تقدیس آزادی

محمدصادق جنان صفت

تردیدی نیست که تعداد قابل توجهی از شهروندان آمریکایی‌ در انتخابات سه‌شنبه پای صندوق‌های رای نمی‌روند. این گروه شاید شور و اشتیاقی هم برای شناخت اوباما و مک‌‌کین و کاندیداهای کمتر شناخته شده نیز نداشته باشند، اما همه آمریکایی‌هایی که می‌خواهند در انتخابات حاضر شده و رای خود را به یکی از کاندیداها بدهند، بدون تردید از همه جزییات زندگی و سرنوشت دیروز و امروز مک‌کین یا اوباما اطلاع کافی و ژرف دارند. مشتاقان حضور در انتخابات به ویژه آن گروه مرکزی که پرشورترند، به برکت وجود آزادی در آمریکا، نیک می‌دانند که اوباما کیست، پدرش چه کاره بوده، همسرش چه پیشینه‌ای دارد، در جوانی چه کرده است، وضعیت اخلاقی و رفتار او در دوران تحصیل در دانشگاه چگونه بوده است و ....

مخالفان و هواداران مک‌کین نیز همه اطلاعاتی را که لازم است یک فرد از کس دیگری بداند، در اختیار دارند و حتی می‌دانند که او چه غذایی را دوست دارد، به کدام رنگ علاقه‌مند است و رفتارش با فرزند و برادرش چگونه بوده است. اوباما و کین از نقاط ضعف و نقاط قوت رقیب اطلاعات کامل دارند و در مناظره‌های تلویزیونی بدون این که الفاظ غیرمودبانه به کار برند، همه آن نقاط ضعف را با شدت بیان می‌کنند. این همه اطلاعات ریز و درشت که در رسانه‌های آمریکایی درباره کاندیداهای نهایی ریاست‌جمهوری منتشر می‌شود شرایط را به گونه‌ای رقم می‌زند که رای دهنده، واقعا می‌داند به چه کسی رای می‌دهد. آزادی رسانه‌ها، آزادی بیان و انتشار اطلاعات در این سرزمین جز در سایه باور تاریخی به پدیده شریف آزادی که در رگ و ریشه همه شهروندان این کشور جاری است، به دست نمی‌آید. در شرایط آزادی است که یک شهروند آمریکایی اگر رای نمی‌دهد، کسی او را سرزنش نمی‌کند و هیچ محدودیتی برایش پدیدار نمی‌شود و اگر رای می‌دهد با آگاهی کامل از همه ریز و درشت ویژگی‌های اخلاقی، خانوادگی، تحصیل، مدیریتی، شخصیتی و خانوادگی کاندیداها، رای خود را به صندوق‌ها می‌ریزد. این شرایط را با کشوری مثل کره شمالی، برمه، کوبا و ... مقایسه کنید و یادتان باشد که رهبران این سرزمین‌ها هرگز اجازه نمی‌دهند، شهروندان از سرشت و سرنوشت آنها آگاهی پیدا کنند. شدت رقابت برای اداره جامعه آمریکایی در میان کاندیداها، هر روز بیشتر و داغ‌تر می‌شود و این یک عامل نیرومند است تا هر کس از راه نرسد و با پنهان کردن گذشته‌اش به تبلیغات بپردازد و احیانا رای نیز بیاورد. آزادی را تقدیس کنیم و مظاهر و مدل‌های آن را در دنیای امروز خوب بشناسیم.

آزادی کالایی لوکس نیست که شهروندان آن را در ویترین‌ها یا مجسمه‌ها ببینند. این مقوله ارجمند و شریف است که مسوولیت می‌آفریند و عدالت را از حرف و شعار خارج کرده و به واقعیت نزدیک و آن را کالایی زمینی می‌کند. وقتی آزادی هست می‌توان عدالت را جست‌وجو کرد و از نهاد دولت خواست تا چنین متاعی را عرضه کند و بگوید که به‌طور مثال عدالت در انتخابات چه ویژگی‌هایی دارد و چگونه قابل اندازه‌گیری است.