بیست و چهارم اکتبر روز به اجرا در آمدن «منشور ملل» در سال 1945 میلادی و به عبارت دیگر آغاز کار سازمان ملل و به عبارت دیگر؛ روز تولد آن سازمان و معروف به «روزملل» است. مراسم مربوط در آن روز (24 اکتبر 1945) در ساختمان وزارت امور خارجه آمریکا در شهر واشنگتن برگزار شد و نخستین مجمع عمومی این سازمان نیز سال بعد در همان روز در «فلاشینگ میدو» در شهر نیویورک گشایش یافت، جلسه تشریفاتی نخستین مجمع دهم ژانویه همان سال در لندن تشکیل شده بود.

در ژوئن ۱۹۴۵ در اجتماع شهر سانفرانسیسکو پنجاه دولت منشور ملل را امضا کرده بودند که تا مراسم ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ تنها ۲۹ دولت این منشور را به تایید پارلمان‌های خود رسانده بودند. همه آن پنجاه دولت از متحدان جنگ جهانی دوم بودند (دولت‌هایی که به آلمان، ایتالیا و ژاپن اعلان جنگ داده بودند).

رژه حزب دموکرات قوام‌السلطنه
در خیابان‌های تهران دوم آبان 1325 خورشیدی، فرماندار نظامی تهران نسبت به رژه اعضای حزب دموکرات سریع‌التاسیس قوام‌السلطنه (نخست وزیر وقت) که روز پیش از آن (یکم آبان) در خیابان‌های تهران صورت گرفته بود اعتراض کرد و آن را نقض مقررات حکومت نظامی خواند که تشکیل اجتماعات را ممنوع ساخته است. مقر این حزب در زمان تاسیس، ساختمانی بود که بعدا در محل آن (چهار راه انقلاب)، پارک دانشجو ساخته شده است. هدف قوام از برگزاری آن رژه شتابزده این بود که در برابر حزب توده و احزاب ملی گرا، قدرت نمایی حزبی کرده باشد تا به ائتلاف با او جلب شوند. به نوشته روزنامه‌های مخالف با وعده استخدام دولتی، این عده را که عموما بازوانی ستبر داشتند به حزب جذب کرده بودند. بعدا بیشتر این عده را در موسساتی نظیر شهرداری و اداره کل تبلیغات استخدام کردند و تا دهه 1350 در سازمان‌های وابسته به ادارات انتشارات و رادیو به «دموکراتی‌های قوام‌السلطنه» معروف بودند. درست ده سال بعد که امیر اسدالله علم حزب مردم را در چند قدمی محل سابق حزب دموکرات قوام‌السلطنه (ابتدای خیابان صبای شمالی) تاسیس کرد کسانی که سابقه حزب قوام‌السلطنه را می‌دانستند به شوخی می‌گفتند: حزب دموکرات علم! مخصوصا که شایع شده بود که «علم» هم وعده شغل داده و چند شرکت به منظور این کار تاسیس کرده است.

نخست وزیری دوباره چرچیل


26 اکتبر سال 1951 (چهارم آبان 1330) وینستون چرچیل دوباره نخست وزیر انگلستان شد و چهلمین کابینه این کشوررا تشکیل داد. همان مردمی که در پایان جنگ جهانی دوم ـ به اصطلاح تاریخ مصرف چرچیل را منقضی شده یافته بودند و به حزب کارگر رای داده بودند و «کلمنت اتلی» را برجای وی نشانده و نخست وزیر انگلستان کرده بودند بار دیگر به حزب محافظه کار و بازگشت چرچیل (در آن زمان 77 ساله) به قدرت رای دادند، زیرا با ملی شدن نفت ایران که از آغاز کار در دست انگلیسی‌ها بود قدرت استعماری انگلستان در گوشه و کنار جهان به چالش و مبارزه طلبیده شده بود. «اقتدار ـ اقتدار»، شعار حزب محافظه کار انگلستان در طول تبلیغات انتخاباتی آن دوره بود. ملی شدن نفت ایران اقتصاد انگلستان را تهدید می‌کرد، بهای برابری پاوند رو به کاهش گذارده بود و انگلیسی‌ها نگران آینده خود شده بودند. نفت ایران یکی از عوامل قدرت انگلستان بود. به علاوه، انگلیسی‌ها پس از ملی شدن نفت ایران که آسیبی به غرور سیصد و پنجاه ساله‌شان به عنوان اتباع یک قدرت ردیف اول وارد آورده بود از آن بیم داشتند که در سایر مناطق نیز امتیازهایشان متزلزل شود. کسرآوردن موازنه تجارت خارجی انگلستان نیز مزید برعلت شده بود، به گونه ای که حزب لیبرال این کشور هم نخست وزیری چرچیل را تایید کرده بود. 26 اکتبر 1951 هنوز شمارش آرا کاملا تمام نشده بود که کلمنت اتلی کناره‌گیری دولت خودرا اعلام کرد و اندکی بعد پادشاه انگلستان چرچیل را رییس دولت کرد و از آن پس طرح توطئه علیه ایران چند برابر شد، در جریان توطئه چرچیل چندبار به آمریکا رفت و ظرف مدتی کمتر از دو سال با کودتای 28 امرداد همه چیز در ایران تقریبا به حالت اول بازگشت.

فاتح برلن را کنار گذاشتند
۲۶ اکتبر ۱۹۵۷ دستگاه رهبری وقت شوروی مارشال گئورگی ژوکف فاتح برلن را که وزیر دفاع شوروی بود از همه مقام‌های نظامی‌اش برکنار کرد. نبوغ نظامی ژوکف بود که ارتش آلمان را از دروازه مسکو به عقب نشینی مجبور وتا برلن آن را دنبال کرده و پایتخت هیتلر را متصرف شده بود.خروشچف برای قانع کردن نظامیان و مردم شوروی به کنار گذاشتن ژوکف در نطقی خطاب به آنان گفته بود که غرور بیش از حدی که ژوکف به آن دچار شده مآلا برای نظام شوروی خطرناک است و وی به یک استراحت که به آن نیاز مبرم داشت فرستاده شد تا اتحادیه (شوروی) به حیات عادی خود ادامه دهد.ژوکف معتقد بود که سازش میان دو نظام ــ سوسیالیستی و کاپیتالیستی ــ امکان پذیر نیست و این عقیده با سیاستی که خروشچف بعدا تحت عنوان همزیستی مسالمت‌آمیز در پیش گرفت مغایر بود. مفهوم دیگر عقیده ژوکف این بود که جنگ میان دو نظام اجتناب‌ناپذیر است، مگر آنکه یکی از این دو، داوطلبانه از سر راه دیگری کنار برود.وی در مورد کشورهای اروپای شرقی می‌گفت که این کشورها هر زمان که بخواهند از اتحاد با شوروی کنار بروند باید هزینه‌ای را که ارتش شوروی برای آزاد کردن آنها متحمل شده پرداخت کنند و شوروی در این راه میلیون‌ها کشته داده است که هزینه سنگینی است.