تاسیس شرکت واحد در تهران با اتوبوس‌های بنز آلمان

نوشیروان کیهانی زاده- از نیمه دی‌ماه ۱۳۳۲ (۵ ژانویه ۱۹۵۴) خطوط اتوبوسرانی تهران تغییر قیافه دادند و دارای بلیت ژتونی (پولک فلزی)، باجه بلیت فروشی و اتوبوس مرسدس بنز شدند که دولت وقت از آلمان وارد کرده بود. به علاوه، خطوط اتوبوسرانی تغییر شماره داده و بر حسب شمالی ـ جنوبی و شرقی ـ غربی بودن مسیر، ردیف‌بندی شده بودند. قبلا هر اتوبوس یا هر چند اتوبوس متعلق به یک فرد حقیقی بود و نظم و ترتیب وجود نداشت و طرز کار، دلبخواهی بود. از مسافران پول نقد (یک قران) دریافت می‌شد که خرد کردن پول، وقت‌گیر بود. رانندگان بر سر مسافر و پرکردن اتوبوس با هم مسابقه سرعت می‌گذاشتند که گاهی منجر به مرافعه و کتک کاری یا تصادف می‌شد. اتوبوس‌ها غالبا قراضه بودند و ضمن راه از کار می‌افتادند و مردم سرگردان می‌شدند.

در زمان حکومت دکتر مصدق برای حل این مساله دیرپای تهران، طرحی به مجلس داده شد که برپایه آن در تهران یک شرکت واحد اتوبوسرانی تشکیل شود که ۵۱ درصد سهامش متعلق به شهرداری باشد و ۴۹ درصد دیگر، ازآن مالکان اتوبوس‌های موجود؛ که صاحبان اتوبوس‌ها به حالت اعتراض دست به اعتصاب زدند و در بهارستان جمع شدند و مجلسیان را مجبور به تعلیق اجرای طرح کردند. دولت زاهدی با اینکه برخی از اتوبوسرانان شهری با هدف سوء استفاده‌های بعدی، در براندازی ۲۸ مرداد برضدمصدق شرکت کرده بودند طرح را با زور به اجرا درآورد و خرید اتوبوس‌های مرسدس بنز معروف به «بنز با دماغ» از آلمان و ژتونی کردن کرایه به همین منظور بود.

شرکت‌های متعدد صاحب خطوط بعدا در پرداخت اقساط اتوبوس‌های بنز به دولت، تعلل کردند و این، فرصت مناسبی به دست دولت داد که از نوروز سال ۱۳۳۷ به بهانه عدم پرداخت اقساط بهای بنزها از سوی خطوط، اتوبوسرانی تهران را به طور کامل در دست بگیرد (دولتی کند) و همانند سایر کشورها به مالکیت شهرداری درآورد و برای اینکه اعتراضی صورت نگیرد، رییس شهربانی (پلیس) را با حفظ سمت، موقتا مدیرعامل آن قرار دهد، بلیت‌های کاغذی کند، برای اتوبوس‌ها ایستگاه تابلو دار به وجود آورد و ساعت حرکت و توقف در ایستگاه نهایی (آخر خط) را معین کند و... که تا چند سال پیش با جزیی تغییری به همان صورت باقی مانده بود. در چند سال اول تاسیس شرکت واحد، برای تشویق مردم به استفاده از اتوبوس و نیز حل مساله ترافیک تهران، از انگلستان اتوبوس دو طبقه وارد و بهای بلیت دانشجویان و کارمندان دولت را «نصفه قیمت» کردند و چون شهرداری از زیان دادن به فریاد درآمد، اتوبوسرانی را عملا به صورت بنگاهی غیر انتفاعی درآوردند و قرار شد با تثبیت بهای بلیت، دولت زیان آن را از بودجه خود بپردازد.

خمرهای سرخ به دنبال بهشت روی زمین

خیو سامفان مرد شماره ۲ رهبری خمر سرخ در حالی که برای یک محاکمه بین‌المللی آماده می‌شد، در سوم و چهارم ژانویه ۲۰۰۴ در دو مصاحبه اختصاصی با رسانه‌های غرب از خود دفاع کرده و گفته بود: ما قصد ساختن یک مدینه فاضله کشاورزی را در کامبوج داشتیم که در آن مردم برابر و برادر و از عدالت اجتماعی برخوردار باشند. برای اجرای اندیشه خود مردم شهرها را که جز مصرف دسترنج روستائیان و معامله‌گری، دغلکاری و پشت میز نشینی هنر دیگری نداشتند به روستاها منتقل کردیم که عمر شماری از آنان چون عادت به کارکردن، تولید و زندگی روستایی نداشتند کوتاه شد و بنابراین قصد آدمکشی در کار نبود. وی که متهم به مشارکت در مرگ صدها هزار تن شده است گفت که منکر این نیست که برخی ماموران در اجرای برنامه استثمارزدایی دست به خشونت اضافی (غیرلازم) زده و باعث مرگ شماری از مردم شده باشند ولی تعمد در کار نبوده است.

خیو که زمانی معاون پل پت (Pol Pot) رهبر متوفای خمرهای سرخ بود در جریان بازجویی و محاکمه بازداشت نبود و در خانه‌اش در شهر «پنوم پن» به سر می‌بُرد و در همین خانه مصاحبه کرده بود. سامفان که در فرانسه دکترای اقتصاد گرفت. فرزند یک قاضی کامبوجی بود. وی به محض بازگشت از فرانسه به کامبوج ضمن تدریس در دانشگاه، فعالیت‌های کمونیستی خودرا آغاز کرد. کمونیست‌های کامبوج به جای «رفیق» یکدیگر را «برادر» خطاب می‌کردند و هر برادر یک شماره داشت. سامفان برادر شماره ۴ بود. وی در طول بازداشت خانگی یک کتاب نوشته و مسائل را در آن تشریح کرده است.

پل پت (Pol Pot) که در سال ۱۹۲۵ متولد شده و ۱۵ آوریل ۱۹۹۸ درگذشت، بنیان‌گذار حزب کمونیست کامبوج در سال ۱۹۶۳ و شاخه نظامی آن ـ خمر روژ در سال ۱۹۶۸ بود. وی از جوانی در کامبوج و فرانسه فعالیت کمونیستی داشت. کمونیست‌های کامبوج در سال ۱۹۷۵ با کمک‌های ویتنام شمالی و در یک جنگ داخلی بر دولت هوادار غرب کامبوج به ریاست لون نل (Lon Nol) پیروز شدند ولی طولی نکشید که برضد ویتنام دست به تحریکات مرزی زدند و ادعای ارضی کردند. در این میان، چین که با ویتنام اختلاف ارضی دارد به جانبداری از کامبوجی‌ها برخاست و دولت مسکو در کنار ویتنامی‌ها قرارگرفت که سرانجام در ژانویه ۱۹۷۹ نظامیان ویتنام با کمک دسته‌ای از کمونیست‌های کامبوجی که از خمر سرخ جدا شده بودند پیروز شدند و پل پت و نیروهایش به یک نقطه مرزی در غرب این کشور عقب نشستند. ویتنام سال‌ها در کامبوج باقی ماند و سرانجام پس از تدوین قانون اساسی تازه و بازگشت نظام سلطنتی، از کامبوج خارج شد. خمر روژ نیز پس از درگذشت پل پت فروپاشید و آن دسته از سران آن که در قید حیات بودند تسلیم شدند. کامبوج ۱۸۱ هزار کیلومتری تا افتادن منطقه هندوچین به دست فرانسه یک قدرت منطقه‌ای و امپراتوری بود.