جاده‌های انتظار

گروه تاریخ اقتصاد- در سال‌های ابتدایی دهه ۶۰ و در بحبوحه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مدیران جوانی بودند که بدون داشتن تجربه مدیریتی بلندمدت با حضور مستمر در بنادر و دیگر پایگاه‌های تخلیه، اقلام ضروری را به دست مردم در سراسر کشور برسانند. این مدیران چه کسانی بودند و چه خاطراتی از آن دوران دارند؟ ماهنامه صنعت و حمل و نقل ویژه‌نامه‌ای را در این زمینه منتشر کرده است. در این ویژه‌نامه که با همراهی مهدی کرباسیان، معاون حمل و نقل وزارت راه و ترابری و رییس کمیته حمل و نقل ستاد بسیج اقتصادی کشور در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵ منتشر شده است، ۲۲ نفر از مدیران آن دوره به شرح خاطرات خود از آن دوران پرداخته‌اند.

محمدمهدی نژادحسینیان یکی از این مدیران جوان است، او در سال ۱۳۵۵ از رشته مهندسی سازه در دانشگاه جورج واشنگتن فارغ‌التحصیل شد و سپس به عنوان دانشجوی حمل‌ونقل در این دانشگاه مشغول به تحصیل شد. وقوع انقلاب در ایران نژادحسینیان را به کشور کشاند تا اولین سمت خود را در سال ۱۳۵۸ به عنوان مشاور نخست وزیر در دفتر نخست وزیری تجربه کند. وزارت راه و ترابری دومین مسوولیت او بود و در همین دوره هم بود که این وزیر ۳۴ ساله توانست نقش خود در رساندن اقلام ضروری به مردم را به نحو احسن انجام دهد. در بخش هایی از خاطرات نژادحسینیان آمده است:« یکی دیگر از مسائلی که آن زمان مهم بود، مساله تخلیه بنادر و حمل کالاها توسط کامیون‌ها بود. مقرراتی که برای رفت و آمد و تخلیه بنادر وجود داشت که موجب اختلاف بین مسوولان کشور شده بود. گروهی معتقد بودند که نباید نوبت‌دهی شود و ماشین‌ها برای انتخاب آزاد باشند، گروهی دیگر می‌گفتند باید نوبت‌دهی بشود، اما نه در هر شرایطی. یعنی در شرایط عادی کشور قائل به این موضوع نبودند. من هم جزو کسانی بودم که این نظریه را قبول داشتم و معتقدم دولت نباید در همه کارها دخالت بکند، حق تعیین قیمت برای حمل هم ربطی به دولت نداشت، یک کامیون می‌خواهد شکر حمل کند، یک کامیون دیگر می‌خواهد کالای دیگری را حمل کند، بنابراین اگر می‌خواهند رقابت باشد، باید حق انتخاب هم دست مردم باشد نه اینکه دولت انتخاب کند.»

مهدی کرباسیان دیگر مدیری است که در این ویژه‌نامه به نقل خاطرات خود پرداخته است، این فارغ‌التحصیل دکترای مدیریت از دانشگاه پیسلی اسکاتلند، در آن زمان فرماندار بوشهر بود و به گفته خودش از آن منطقه به جز محلی برای گردش و تفریح و استراحت تصوری نداشت، در اواخر دی ۱۳۵۹ کرباسیان به شهرداری تهران رفت و در آنجا به عنوان مدیرعامل سازمان پایانه و پارکینگ شهرداری منصوب شد که عهده‌دار اداره پایانه مسافربری جنوب و غرب شود. اعزام رزمندگان به جبهه و اختلالی که در برنامه حرکت اتوبوس‌ها پیش می‌آمد، یکی از چالش‌هایی بود که این مدیر جوان آن سال‌ها با آن روبه‌رو بود که توانست بر آن فائق آید. پس از تجربه موفق شهرداری کرباسیان به وزارت راه و ترابری رفت و در دوران جنگ به عنوان معاون حمل و نقل جاده‌ای در این وزارتخانه مشغول فعالیت شد. تامین نیازهای مردم و جبهه‌ها و صنایع در دورانی از جنگ تحمیلی از جمله کارهایی بود که کرباسیان در سمت ریاست ستاد بسیج اقتصادی بر عهده داشت. در بخش‌های دیگری از خاطرات کرباسیان استفاده از طرح فوب را در این وزارتخانه می‌خوانیم. بر اساس این طرح کالای خریداری شده در مبدا حمل، تحویل خریدار می‌شود که به عنوان مثال می‌توان به تحویل کالای خریداری شده به ایران، در بندرهای هامبورگ یا روتردام اشاره کرد.

در ادامه این ویژه‌نامه اسماعیل روحانی معاون وزیر راه و ترابری و مدیرعامل سازمان بنادر و کشتیرانی، سیدابوالحسن خاموشی رییس کل راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران، مهدی تفضلی معاون راهداری و هماهنگی امور استان‌های وزارت راه و ترابری، محمد سوری مدیرعامل و رییس هیات مدیره کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، حسن داجمر دبیرکل هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، جواد سمساری لر رییس هیات مدیره سندیکای شرکت‌های حمل و نقل بین‌المللی، احمدرضا عامری، رییس هیات اجرایی دفتر مرکزی شرکت‌های تعاونی مسافربری ۱۷ گانه، بهروز غروی مدیرکل امور پشتیبانی امور حمل و نقل، جواد مصدقی سرپرست مرکز تهیه و توزیع فلزات در سال‌های ابتدایی دهه ۶۰ خاطرات خود را از تجربه مدیریت‌شان در آن سال‌ها عنوان کرده‌اند.

احمدعلی ذاکری هنجی معاون حمل و نقل جاده‌ای وزارت راه و ترابری و دبیر کمیته هماهنگی حمل و نقل ستاد بسیج اقتصادی، سید محسن علوی مدیر عامل شرکت پخش کود شیمیایی و تولید سم، مرتضی موحدی‌زاده مدیریت بازرگانی دولتی ایران، سید هرمز قطبی، سیداسدالله امام جمعه مدیرکل حمل و نقل سازمان قند و شکر، مظفر جراحی معاون وزارت صنایع و معاون اقتصادی وزیر مشاور امور اجرایی، مهدی جاوید نیا مدیر یک شرکت تعاونی حمل و نقل، کاپیتان یزدانی، محسن فیضی کارشناس در معاونت حمل و نقل جاده‌ای و بازرس ویژه این معاونت و حسین تربتی ریاست سازمان قند و شکر کشور، مشاور وزیر بازرگانی و مشاور رییس ستاد بسیج اقتصادی کشور از دیگر افرادی هستند که خاطرات‌شان از دوره جنگ در این ویژه نامه چاپ شده است.

در پایان این ویژه‌نامه نیز آلبوم عکس از آن دوران چاپ شده تا خوانندگان علاقه‌مند بتوانند در کنار مطالب نوشتاری، درک بصری نیز از آنچه در آن سال‌ها اتفاق افتاده داشته باشند.