راه‌آهن ایران در اختیار متفقین

بدون تردید یکی از هدف‌های عمده حمله متفقین به ایران، فقط مساله چند صد آلمانی که در ایران به کارهای مهندسی و ساختمانی مشغول بودند نبود، این کار تنها بهانه‌ای بود برای اینکه، ماشین عظیم هیتلر را که گلوی انگلستان و شوروی را به سختی فشار می‌داد و چیزی نمانده بود که این دو کشور بزرگ و قدرتمند را از نقشه اروپا محو کند، ناکار کند. ورود نیروهای متفق اگرچه ابتدائا برای بیرون کردن آن چند صد آلمانی فعال در ایران بود، ولی نقشه اصلی انگلیسی‌ها و بعدا آمریکایی‌ها که جای انگلیسی‌ها را در بعضی مناطق و مواضع اشغال کردند دست انداختن روی راه‌آهن ایران بود،‌این همان راه‌آهنی بود که تنها جنبه سوق‌الجیشی داشت و رضاشاه به توصیه انگلیسی‌ها برای یک چنین مواقعی آن را ساخته بودند تا نیروی نظامی و مهمات و ساز و برگ جنگی برای نبرد علیه روسیه به وسیله آن حمل نمایند، اما حالا قضیه به عکس شده بود. (این همان راه‌آهنی بود که هنگام ساختن و پرداختن آن، دکتر مصدق در مجلس گفت که ساختن آن با آن هزینه هنگفت هیچ گونه خاصیت بازرگانی و تجارتی ندارد و تنها خط آهنی که از غرب به شرق کشیده شود دارای مزایای تجاری می‌باشد که البته هیچ کس به سخنان مآل‌اندیشانه و واقع‌بینانه وی توجهی نکرد). به موجب پیمان ژانویه ۱۹۴۲ (دول متفق حق غیرمحدود دارند که جمیع وسایل ارتباطی را در خاک ایران به کار ببرند و نگاهداری کنند و حفظ نمایند. در صورتی که ضرورت نظامی ایجاب نماید به هر نحوی که مقتضی بدانند در دست بگیرند.)

در این اثنا قوای مسلح آمریکایی وارد ایران شد و در قسمت جنوبی به جز چند نفر از ماموران انگلیسی که هنوز هم قسمتی از کارهای راه‌آهن جنوب را در دست دارند (منظور ماه‌های بعد از شهریور ۱۳۲۰ می‌باشد) بقیه ماموران انگلیس در راه‌آهن ایران به کلی ایران را ترک کنند.

«از آن به بعد در کار راه‌آهن و بندر، نه عملا دیگر اختیاری برای وزارت راه باقی ماند و نه رسما در نزد دولت ایران معلوم شد که مسوولیت کار آنها با کیست و تکلیف قطعی و سرنوشت آنها چه خواهد بود.»

به طور خلاصه از موقع آمدن آمریکایی‌ها و عزیمت قسمت عمده ماموران انگلیسی، اولا هیات سه نفری که مرکب از وزیر راه ایران و روسای هیات‌های نظامی انگلیس و شوروی مرتبا در تهران تشکیل می‌شد، به کلیه مسایل مربوط به راه‌آهن و بندر رسیدگی می‌کرد و به این ترتیب، وحدت اداره آنها محفوظ می‌ماند و این وحدت که در ضمن رعایت حقوق دولت ایران، مقصود متفقین را نیز انجام می‌داد از میان رفت.

خسارت‌های سنگین ایران از حمل مهمات به وسیله راه‌آهن

متاسفانه با اینکه راه‌آهن ایران شب و روز برای شوروی تمام واگن‌ها، مهمات آنها را حمل می‌کردند، آمریکایی‌ها در کمال بی‌انصافی می‌گفتند: همین قدر که زودتر بر میزان حمل جنس به وسیله راه‌آهن افزوده شود، وضع راه‌آهن ایران خوب است. اما دولت ایران به انگلستان یادآور شد: «تا آخر سال ۱۳۱۹، دولت ایران مبلغ چهار هزار میلیون ریال خرج ساختمان راه‌آهن کرده و از آن به بعد نیز مبالغی در این راه صرف نموده و هزینه ساختمان و نگاهداری خطوط شوسه و بنادر ایران نیز لااقل معادل نصف این مبلغ شده است. همه این وجوه از ثروت مردم مملکت گرفته شده و دیناری سرمایه خارجی در آن به کار نرفته است و نیز به خوبی می‌دانند که در مملکتی مثل ایران که تحول آن بالنسبه به ممالک دیگر دنیا چقدر قلیل است، جمع‌آوری شش هزار میلیون ریال در ظرف پانزده سال مستلزم تحمل چه مشقتی از طرف مملکت می‌باشد و چون در موقع جنگ به هیچ وجه، اصولی که در اوقات عادی برای حفظ و نگاهداری ماشین و غیرذلک رعایت می‌شود معمول نیست، مسلما اولیای دولت انگلستان، منصفانه نخواهند دانست که حاصل ده پانزده سال مشقت مردم ایران بعد از جنگ به اندازه‌ای فرسوده شده و به صورتی درآمده باشد که قابل استفاده نباشد و در عوض آن چیزی به ملت ایران داده نشود.

این وضع مخصوصا از این جهت بیشتر ناگوار است که در ظرف همین مدتی که متفقین از این موسسات استفاده می‌کنند، احتیاجات خود مردم ایران برخلاف آنچه اولیای دولتین انگلیس و شوروی در ضمن پیمان ژانویه ۱۹۴۲ قید کرده بودند چندان در نظر نیست.

زیرا اولا در این باب به هیچ وجه نظر دولت ایران را نمی‌پرسند یا به آن ترتیب اثر نمی‌دهند، همیشه از طرف خود تصمیم می‌گیرند که روزانه چه مقداری اختصاص بدهند و همان را اجرا می‌کنند. در شمال، حتی وقتی هم که واگن‌ها تخلیه می‌شود و باید برگردد، مقداری از آنها را خالی برمی‌گردانند و بار ایرانی‌ها را به جنوب نمی‌آورند، به این عنوان که بارگیری و تخلیه واگن‌ها را معطل می‌کند.