جنگ عراق علیه ایران و خروج دلار از آمریکا

در اوایل دهه ۱۹۸۰، برخی نویسندگان به ویژه آمریکایی‌ها، شیوه‌ای بدیع برای بازخوانی تاریخ را در دستور کار قرار دادند. در این روش، نویسندگان با دستیابی به اسناد و مدارک تاریخی، بخشی از تحلیل و تخیل خود را نیز در متنها گذاشته و تاریخ‌نویسی داستانی را باب کرده‌اند. پل امیل اردمن نیز در زمره این دسته از پژوهشگران و نویسندگان است که خاطرات خود از مسائل ایران و اوپک را در قالب کتاب «سقوط ۷۹» نوشته است. این کتاب توسط دکتر حسین ابوترابیان به فارسی ترجمه شده و بخش‌هایی از آن را برای اطلاع خوانندگان ارجمند درج می‌کنیم. تاکید داریم که خوانندگان عزیز همه آنچه بر قلم اردمن آمده است را عین آنچه رخ داده فرض نکنند.

در ظهر روز ۱۹ مارس بود که مراحل واقعی سقوط ۷۹ در نیویورک (که در حدود ۸ ساعت با ایران اختلاف ساعت داشت) آغاز شد و سردمداران اقتصاد آمریکا به خوبی دانستند که یک پدیده مصیبت‌‌بار و اجتناب‌ناپذیر اقتصادی در آمریکا در شرف شکل گرفتن است. با اینکه در همان موقع تقریبا اخبار شروع برخورد نظامی ایران و عراق به آمریکا واصل شده بود، ولی مشکل بتوان باور کرد که دگرگونی بازار پولی نیویورک از این ماجرا سرچشمه گرفته باشد؛ چون بررسی‌ها و مطالعاتی که در طی روزهای بعد از خاتمه این جنگ چهار روزه به عمل آمد، کاملا نشان می‌داد که شروع جنگ خاورمیانه به هیچ وجه تاثیری در وضع مالی آمریکا نداشته و اصولا این عملیات را جز یک زد و خورد منطقه‌‌ای - که از حد لشکرکشی و تهاجم مرزی بین دو کشور فراتر نمی‌رفت - نمی‌دانستند. مضافا اینکه، در اوایل این جنگ اصولا هیچ یک از دیگر قدرت‌های منطقه‌ای مثل عربستان‌سعودی، مصر و اسرائیل و هیچ کدام از ابرقدرت‌های جهانی مثل آمریکا، شوروی و چین درگیری نداشتند.

بنابراین، با وجودی که وقوع جنگ مزبور نمی‌توانست دلیل بروز مصیبت اقتصادی آمریکا باشد، ولی شاید می‌شد آن را عامل کشیدن ماشه به حساب آورد و درست مثل قتل «فرانسیس فردیناند» در ژوئیه ۱۹۱۴ - که به عنوان جرقه‌ای برای افروختن آتش جنگ جهانی اول قلمداد شد - آن را نیز باعث هراس و وحشت اولیه مردم آمریکا دانست.

مساله اینجا است که وضع اقتصادی کشورهای غربی و به‌خصوص ایالات‌متحده آمریکا بعد از سال‌های دهه ۶۰ به مرور رو به ناتوانی گذاشت و به آنجا رسید که واقعا از هر نظر به طور بی‌سابقه‌ای به وخامت گرایید و بانک‌های بزرگ آمریکایی به شکلی درآمدند که هر کدامشان مثل یک بمب اتمی آماده انفجار و درهم کوبیدن اقتصاد مملکت بودند.

... و حالا در روز ۱۹ مارس ۱۹۷۹، بیرون کشیدن سرمایه‌های خارجی از بانک‌های آمریکایی نیز - که از چند روز قبل آغاز گردیده بود - مزید بر علت شده و اقتصاد آمریکا را لحظه به لحظه به مرحله انفجار نزدیک‌تر می‌ساخت. سعودی‌ها روزانه در حدود یک میلیارد دلار از آمریکا خارج می‌کردند؛ فرانسوی‌ها مشغول تصفیه حساب اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا بودند و سوئیسی‌ها نیز - که ده‌ها میلیارد دلار از پول مردم دنیا را در آمریکا سرمایه‌گذاری کرده بودند - با همه قوا به این سیل مهاجرت پیوسته و نه تنها پول‌های سپرده در بانک‌های نیویورک، شیکاگو، کالیفرنیا و تگزاس را پس می‌گرفتند، بلکه سهام عمده خود را در صنایع گوناگون آمریکا فروخته و از ایالات‌متحده خارج می‌کردند.

آلمانی‌ها نیز پس از چند روزی به این گروه پیوسته و دست به خارج کردن سرمایه‌های خود از آمریکا زدند. خطر از بین رفتن سرمایه‌های آلمانی در آمریکا مصیبتی کمتر از آنچه سوئیسی‌ها به سر آمریکا آورده بودند، در پی نداشت؛ چون این کشور نیز تقریبا به اندازه عربستان سعودی در آمریکا پول ریخته بود و به این ترتیب، ‌ممالک خارجی با تصفیه حساب‌های خود علاوه‌بر اینکه بی‌اعتمادی فراوان خویش را به بی‌ثباتی سیستم مالی آمریکا نشان دادند، در ضمن باعث شدند که دلار آمریکا از سکه بیفتد و دیگر آمریکا نتواند با اعمال نظرات خود سیاست اقتصادی دنیا را بچرخاند... تا آنکه این اقتصاد رو به زوال، سرانجام با کشیدن ماشه - که همانا آغاز جنگ چهار روزه ایران بود- منفجر شد.

در آن موقع همه می‌دانستند که علت سرپا ماندن آمریکا در جریان تحریم نفتی ۱۹۷۳ اعراب فقط به این دلیل بود که آمریکابیش از ۱۵درصد از نفت مورد احتیاج خود را از خارج وارد نمی‌کرد، ولی حالا که میزان واردات نفتی این کشور به ۵۰درصد بالغ می‌شد، وقوع جنگ خاورمیانه می‌توانست بدبختی فراوانی نصیب آمریکا نماید، که مهم‌ترین آن ترس فرانسوی‌ها و سپس سوئیسی‌ها از احتمال ضبط و توقیف سرمایه‌هایشان در آمریکا و بازگشت دوباره کابوس وحشتناک «سی کوئسترشیپ» می‌توانست باشد و به همین جهت بود که به خاطر هراس از عواقب جنگ و جلوگیری از تکرار خاطرات تلخ گذشته، آنها به سرعت مشغول خارج کردن پول‌هایشان از آمریکا شدند؛ به طوری که در ساعات ظهر روز دوشنبه ۱۹ مارس ۱۹۷۹ قیمت کلیه سهام در بورس نیویورک به وضع وحشت‌انگیزی سقوط کرد: بهای فرانک سوئیس که تا روز جمعه بالغ‌بر ۳۳ سنت بود، در این ساعت به ۳۸ سنت رسید، مارک آلمان از قیمت ۳۱ سنتی خود به ۳۷ سنت افزایش یافت و «ین» ژاپن نیز که دلاری ۳۰۰ ین بود که به ۲۶۰ ین رسید. به طور کلی در عرض دو ساعت اولیه کار بازار نیویورک در روز ۱۹ مارس، تقریبا ۱۲میلیارد دلار ارز خارجی از دور خارج شد و پس از آن با سرعت ساعتی ۵میلیارد دلار ادامه پیدا کرد که البته به خاطر شناور بودن نرخ دلار، هیچ کس هم قادر به کنترل کاهش نرخ آن نمی‌شد.

... در ساعت ۵ بعد از ظهر همان روز وضع عجیبی بر کاخ سفید حکمفرما بود، زیرا رجال مملکت و اغلب روسای ادارات و سازمان‌های مالی برای ملاقات با رییس‌جمهوری هجوم آورده بودند که از بین این گروه کثیر فقط چهار نفر توانستند موفق به ورود و دیدار رییس‌جمهوری بشوند.