ابوذر سروش copy

از آنجا که کنترل رشد مقداری از دو لایه نرم (اجرای سیاست‌های پولی بانک مرکزی توسط هیات‌مدیره هر بانک براساس برنامه‌ریزی مالی ابلاغی) و سخت (جریمه بانک از طریق افزایش نسبت سپرده قانونی در صورت عدم اجرای برنامه‌ریزی مالی ابلاغی) کنترل می‌شود و این کنترل‌ها منجر به کاهش خلق پول و وام‌دهی شبکه بانکی می‌شود، لازم است به تامین مالی تولید از سایر روش‌های دیگر به صورت ویژه توجه کرد. معمولا مدیران تولیدی بازار سرمایه هنگام اجرای طرح‌های تاسیسی یا توسعه‌ای، ابتدا به سراغ بانک‌ها می‌روند و اگر به نتیجه نرسند لاجرم استفاده از روش‌های مختلف افزایش سرمایه را دنبال می‌کنند.  با توجه به توضیحات فوق و نیز شرایط فعلی بازار سرمایه، تامین مالی از طریق آورده سهامداران چندان مفید نبوده و نهایتا اگر راهکار خلاقانه‌‌ای مدنظر باشد، این اقدام از طریق سلب حق تقدم سهامداران فعلی خواهد بود که چند صباحی است به آن توجه می‌شود. راهکار بعدی، استفاده از ابزارهای تامین مالی جدیدی است که با عنوان ابزارهای مالی اسلامی یا صکوک شناخته می‌شود.

جهت ترویج این ابزار، در ابتدای سال جاری نیز بانک مرکزی ظرفیت ضمانت بانک‌ها برای تضمین اوراق فوق را به تفکیک هر بانک به میزان بیش از 160همت به شبکه بانکی ابلاغ کرده است تا بخش تولید کشور سریع‌تر بتواند از این روش، تامین مالی کند. اما آنچه پیش‌بینی می‌شد، افزایش هزینه تامین مالی از طریق انتشار اوراق بدهی بود که حداقل در حال حاضر، این موضوع رخ داده و هزینه‌های موثر تامین مالی از طریق ابزارهای با درآمد ثابت افزایش یافته است. در چنین شرایطی، سایر کشورهای دنیا از ابزارهای مالی ترکیبی استفاده می‌کنند؛ بدین معنا که به ابزارهای بدهی ویژگی‌های ابزارهای سرمایه‌ای (مانند سهام) نیز داده می‌شود و ابزارهای ترکیبی مانند اوراق بدهی قابل تبدیل به سهام طراحی و استفاده می‌شود. متاسفانه این دسته از ابزارها تاکنون در بازار سرمایه طراحی و به صورت فراگیری مورد استفاده قرار نگرفته است؛ زیرا روش وام‌گیری و افزایش سرمایه بسیار در دسترس بوده و اساسا شرکت‌ها با چالش‌‌های کمبود منابع تا این حد، مواجه نشده بودند.

 مهم‌ترین ویژگی این ابزارها این است که خریدار حق تبدیل بدهی خود به سهام را در دوره‌های مشخص مالی با یک فرمول معین خواهد داشت؛ موضوعی که به دلیل ابهام در بازار سرمایه ایران مزیت خوبی برای دارنده این نوع اوراق محسوب شده و اگر طی 4سال آینده، شرایط سهام شرکت به نحو مطلوبی بود، می‌تواند اوراق را به سهام تبدیل کرده و سود بیشتری نصیب خود کند و اگر هم خیر که حداقل سود قابل قبولی را خواهد داشت. علاوه بر آن از دید هزینه تامین مالی نیز بنگاه منتفع می‌شود.  طبیعی است ویژگی‌های متعددی به همین نوع اوراق قابل افزودن یا کاستن است و با تنظیم آن می‌توان نرخ تامین مالی را تا حد مطلوبی مدیریت و بهینه کرد. امید است نهادهای مالی بازار سرمایه با استفاده خلاقانه از ابزارهای تامین مالی جهت عمق‌بخشی به بازار سرمایه کشور بیش از پیش تلاش کنند.