سیاست خارجی، گوی رقابت

[ محمد عاملی ]

پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ تصمیم گیری در سیاست خارجی بین دورقیب انتخاباتی محمود احمدی نژاد و علی لاریجانی تقسیم شد حوزه سیاست خارجی ایران در سال ۱۳۸۶ شاهد رخدادهای متعددی بود و می‌توان گفت این سال سالی با فراز و نشیب‌های متعدد و حتی پرتحرک برای دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بود. ایران در منطقه‌ای حساس و بحران‌خیز از جهان واقع شده است. ژئوپلتیک منطقه حتی از پیش از اکتشاف نفت، خاورمیانه را به یکی از نقاط ویژه جهان مبدل ساخته است. از زمانی که آشکار شد بخش عمده ذخائر نفت زمین در این بخش از کره خاکی مدفون شده است، خاورمیانه همواره قدرت‌های جهانی را به خود مشغول داشته است. افزون‌براین بحران پنجاه ساله در حاشیه مدیترانه، آنجا که نقطه تلاقی سه دین ابراهیمی است، طی چند دهه اخیر همواره بر این منطقه سایه افکنده است.

طی سالیان اخیر نیز آنچه به نام جنگ با تروریزم آغاز شده، بر دشواری شرایط این منطقه از جهان افزوده؛ طرفه آنکه دو جبهه این جنگ، در دو سوی ایران واقع شده که خود شرایط خاصی را پیشاروی سیاست خارجی کشورمان ترسیم کرده است.

از سوی دیگر مناقشه هسته‌ای مهم‌ترین موضوع در دیپلماسی ایرانی طی سال گذشته بود. تلاش ایران برای حفظ داشته‌ها و افزودن بر توانایی‌های هسته‌ای خود و نیز مقابله برخی کشورها با این سیاست، بر کنش‌های ایران در محیط بین‌المللی و واکنش‌های آن سایه افکنده بود. مخالفان برنامه هسته‌ای هم خود را بر منزوی کردن ایران نهاده و بدین ترتیب یکی از اصلی‌ترین خط مشی‌های دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، مقابله با این راهبرد غربی بود.

اینها شمه‌ای از شرایط بیرونی بود که بر مشی سیاست خارجی کشورمان تاثیرگذار بود و نادیده گرفتن این شرایط غیرممکن. گرچه این «شرایط بیرونی» چندان معمولی و عادی نبود؛ اما این تفاوت، چیزی نیست که الزاما بتواند وجه تمایز سال ۸۶ با دیگر سال‌ها شود؛ چراکه مرور سال‌های پس از انقلاب ـ و حتی پیش از آن ـ آشکار می‌کند که این «شرایط بیرونی» همواره با حوادثی پیش‌بینی نشده، ناآرام بوده است. شاید این ناآرامی شرایط بیرونی برای دیپلماسی کشوری چون ایران ارتباط تنگاتنگی با ژئوپلتیک ویژه منطقه داشته باشد؛ گواینکه رخداد حوادث تاثیرگذار غیرمنتظره، از خصیصه‌های ذاتی دیپلماسی و هدف دیپلماسی نیز حفظ ثبات در داخل به رغم فراز و نشیب‌های بیرونی است.

با این وجود سیاست خارجی کشورمان در سال گذشته، چهره‌ای متفاوت از خود نشان داد. آنچه که دیپلماسی ۸۶ را از دیگر سال‌ها متمایز می‌کند، ناشی از ویژگی خاصی است که دستگاه دیپلماسی ایران در سال گذشته داشت. سیاست خارجی جمهوری اسلامی آنگونه که پیش از این بوده است، حتی با تحول دولت‌ها کمترین تغییر را در مسیر خود تجربه کرده و عموما در دستگاه‌های دخیل ـ ازجمله دولت، مجلس و شورای عالی امنیت ملی ـ رویکردی واحد داشته است؛ اما در سال ۸۶ دیپلماسی ایرانی به شکل دیگری ظاهر شد.

پس از انتخاب رییس‌جمهوری نهم ایران، سیاست خارجی کشور به دو رقیب در انتخابات ۸۴ سپرده شد. یکی محمود احمدی نژاد که پیروز انتخابات شد و به زودی نشان داد که تمایل شدیدی دارد تا زمام دیپلماسی را خود به دست گیرد. دیگری علی لاریجانی بود که گرچه به نظر می‌رسید گزینه اول جناح اصول‌گرا برای ریاست قوه مجریه است، اما نتیجه رقابت را به شهردار پایتخت واگذار کرد. لاریجانی که تا پیش از آن هیچ نقشی در دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی نداشته بود، به شورای عالی امنیت ملی رفت تا در کنار حسن روحانی، دیگر نماینده مقام معظم رهبری در شورا باشد و البته سمت ریاست دبیرخانه شورا را از روحانی دیپلمات تحویل گیرد. بدین ترتیب یکی از شاخص‌ترین نقش‌های سیاست خارجی را در سالیان درگیری در مناقشه هسته‌ای به دست آورد؛ علی لاریجانی مذاکره‌کننده ارشد ایران شد. او هم البته در این سال نشان داد که توانی فراتر از این دارد و می‌تواند صاحب ابتکار عمل باشد. بدین ترتیب در سال ۸۶ در برخی عرصه‌ها شاهد دوگانگی در سیاست خارجی کشورمان بودیم. گرچه این دوگانگی نه در سطح راهبرد که تنها در تفاوت رویکردها مشاهده می‌شد، با این وجود در برخی موارد شکل رقابت به خود می‌گرفت و از آنجا که تفاوتی در راهبرد وجود نداشت، این رقابت بین دو مشی سیاسی و نظری نبود و حتی گاه به سطح رقابت‌های شخصی نیز تنزل می‌یافت.

این دوگانگی که البته می‌توانست نهایتی زیانبار برای کشور داشته باشد، با ترک میدان رقابت از سوی علی لاریجانی خاتمه یافت. اواخر مهر ماه، خبر پذیرش استعفای لاریجانی بدون هیچ مقدمه‌ای توسط غلامحسین الهام، سخنگوی دولت در یک کنفرانس خبری اعلام شد. گفته می‌شد لاریجانی بارها خواستار کناره‌گیری از دبیری شورای عالی امنیت ملی شده بود که جز در آخرین بار با این درخواست مخالفت شده است. اعلام بی‌مقدمه خبر پذیرش استعفای لاریجانی، ناظران داخلی و خارجی را شگفت‌زده کرد. در داخل، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و در خارج وزرای خارجه کشورهای درگیر در مناقشه هسته‌ای ایران برای بررسی دلایل این استعفا تشکیل جلسه دادند. محمد رضا باهنر، نایب رییس مجلس و از همفکران نزدیک احمدی‌نژاد درباره علت اقدام لاریجانی به استعفا گفت که «لاریجانی در همکاری با احمدی‌نژاد به بن بست رسیده بود». لاریجانی خود البته تاکنون به تشریح دلایل استعفای خود نپرداخته، اما مختصرا اشاره کرده است که با رییس‌جمهوری اختلاف نظرهایی داشته است. دو روز پس از اعلام خبر کناره‌گیری لاریجانی، محمود احمدی نژاد، رییس‌جمهوری حکم دبیری شورای عالی امنیت ملی را به نام سعید جلیلی زد. گفته می‌شود سعید جلیلی که دانش آموخته دانشگاه امام صادق است، پیش از این روابط خوبی با احمدی نژاد داشته و تا حدی مورد اعتماد وی بوده که گزینه اول احمدی نژاد برای احراز پست وزارت امور خارجه بوده است؛ اما در نهایت وقتی که مقرر می‌شود منوچهر متکی برای مدیریت وزارت امور خارجه به مجلس معرفی شود، یکی از شروط احمدی نژاد برای او، ارتقای جلیلی از مدیرکلی به معاونت وزارتخانه بوده است.

اختلاف نظر دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی با رییس‌جمهوری که در نهایت علاجی جز کناره‌گیری لاریجانی نیافت، البته امری است که احتمالا جزئیات آن تا آینده‌ای نه چندان نزدیک پوشیده خواهد ماند؛ با این وجود در مقاطعی، نشانه‌هایی از آن به وضوح دیده شد.

یکی از این موارد مربوط به توافق ایران و آژانس معروف به «طرح اقدام» یا «مدالیته» است. لاریجانی خود اخیرا (۲۰/۱۱/۸۶) در مصاحبه مفصلی که با ایسنا داشت، با بیان این که وقتی بحث مدالیته در کشور مطرح شد، برخی مسوولان آن را جدی نمی‌گرفتند و حتی بعضی از بخش‌ها مخالف آن بودند، گفته است: «اما این مخالفت‌ها مهم هم نبود؛ چرا که اصل کار در دبیرخانه شورا بود و ما باید تصمیم می‌گرفتیم.» به گفته‌ لاریجانی ایده مدالیته تاکتیکی مناسب و برخاسته از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در زمان دبیری‌ وی بوده است.

احمدی‌نژاد نیز به دفعات نشان داد که موافقتی با ایده مدالیته نداشته است. او تا پیش از پایان اجرای طرح اقدام، در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های خود هرگز به مذاکرات حقوقی که بر مبنای مدالیته در جریان بود اشاره‌ای نکرد. در شاخص‌ترین نمونه، در گفت‌وگوی زنده تلویزیونی خود با مردم درباره دلایل تورم و گرانی، وقتی در پایان مجری برنامه نظر او را درباره سرانجام مناقشه هسته‌ای پرسید، او در مرور وقایع مربوط به این مناقشه، هیچ اشاره‌ای به طرح اقدام نکرد. احمدی‌نژاد خاتمه خوبی را برای این مناقشه پیش بینی کرد و البته آنگونه که شرح داد، این پایان خوش تماما مرهون اقدامات جسورانه دولت نهم است و نه هیچ نهاد یا دولت دیگر.

طرح اقدام اما همان‌چیزی است که مقدمه جشن هسته‌ای دیگری را فراهم آورد. احمدی‌نژاد در گفت‌وگوی مستقیم تلویزیونی خود با مردم پس از انتشار گزارش فوریه محمد البرادعی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، این گزارش را موفقیتی بزرگ، حتی بزرگ‌تر از ملی شدن صنعت نفت خواند و اعلام کرد ضروری است این موفقیت جشن گرفته شود؛ وی البته به دلیل نزدیکی ایام عزاداری ماه صفر، برگزاری این جشن ملی را به ۲۰ فروردین، روز ملی فناوری هسته‌ای و سالگرد اولین جشن هسته‌ای که خود بانی آن بود موکول کرد. البرادعی در گزارش خود اعلام کرد که موارد شش‌گانه مورد سوال آژانس درباره پیشینه فعالیت‌های هسته‌ای ایران پاسخ گرفته است. آنچه که احمدی‌نژاد آن را به عنوان پیروزی بزرگ ملی توصیف کرد، حاصل گفت‌وگوهای لاریجانی با البرادعی و خاویر سولانا، نماینده کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به اضافه آلمان و در نهایت طراحی توافقی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تحت عنوان مدالیته بود. این بار که احمدی‌نژاد برای تبریک به مردم و مقام معظم رهبری در صفحه تلویزیون ظاهر شد، ناگزیر به ثمربخش بودن ایده طرح اقدام اعتراف کرد، اما نامی از مبتکر این طرح به میان نیاورد.

مورد دیگر از موارد اختلاف میان احمدی‌نژاد با لاریجانی که البته این‌ بار بیشتر شکل رقابت شخصی به خود ‌گرفت در موضوع مذاکرات میان ایران و آمریکا در عراق ظاهر شد. آنگونه که گفته می‌شود، این مذاکرات بر اساس درخواست‌های مکرر بغداد و واشنگتن و موافقت تهران شکل گرفت. لاریجانی در یکی از گفت‌وگوهای اخیر خود درباره مذاکره ایران با آمریکا در عراق، گفت که این تصمیم در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و در دوران مسوولیت وی شکل گرفت و به تایید مقام معظم رهبری هم رسید.

چندی پس از آنکه سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرد که درخواست‌هایی از جانب ایالات متحده و از طریق سفارت حافظ منافع واشنگتن در ایران واصل شده است که در دست بررسی است، علی لاریجانی عازم بغداد شد و در سفر خود با مقام‌های رسمی عراق از جمله نوری المالکی، رییس دولت این کشور دیدار و گفت‌وگو کرد. دیدار دو مقام غیر هم سطح، در عرف دیپلماتیک علاوه بر آنکه نشانه‌ای از احترام و اهمیت کشور میزبان به شخصیت میهمان و کشور متبوع وی است، می‌تواند نشانگر اهمیت موضوعات مورد بحث باشد. گرچه درباره جزئیات مذاکرات لاریجانی و مالکی در این دیدار اطلاع چندانی در دست نیست، اما می‌توان حدس زد که یکی از موضوعات اصلی این دیدار، تقاضای عراق و آمریکا برای همکاری تهران و واشنگتن برای بازگشت امنیت به کشور جنگ‌زده بوده است.

پس از این دیدار درحالی که لاریجانی آماده بازگشت به تهران می‌شد، محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهوری و رییس شورای عالی امنیت ملی ایران، در تماس تلفنی با نوری‌المالکی، موافقت تهران را با درخواست مذاکره با آمریکا در موضوع عراق اعلام کرد و این خبر به سرعت توسط خبرگزاری‌ها مخابره شد. لاریجانی که به سفر خود پایان می‌داد، با خبرنگارانی مواجه شد که از او درباره این گفت‌وگوها سوال می‌کردند. او که از اعلام خبر موافقت ایران با آغاز مذاکرات مطلع نشده بود، به پاسخ‌های کلی اکتفا کرد و از دغدغه ایران نسبت به ثبات و امنیت عراق و بررسی جدی درخواست مذاکره سخن گفت. خبرنگاران که متوجه بی‌خبری او شده بودند، به وی اطلاع دادند که دقایقی پیش، رییس شورایی که او دبیر آن است، در مکالمه تلفنی با نخست وزیر عراق ـ که لاریجانی اندکی قبل با او دیدار داشته بود ـ موافقت ایران را با برگزاری جلسات مذاکره اعلام کرده است. گفته ‌می‌شود لاریجانی پس از آگاهی از ماجرا، با عصبانیت و بدون آنکه سخن نیمه‌کاره خود را با خبرنگاران کامل کند، آنان را ترک می‌گوید. حتی اگر این گفته لاریجانی را نپذیریم که گفت‌وگو با آمریکا در دوره او در شورای عالی امنیت ملی طراحی شد، یا حتی اینکه در مسائل ملی چندان اهمیت ندارد که چه کسی مبدأ طرحی بوده است، در جریان قرار ندادن شخصی با مسوولیت مهمی چون دبیری شورای عالی امنیت ملی، آن هم در جایی که با مقام‌های خارجی و خبرنگاران مواجه می‌شود، اگر به احتمالات مختلف نپردازیم، دست‌کم نشانه ناهماهنگی است که قطعا جلوه‌ای نامناسب به دستگاه حساس سیاست خارجی می‌دهد.

مورد دیگری از این ناهماهنگی‌ها در اوایل سال در ماجرای ملوانان انگلیسی دیده شد. روزهای آغازین فروردین ۸۶ بود که اعلام شد یک قایق از نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا درحالی که وارد آب‌های سرزمینی ایران شده بود، به توقیف مرزبانان سپاه درآمده و سرنشینان آن دستگیر شدند. در آغاز دولت بریتانیا اعلام کرد ملوانان یادشده که از جمله نیروهای چندملیتی حاضر در عراق بودند، در حال گشت‌زنی عادی در آب‌های بین‌المللی دستگیر شده‌اند. در پی این ادعا ایران اعلام کرد که دستگاه جهت‌یاب قایق نشان می‌دهد که محل دستگیری در آب‌های ایران بوده است. فرمانده ملوانان نیز در مقابل دوربین شبکه العالم، محل دستگیری خود و نیروهای تحت امرش را روی نقشه در آب‌های ایران نشان داد. این شبکه همچنین تصاویری از ملوانان در حال صرف غذا پخش کرد که نشان می‌داد یک ملوان زن نیز در میان دستگیرشدگان حضور دارد که چفیه‌ای را همچون روسری به سر کرده است. وی، به خانواده خود و دولت بریتانیا نامه نوشت و از سیاست‌های این دولت، خصوصا «حضور متجاوزانه» ارتش بریتانیا در عراق شدیدا انتقاد کرد. این اتفاقات دولت بریتانیا را تحت فشار شدید افکار عمومی این کشور قرار داد و انگلیسی‌ها طی روزهای متمادی، با لحن تند و تهدید‌آمیزی علیه ایران سخن گفتند. این درحالی بود که ایران شرط آزادی ملوانان را اعتراف بریتانیا به نقض قواعد بین‌المللی و تعهد به عدم تکرار تجاوز نیروهای نظامی این کشور به حریم کشورمان قرار داده بود.

ماجرا اما به طور غیر منتظره‌ای خاتمه یافت. محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهوری ایران در پانزدهم فروردین‌ماه در یک کنفرانس خبری عادی در مقابل خبرنگاران داخلی و خارجی اعلام کرد که ملوانان متجاوز را به نام عطوفت ملت ایران، مورد عفو قرار می‌دهد و آزاد می‌کند و البته در این کنفرانس خبری، فرمانده مرزبانان سپاه که نظامیان متجاوز انگلیسی را دستگیر کرده بود، از سوی رییس‌جمهوری مفتخر به نشان شجاعت شد. پس از این کنفرانس خبری نیز رییس‌جمهوری ایران به همراه تعدادی از اعضای کابینه با ملوانان متجاوز دیدار کرده و ضمن هدیه کردن یک‌دست کت و شلوار، آنان را به کشور خود بازگرداند.

احمدی‌نژاد در کنفرانس خبری خود اعلام کرد که دولت بلر به اشتباه خود اعتراف کرده و از ایران عذر خواسته‌است. این گفته احمدی‌نژاد پس از آنکه ملوانان به بریتانیا رسیدند تکذیب شد و دولت انگلستان خواستار انتشار نامه عذر‌خواهی رسمی این کشور که احمدی‌نژاد از آن خبر داده بود شد؛ نامه‌ای که هرگز منتشر نشد.

جدا از ماجراهای حاشیه‌ای آزادسازی ملوانان متجاوز از جمله دیدار رییس‌جمهوری با آنان، اصل قضیه یعنی بخشودگی آنان «توسط رییس‌جمهوری» و به نام عطوفت و فراموش کردن عرف بین‌المللی و روال دیپلماتیک، مورد انتقاد تحلیل‌گران قرار گرفت. به زعم صاحبنظران منتقد، دستگیری ملوانان چند روزی عرصه سیاسی ایران را ملتهب کرد؛ اما بدون هیچ دستاورد عینی این ماجرا مختومه شد.

اما نکته قابل توجه در این میان تغییر لحن ناگهانی لندن اندکی پیش از آزادسازی ملوانان بود. پس از چند روز حملات شدید از سوی مقام‌های بریتانیایی علیه جمهوری اسلامی، آنان ناگهان جبهه جنگ لفظی را بدون اعلام آتش‌بس ترک کردند. پس از یکی دو روز سکوت، مارگارت بکت لب به سخن گشود و این بار بر خلاف موارد پیشین، با ملایمتی کم سابقه سخنانی امیدبخش ایراد کرد. بکت گفت که به زودی درباره این ماجرا با ایرانی‌ها گفت‌وگو خواهیم کرد. وزیر خارجه دولت تونی بلر گفت که این ماجرا از طریق گفت‌وگو قابل حل است. وی البته افزود که نباید عجله به خرج داد و منتظر حل زودهنگام مساله بود؛ به زودی اما احمدی نژاد نشان داد که صبوری این خانم سیاستمدار بی‌مورد بوده است. یک روز پس از اظهارات بکت و ساعاتی پیش از آنکه احمدی‌نژاد همه را شگفت‌زده کند، دلیل تغییر لحن انگلیسی‌ها آشکار شد. به گفته سخنگوی دولت بریتانیا، مشاور ارشد امنیتی بلر موفق شده بود در تماس تلفنی با علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی موافقت او را برای آغاز مذاکره برای حل «بحران ملوانان» جلب کند. چند ساعت پس از برقراری ارتباط، احمدی نژاد نشان داد که مذاکره ضرورت ندارد و ماجرایی پر هزینه بدون دستاوردی عینی به پایان رسید.

این سه مورد تنها نشانه‌ای از اختلافاتی بود که کسانی که از مسائل و مباحث درونی‌تر مطلعند، در پی استعفای لاریجانی از دبیری شورای عالی امنیت ملی از آنها خبر دادند. با استعفای لاریجانی و انتصاب یکی از همفکران احمدی‌نژاد به ریاست دبیرخانه شورای امنیت ملی، مجموعه دستگاه‌های مؤثر در سیاست خارجی به صورت یکپارچه در اختیار احمدی نژاد قرار گرفت و لاریجانی رفت تا رقابت دیرین را این بار در زیر هرم سبز و شاید در کرسی رییس قوه مقننه از سر گیرد.