا پایان برنامه هفتم توسعه به صورت فرمولی محاسبه شود. در هفته گذشته ما شاهد رشد در بازار سرمایه بودیم و می‌توان گفت برخی از صنایع رشد خوبی نشان دادند؛ اما رشد هفته گذشته به کلیت بازار سرایت نکرد و برخی از سهم‌ها به‌رغم رشد کلیت بازار، شاهد درجا زدن یا افت قیمت بودند. درنهایت وزیر اقتصاد در روز شنبه در خصوص اصلاح قیمت خوراک گاز توییتی منتشر کرد که البته ابهاماتی در آن وجود داشت، اما در نگاه ریاضی به این فرمول می‌بینیم که شامل دو بخش هاب‌های فرامنطقه‌ای و مابقی بود و ۵۰ درصد دوم نیز میانگین نرخ گاز داخلی و گاز صادراتی بود.

شبهه‌ای که در پایان همان روز معاملاتی برای سهامداران به وجود آمد این بود که آیا کف قیمت ۵هزار تومان برای گاز مشخص شده یا عدد نهایی می‌تواند کمتر از ۵هزار تومان باشد. آنچه از کلیت اصلاحیه برمی‌آید این است که احتمالا کف قیمتی ۵هزار تومان مطلوب سیاستگذار بوده، چرا که یک نگاه سنتی در سیاست هست که همان نگاه در اقتصاد نیز هست.

بر اساس این نگاه چون سال قبل نرخ گاز ۵هزار تومان بوده، دلیلی ندارد که قیمت فعلی پایین‌تر از آن باشد. اما نقطه قوت این فرمول این است که می‌توان پیش‌بینی کرد که قرار است در ماه‌های بعد چه اتفاقی بیفتد. اگر دولت بخواهد این فرمول با همین شرایط سر جای خود بماند، باید ارز را متناسب‌سازی کند؛ این نیز نکته خوبی است، چرا که قیمت ارز از مبلغ نیمایی ۵/ ۲۸هزار تومان به ارز مبادله‌ای ۵/ ۳۸تومان افزایش می‌یابد و بازار سرمایه در ماه‌های آینده منافع آن را خواهد دید؛ با این وجود چندین صنعت همچنان از شرایط به‌وجود‌آمده برای نرخ خوراک متضرر خواهند بود یا در بهترین حالت منافعشان مانند قبل تامین نخواهد شد.

اما اگر گشایش ارزی اتفاق نمی‌افتاد دولت و سیاستگذار حتی در همین حد هم عقب‌نشینی نمی‌کردند و از قیمت ثابت ۷هزار تومان دست نمی‌کشیدند، چراکه برای تامین کسری بودجه خود ناچار به اعمال این عدد بود. هرچند که با اعمال نرخ ۷هزار تومان برای خوراک گاز نیز منابع لازم برای تامین یارانه نقدی باز هم با کسری بودجه مواجه می‌شد. به‌هر‌حال گشایش ارزی و اصلاحیه فرمول گاز که احتمالا باعث خواهد شد ارز به سمت تک‌نرخی شدن حرکت کند، در ماه‌های آینده منجر به تغییرات دیگری خواهد شد. برای مثال شاهد کاهش نرخ بهره خواهیم بود و احتمالا نیاز دولت به اوراق‌فروشی کاهش می‌یابد، چرا که همان‌طور که می‌دانیم فروش نفت دولت نیز بهبود پیدا کرده است.

اما صنایعی مثل متانول و اوره همچنان می‌توانند از نرخ خوراک جدید آسیب ببینند، چرا که شرایط این صنایع به گونه‌ای است که توجیه خاصی برای تولید پیدا نمی‌کنند و در سنوات آینده چون نمی‌توانند برای به‌روزرسانی، اورهال، تعمیرات دوره‌ای و حتی توسعه خود سرمایه‌گذاری داشته باشند در میان‌مدت با چالش‌های زیادی مواجه خواهند بود. در‌عین‌حال نرخ متانول و اوره در جهان نیز متاثر از شرایط متفاوتی است. در‌حال‌حاضر ما شاهد کاهش قیمت‌های جهانی هستیم. در صورتی که تنش بین روسیه و اوکراین کاهش یابد یا عملا جنگ به پایان برسد این کاهش نرخ تداوم پیدا می‌کند. در این صورت ما به میانگین چندین‌ساله نرخ گاز که در دنیا ۱۰ سنت بوده برمی‌گردیم. در این شرایط با نرخ خوراک موجود در داخل، متانولی‌ها و اوره‌سازان توانایی رقابت با بازارهای جهانی ندارند، مگر اینکه اصلاحات قیمت تسعیر ارز برای نجات صنایع و امکان رقابت صورت گیرد. اما در‌حال‌حاضر در نظر گرفتن این پیش‌فرض که احتمال دارد نرخ گاز در داخل کشور برای صنایع کاهش پیدا کند - به صورت ریالی - دور از ذهن است.

در راستای اتفاقات خوبی که در بازار سرمایه در حال رخ دادن است، شاهد اقداماتی برای جلوگیری از قیمت‌گذاری دستوری هستیم و وزیر صمت برای خودروسازان که گروه کلیدی در بازار سرمایه هستند حرف‌های خوبی زده است. وزارت اقتصاد و بدنه دولت حداقل در حرف نسبت به عرضه بلوک سهام خودروسازان صحبت کردند که می‌تواند خیلی موثر باشد.

این موضوع حتی در کلیت اقتصاد نیز به چشم می‌خورد. با توجه به اینکه مشکل دولت از نظر منابع درآمدی برطرف شده یا حداقل استنباط ما این است که برطرف شده یا دست‌کم کاهش پیدا کرده باشد، این مساله می‌تواند از فشارهای مضاعف در نیمه دوم سال جلوگیری کند و این خبر خوبی برای بازار سرمایه است. بر همین اساس می‌توان شاهد رشد خوبی در ماه‌های باقی‌مانده از سال بود. نباید فراموش کرد وقتی شرایط بازار در حال بهبود بود اتفاقاتی افتاد که به اعتماد عمومی ضربه زد. برای بازگشت سرمایه‌های فراری‌داده‌شده به بازار نیاز است سهامدار خرد شرایط خوب و ایده‌آلی را ببیند و ایده‌آل وقتی قابل مشاهده است که ارزش معاملات رشد معناداری داشته باشد. برای تحقق این شرایط انتظار می‌رود ابتدا حقوقی‌های بازار در نقش خریدار ظاهر شوند و از بازار حمایت کنند.

با افزایش ارزش معاملات، توجهات به‌تدریج از حواشی بازار به اشخاص حقیقی که از بازار خارج شدند حداقل برای کوتاه‌مدت جلب می‌شود و این پالس می‌تواند عامل محرکی برای شروع روند جدید باشد. اما در هر صورت پارامترهایی که بیانگر احتمال رشد خوبی در ماه‌های آینده باشند در بازار وجود دارند.

در پایان به سهامداران توصیه می‌شود صرفا به دلیل اتفاقاتی که در هر بازاری امکان رخ دادن دارد نسبت به گریز کامل از آن بازار اقدام نکنند. این اتفاقات که به اعتماد عمومی ضربه می‌زنند با وجود دلالی در سایر بازارها، نظیر خودرو و ملک، نیز احتمال وقوع دارند. آنچه نیاز است در همه بازارها فعالان به آن توجه داشته باشند شرایط و نشانگرهایی است که می‌تواند برای افراد جذاب باشند. در بازار سرمایه این نشانگر خود را در ارزش معاملات نشان می‌دهد و می‌تواند پارامتر مناسبی برای تخمین زمان ایده‌آل ورود مجدد به بازار سرمایه باشد.