علیرضا باغانی*

بازار را چطور می‌بینید؟ در بورس بمانیم؟ بازار تا آخر سال چقدر بازدهی دارد؟ و چندین سوال دیگر سوال‌های متداولی است که این روزها فعالان بازار سرمایه از یکدیگر می‌پرسند. ۶ ماهی است که بورس تهران پس از بازدهی مرکب ۲۳۲ درصدی در ۲۵ ماه منتهی به فروردین ۹۰، (بیش از ۲ سال رویایی بورس) با نوسانات شدیدی مواجه است و در هر دوره از این نوسانات، متغیرهای درون‌زا و برون‌زای مختلف و متفاوتی تاثیرگذار بوده‌اند.

بازار سرمایه ایران از اوایل اردیبهشت ۹۰ تحت تاثیر مسائل غیراقتصادی که مهم‌ترین آن برخی اختلافات پیرامون ادغام ۸ وزارتخانه مهم بود، با رکودی فراگیر مواجه شد. آن موقع بسیاری از صاحبنظران معتقد بودند که در ۲۵ ماه گذشته و پس از وقوع بحران اقتصاد جهانی در سال ۲۰۰۸، قیمت سهام در بورس تهران تحت تاثیر افزایش تقاضا با رشد بسیار زیادی مواجه شده تا جایی که برخی نمادهای معاملاتی قیمتی حباب‌گونه را در بورس تهران تجربه می‌کنند. همین اعتقاد که البته در آن برهه زمانی درست جلوه می‌نمود، موجب شد تا همگام با ریسک‌های سیستماتیک تاثیرگذار بر بازار، اصلاح قیمت سهام در بازار در پیش گرفته شود.

در آن روزها هرچند شاخص بورس در بیشتر مواقع نوسان منفی و افت را تجربه می‌کرد، ولی باز هم ارزش معاملات که روزانه حدود ۱۰۰ میلیارد تومان بود، از روند نقدشوندگی مطلوب بازار و در واقع جریان نقدینگی مناسب بورس حکایت داشت.

پس از آن، در حالی که از رهگذر عملکرد مناسب شرکت‌ها بازار می‌رفت تا تحت تاثیر محرک‌های مثبت به شرایط قبل از رکود بازگردد؛ اما وقوع بزرگ‌ترین فساد تاریخی اقتصاد ایران در یکی از بانک‌های پذیرفته شده در بورس تهران، نه تنها بازار سرمایه بلکه گریبان کل اقتصاد ایران را گرفت و موجب شد تا نگرانی‌های جدیدی در میان سرمایه‌گذاران ایجاد شود.

دلیل هراس سرمایه‌گذاران هم منطقی بود، چون سوء استفاده در بانک صادرات اتفاق افتاده بود و بانک‌های دیگری هم با این فساد بزرگ مرتبط شناخته شدند. از سویی دیگر، این اتفاق بی‌اعتمادی فراگیری را در میان فعالان اقتصادی به ویژه در حوزه سرمایه‌گذاری ایجاد کرد و از همه مهم‌تر اینکه فساد بزرگ، و بالاترین مقام اقتصادی کشور را تا مرز استیضاح کشاند.

البته در ۳ ماهی که از کشف تخلف بزرگ پرده برداشته شد، رخدادهای دیگری همچون افت شدید قیمت فلزات اساسی در بازارهای جهانی، ماجرای بازداشت دو تبعه ایرانی در قاره آمریکا و ادعای غیرواقعی برنامه این افراد برای عملیات غیرقانونی در آمریکا، نگرانی از وضع تحریم‌های جدید علیه ایران به ویژه تحریم بانک مرکزی، مشکلات به وجود آمده در گشایش اعتبارات اسنادی ارزی و تلاطمات داخلی بازار ارز بر ابهام معامله‌گران و فعالان بازار سرمایه افزود و بر رکود بازار دامن زد.در حال حاضر فعالان بورس یک ابهام دیگر پیش رو دارند و آن انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی در اسفندماه و احتمال تغییرات در ترکیب قوه مقننه کشور است. در واقع از این رخداد مهم سیاسی به عنوان یکی از عوامل احتیاط معامله‌گران یاد می‌شود. از طرفی دیگر، توقف ۶۰ نماد معاملاتی در بورس تهران که معادل نزدیک به ۲۰درصد کل نمادهای حاضر در بورس تهران است و موضوع تحمیل بخشی‌از هزینه‌های صندوق بازنشستگی فولاد به سنگ‌آهنی‌ها به عنوان بخش قابل اعتنایی از بازار از جمله دلایل ادامه رکود محسوب می‌شود.

اما درحالی بازار از بخش عمده‌ای از این رخدادها و ابهامات عبور کرده‌است اما نتوانسته هیچ گاه به شرایط قبل از رکود بازگردد و در واقع می‌توان گفت که بازار پس از رفع هر یک از این نگرانی‌ها بهتر نشده که هیچ، بدتر هم شده است.به عنوان مثال، مگر پروژه ادغام وزارتخانه‌ها با موفقیت انجام نشد و مگر نگرانی‌های مربوط به تغییرات در دولت برطرف نشده و از همه مهم‌تر اینکه مگر استیضاح وزیر اقتصاد به‌پایان نرسید، پس چرا بازار به همه این اتفاقات واکنش مثبت قابل‌توجهی نشان نمی‌دهد؟ چرا همه معامله‌گران و حتی حقوقی‌ها به جای فعالیت در بازار، نظاره‌گر شده‌اند و چرا همچنان صندوق‌ها روزانه حجم ابطالی‌های زیادی را تجربه می‌کنند؟

گرچه شاید برخی از این پرسش‌ها، پاسخ‌هایی همچون ادامه نوسانات ارزی، نگرانی‌های مربوط به تشدید تحریم‌ها، احتمال تغییرات مدیریتی در بانک مرکزی و... را داشته باشد، اما به عقیده نگارنده اینها نگرانی‌هایی نیست که عمق معاملات بازار را تا سطح روزانه ۲۰ تا ۳۰ میلیارد تومان کاهش دهد. در واقع هم‌اکنون بخش عمده‌ای از نگرانی‌های درون‌زا و برون‌زای سرمایه‌گذاری برطرف شده است، اما ظاهرا بازار و فعالان آن منتظر محرک‌های مثبت و تاثیرگذار بیشتری هستند. ولی اینکه این محرک چه می‌تواند باشد، پرسشی است که متولیان بازار باید به دنبال پاسخ آن باشند. شاید بازار این روزها بیش از هر چیز به دنبال لیدری می‌گردد که مثل گذشته بتواند در تحرکات مثبت خود، بازار را با خود همراه کند و بورس را بار دیگر به میدان یکه‌تازی اقتصاد کشور تبدیل کند؛ و شاید بورس‌بازان پس از گذشت ۸ ماه از سال همچنان به ورود مهمانی جدید امید دارند و یک عرضه اولیه بتواند محرکی برای بورس باشد. به هر حال هرچند این روزها خیلی از کارشناسان بر نزدیک بودن پایان دوران رکود بازار سرمایه تاکید دارند، اما تلاش برای تخمین زمان دقیق آن امری است که لااقل با اطلاعات کنونی پیش‌بینی آن امکان‌پذیر نیست.

* از کارشناسان و صاحبنظران بازار سرمایه دعوت می‌شود که یادداشت‌های خود را به Jadval۸۳@yahoo.com ارسال کنند.