روند جدایی یاران از مصدق

دکتر محمد مصدق در کنار آیت‌الله کاشانی

چرایی و چگونگی روند جدایی یاران مصدق از او که شامل افرادی مثل حسین مکی، مظفر بقایی و حائری‌زاده است، بخش دیگری از نوشته مصطفی فاتح است که می‌خوانید. روز پانزدهم دی‌ماه نخست‌وزیر نطقی از رادیو خطاب به ملت ایراد کرد و توضیح داد که قانون جدید انتخابات را که او می‌خواهد تصویب و به موقع اجرا گذارد عطف به ماسبق نشده و توهمی که برای بعضی از نمایندگان حاصل شده بی‌مورد است. نطق مزبور انتقادات شدیدی نسبت به بعضی از اعضای جبهه ملی که مخالف دولت شده بودند داشت و در پایان آن نخست‌وزیر چنین گفت:«ملت ایران- فرزندان عزیز من- امروز یک بار دیگر دنیا چشم به درایت و کاردانی و موقع شناسی و انضباط شما دوخته است. فرد ‌فرد شما نباید مسوولیتی را که در پیشگاه خدای بزرگ و وجدان پاک خود و دینی را که به پرچم و تاریخ پرافتخار خویش دارید لحظه‌ای از یاد ببرید. حساسیت زمان و عظمت مبازه و آشفتگی جهان و خرابی اوضاع هشیاری شما را در همه حال ایجاب می‌کند. فرزندان عزیز وطن- با چشمان باز و بیدار مراقب سرنوشت خانه کهنسال خود باشید تا مبادا تاریخ فردا از نسل امروز یاد کند و ما را مستحق نفرین و لعنت بشناسد.»

روز ۱۶ دی ماه اعضای حزب توده تظاهراتی در خیابان‌ها کردند و بین آنها و دستجات دیگر زد و خوردی واقع شد که به موجب اعلامیه حکومت نظامی یک نفر مقتول و ۱۲ نفر مجروح شدند. روز ۱۷ دی ماه مجلس شورای ملی با اکثریت زیاد به دولت رای اعتماد داد. روز ۱۸ دی ماه نخست‌وزیر نامه‌ای به مجلس شورای ملی نوشته و تقاضا کرد ماده واحده‌ای تصویب شود که اختیارات او برای تصویب موقت قوانین برای یک سال دیگر تمدید گردد. همین که نامه نخست‌وزیر خوانده شد حسین مکی استعفای خود را از نمایندگی مجلس نوشته تقدیم رییس نمود و از مجلس خارج گردید. چند نفر دیگر از نمایندگان هم معترض به تمدید اختیارات دکتر مصدق بودند و مخالفت خود را ابراز داشتند. در جلسه ۲۵ دی ماه مجلس شورای ملی دکتر بقایی نطق مفصلی کرده و با تمدید اختیارات دکتر مصدق مخالفت نمود و همان روز جراید تهران نوشتند که مذاکرات نفت به مرحله حساس خود نزدیک شده است و انتظار می‌رود که تا ۴۸ ساعت دیگر اعلامیه رسمی در این باره منتشر گردد و علاوه کردند که انگلستان با ارجاع مساله غرامات و رسیدگی به ادعاهای متقابل ایران به یک هیات داوری بی‌طرف و حمل نفت ایران به بازارهای غربی و کمک اقتصادی به ایران موافقت‌هایی کرده که توسط سفیر آمریکا به دولت اطلاع داده شده است. این خبر تا اندازه‌ای از مخالفت نمایندگان با لایحه تمدید اختیارات دولت کاست و محیط مجلس را مساعد با دولت نمود. در جلسه ۲۸ دی ماه مجلس حسین مکی استعفای خود را مسترد داشت و حائری‌زاده نطق شدیدی علیه تمدید اختیارات دکتر مصدق نمود و رییس مجلس هم طی نامه‌ای به نمایندگان اطلاع داد که طرح لایحه تمدید اختیارات رییس دولت مخالف با قانون اساسی می‌باشد. روز ۲۹ دی ماه بازار تهران تعطیل شد و تظاهرات شدیدی به پشتیبانی از دولت صورت گرفت و دکتر مصدق به نمایندگان گفت که باید هر چه زودتر تکلیف لایحه تمدید اختیارات او را مجلس روشن کند و الا مسوولیت حفظ انتظامات کشور به عهده مجلس خواهد بود. روز ۳۰ دی ماه مجلس لایحه تفویض اختیارات یک ساله به دکتر مصدق را تصویب کرد. در جلسه مزبور عده حاضر ۷۷ نفر و موافقین با لایحه دولت ۵۹ نفر بودند.

روز دوم بهمن دکتر مصدق پیامی از رادیو خطاب به ملت ایران ایراد کرد و با وجود وعده‌ای که جراید تهران درباره حل قضیه نفت در چند روز پیش داده بودند هیچ اشاره‌ای به مذاکرات خود با سفیر آمریکا نکرد. در این سخنرانی دکتر مصدق چنین گفت: «مراقبت و بیداری گران قیمتی را که مردم و نمایندگان ‌آنها طی دو هفته اخیر بحرانی به کار بردند از نظر آنهایی که از دور و نزدیک اوضاع سیاسی وطن ما را مطالعه می‌کنند ارزش بسیار داشت. یک مرتبه دیگر ایرانی ثابت کرد که نهضت او عمیق‌تر و ریشه‌دارتر از آن است که به سادگی بتوان آن را دستخوش طوفان اختلاف و تشتت قرار داد. این مبارزه با روح و جان ملت پیوند دارد و مردم ایران به خوبی درک کرده‌اند که این جهاد عظیم ملی بر سر هست و نیست و مرگ و بقای یک مملکت شروع شده و با وحدت و اتفاق و فداکاری به این مرحله از پیروزی رسیده است... من از انتقادات بجا و اصولی یاران موافق و دوستان مخالف نه تنها هرگز نمی‌رنجم و در حساب مملکت احساسات شخصی را مداخله نمی‌دهم، بلکه نصایح و انتقادات ایشان را به منزله چراغ راهنمای خود می‌شمارم... اختیاراتی که مجلس شورای ملی در موارد معینه به اینجانب تفویض کرده است فقط برای این است که لوایحی تهیه و به عنوان آزمایش به موقع اجرا گذاشته شود.

روز ۸ بهمن دکتر مصدق و کاشانی با یکدیگر ملاقات و پس از چهار ساعت مذاکره اعلامیه مشترکی مبنی بر رفع اختلاف نظر و ادامه همکاری رییس دولت و رییس مجلس منتشر کردند، ولی ارباب بصیرت می‌دانستند که ادعای رفع اختلاف ظاهری بود و در باطن اختلافات برقرار و عده‌ای از سران نهضت ملی من جمله حائری‌زاده و دکتر بقایی هم دیگر موافقتی با دکتر مصدق ندارند.

روز سوم اسفند نخست‌وزیر به نمایندگان فراکسیون نهضت ملی اطلاع داد که تحریکاتی علیه دولت وجود دارد و توسط چند نفر از آنها جریان تحریکات مزبور را به عرض شاهنشاه رسانید. روز ششم اسفند سرلشگر فضل‌الله زاهدی به موجب ماده پنج حکومت نظامی توقیف شد. روز نهم اسفند شهرت یافت که شاهنشاه قصد مسافرت به خارج ایران را دارند و با هواپیما حرکت خواهند کرد. به تقاضای رییس مجلس و علما و نمایندگان و اصرار و پافشاری مردم پایتخت که از صبح روز نهم در دربار اجتماع کردند سرانجام موجب انصراف شاهنشاه از مسافرت شدند و اعلامیه زیر عصر همان روز از طرف وزارت دربار منتشر گردید:

«اعلیحضرت همایون شاهنشاهی به واسطه عارضه کسالت تصمیم داشتند مسافرت کوتاهی از راه عراق پس از زیارت اعتاب مقدسه به خارج بفرمایند. این تصمیم شاهانه موجب نگرانی و بروز احساسات میهن‌پرستانه از طرف قاطبه مردم محترم گردید و با اجتماع و تظاهرات شایسته تقدیری خواهان انصراف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی از مسافرت شدند. چون خاطر خطیر شاهانه پیوسته معطوف به رعایت افکار عامه می‌باشد با سپاسگزاری و قدردانی از احساسات پاک مردم فعلا از مسافرت انصراف حاصل فرمودند.»

عصر روز نهم اسفند نخست‌وزیر در جلسه خصوصی مجلس شورای ملی حضور بهم رسانده و اظهار داشت که به واسطه موانعی که در راه پیشرفت کارها روی داده خیال داشته است رفراندوم کند و سپس اعلیحضرت همایونی اظهار تمایل به مسافرت کردند و صبح روز نهم او و سایر وزیران برای عرض خداحافظی شرفیاب شدند که مواجه با تظاهرات مردم گشتند و بعد هنگامی که نخست‌وزیر به خانه خود مراجعت کرد مشاهده کرده است که یک جیپ ارتشی و عده‌ای به منزل او حمله کردند. قضیه روز نهم اسفند بحران سیاسی دیگری ایجاد کرد که منتهی به تحصن ۲۸ نفر از نمایندگان در مجلس شورای ملی گردید و احزاب طرفدار دکتر مصدق چند روز متوالی به تظاهرات پرداختند و عده‌ای از افسران بازنشسته و جمعی دیگر توقیف شدند. روز دوازدهم اسفند نخست‌وزیر پیامی خطاب به ملت منتشر کرد و از عموم طبقات تقاضا کرد که به تعطیل عمومی خاتمه داده و متانت و آرامش را حفظ نمایند و نمایندگان هم به تحصن خود در مجلس خاتمه دادند. یک هیات هشت نفری هم از نمایندگان مجلس انتخاب شدند که برای رفع اختلافات بین دربار و دولت اقدام مقتضی بنمایند. هیات مزبور پس از تماس با دربار و نخست‌وزیر گزارشی تهیه کردند که در جلسه خصوصی مجلس شورای ملی مورخه ۲۱ اسفند قرائت گردید و حاکی از این بود که «بین اعلیحضرت همایونی و رییس دولت کوچک‌ترین اختلافی که ناشی از نظریات شخصی و خصوصی باشد موجود نیست و به علاوه اعلیحضرت همایونی فرموده‌اند که همواره علاقه کامل خود را بر رعایت اصول قانون اساسی تصریح و زحمات جناب آقای دکتر مصدق را در پیشرفت نهضت ملی ایران تقدیر نموده‌اند.» و نیز در گزارش مزبور ذکر شده بود که اداره کلیه امور کشوری و لشگری از حقوق هیات دولت و وزیران است و چنان‌که گفته شد گزارش مزبور مورد موافقت شاهنشاهی و نخست‌وزیر قرار گرفته بود. روز ۲۶ اسفند سرلشگر زاهدی و دیگرانی که پس از واقعه نهم اسفند توقیف شده بودند آزاد گردیدند و به این نحو بحران سیاسی اسفندماه خاتمه یافت.

پس از عید نوروز جراید تهران نوشتند که در آخرین ملاقاتی که سفیر کبیر آمریکا با نخست‌وزیر داشته از طرف رییس دولت به وی اخطار شده بود که رفتار نامبرده در مورد قضایای داخلی ایران طوری است که دولت ایران نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. نخست‌وزیر ملاقات سفیر کبیر آمریکا را با وزیر دربار در روز نهم اسفند که شاهنشاه عزم سفر خارج از کشور را داشتند به عنوان مداخله در امور داخلی ایران تلقی کرده و به سفیر مزبور گوشزد کرده که با وجود علاقه‌ای که دولت به حفظ مناسبات حسنه با دولت آمریکا دارد در صورت ادامه این وضع و دخالت مقامات آمریکایی در امور داخلی ایران از واشنگتن تقاضای احضار او را خواهد کرد.

روز ۱۵ فروردین دالس وزیر خارجه آمریکا در یک مصاحبه مطبوعاتی اظهار داشت:

«همانطور که قبلا نیز اعلام کرده‌ام نظر دولت آمریکا آن است که پیشنهاد اخیر آمریکا و انگلیس که چندی پیش (۲۹اسفند) از طرف دکتر مصدق رد شد عادلانه می‌باشد و فعلا آمریکا پیشنهاد دیگری برای حل مساله نفت ایران ندارد». این اظهار تاثیر بسیاری در محافل سیاسی ایران نموده و معلوم داشت سیاست حکومت جمهوری‌خواه آمریکا با دولت انگلستان همساز گشته است.