گارو هوانسیان‌فر*

به ظاهر برای بیشتر کسانی که در رشته حسابداری تحصیل می‌کنند یا در رشته‌های حسابداری و حسابرسی مشغول به کار هستند، این سوء‌تفاهم پیش آمده که همه آنها باید یک روز حسابدار رسمی شوند. در هیچ جای دنیا که انجمن‌های حرفه‌ای حسابداری معتبر دارند، کلیه افرادی که در رشته‌های حسابداری یا حسابرسی کار می‌کنند، عضو انجمن‌های حرفه‌ای معتبر آنجا نیستند. علت کاملا واضح است. نخست بازار کار برای همه آنها وجود ندارد و دیگر اینکه هر حسابدار یا کارمند حسابرسی، لزوما دارای شرایط لازم برای حسابدار رسمی (خبره) شدن نیست. همان‌طور که هر کسی که در بیمارستان کار می‌کند و روپوش سفید می‌پوشد، لزوما دکتر نیست و هر دکتری هم دکتر حاذقی نیست و نمی‌تواند هم باشد، زیرا ضریب هوشی افراد کاملا با یکدیگر متفاوت است.

حسابدار رسمی (خبره) بیشتر خصوصیات یک حسابرس واقعی را باید دارا باشد.

در هنگام کار مشاهده می‌‌شود که بعضی از کارمندان حسابرسی دید وسیعی در حسابرسی دارند و مطالبی را عنوان می‌کنند یا می‌بینند که دیگران حتی قادر به درک آنها (البته پس از چند ساعت توضیح) نیستند.

البته تا موضوع «حسابرس واقعی» را به طور کامل و در یک مقاله جداگانه مطرح نکنم، ممکن است برای بسیاری، درک این مطلب که چرا همه نمی‌توانند حسابدار رسمی (حسابدار خبره) شوند، روشن نشود. بعضی‌ها فکر می‌کنند که چندین سال که در موسسات حسابرسی (چه معتبر و چه نیمه معتبر چه به هیچ وجه معتبر) کار می‌کنند، پس حق آنها است که حتما حسابدار رسمی شوند. بعضی‌ها هم این فکر را در سر دارند که با توجه به تعداد کم حسابداران رسمی در ایران و نیاز مبرم بازار کاری، کلیه کسانی که برای آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران نام نویسی می‌کنند، باید قبول شوند؛ زیرا حتی با قبول شدن کلیه آنها، هنوز تعداد کافی حسابدار رسمی در مملکتمان وجود ندارد. نظر این عده این است که در حال حاضر که تعداد حسابداران رسمی کشور نسبت به نیاز بازار کم است، بهتر است به صورت فله‌ای حسابدار رسمی تعیین شود و هرگاه بازار عرضه و تقاضا متعادل شد، سپس می‌توان هر گونه سخت گیری در انتخاب حسابداران رسمی را به عمل آورد. فکر کنید که همه این ۱۵۰۰ یا ۱۸۰۰ یا ۲۰۰۰ نفری را که امسال (۱۳۸۹) در آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران شرکت کرده بودند، به عنوان حسابداران رسمی آینده معرفی کنند، چه فاجعه‌ای بدتر از این می‌تواند رخ دهد که این تعداد افراد که به طور مسلم همه آنها خصوصیات اولیه داشتن عنوان حسابدار رسمی را دارا نیستند، بدون انتخاب بهترین آنها (حداکثر ۱۰ درصد )، به بازار کار فرستاده شوند. فکر نکنم که دیگر داشتن عنوان حسابدار رسمی بتواند یک ارزش باشد. همان‌طور که در سطرهای بالا نوشتم، در هیچ جای دنیا چنین عنوانی به هر حسابدار یا کارمند حسابرسی داده نمی‌شود. در کشورهایی که دارای انجمن‌های حرفه‌ای حسابداری معتبر هستند، فقط تعداد محدودی (همان سرشیری که در مقالات قبل نوشته بودم)، جزو حسابداران خبره در می‌آیند؛ زیرا از هر لحاظ از سایر افراد در سطح هوشی بالاتری هستند و بیشترین خصوصیات یک حسابرس واقعی را دارند. ممکن است بپرسید که تکلیف بقیه چه می‌شود؟ هیچی. به زندگی عادی خود ادامه می‌دهند و به عنوان حسابدار یا کارمند حسابرسی در شرکت‌ها و موسسات حسابرسی مشغول به‌کار می‌شوند. هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد و زمین خاکی همچنان دور خورشید خواهد چرخید.

کلام آخر. حسابدار رسمی باید حسابداری باشد که به کلیه استانداردهای حسابداری و حسابرسی، قانون مالیات‌ها، قانون تجارت و .... تسلط کامل داشته و از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار باشد. از بین این افراد نیز عده بسیار اندکی حسابرس واقعی به معنی کامل آن هستند که پس از نوشتن مقاله‌ای در این رابطه (خصوصیات حسابرس واقعی)، به احتمال بسیار زیاد حرف‌های مرا تصدیق خواهند کرد.

* حسابدار رسمی،‌ عضو پیوسته انجمن حسابداران خبره مدیریت انگلستان