توسعه طلبی انگلستان در قاره نو

مستعمرات سفید پوستان ناحیه رودخانه کاناتیکات باعث شروع شدن جنگ پکُت در سال ۱۶۳۷ بود. در سال ۱۶۷۵ فیلیپ پادشاه که پسر رییس قبیله سرخپوستان بود، اولین قرارداد صلح را با مهاجرین مذهبی در سال ۱۶۲۱ بست. تلاش او برای اتحاد قبایل جنوب نیوانگلند علیه تجاوز و دست اندازی اروپاییان به زمین‌های این قبایل، با شکست روبه‌رو شد و خودش در این جنگ کشته شد و تعداد زیادی از سرخپوستان به عنوان برده فروخته شدند.

جریان پیوسته و هجوم دار مهاجرین به جنگل‌های پشت نواحی مستعمرات شرقی بود که به طور کلی آرامش زندگی سرخپوستان را به‌هم زد. هر چه بیشتر از حیواناتشان کشته شد، قبایل با مشکلاتی نظیر گرسنگی، درگیری در جنگ دفاعی روبه‌رو شدند و مجبور به کوچ کردن بیشتر به طرف غرب و درگیری با قبایل ساکن غرب شدند.

ایروکویزها که در نواحی پایین دریاچه‌های آنتاریو و ایری در شمال نیویورک و پنسیلوانیا می‌زیستند، بیشترین موفقیت را در مقابل پیشروی اروپایی‌ها به‌دست آوردند. در سال ۱۵۷۰، ۵۰قبیله با هم متحد شدند که مخلوط‌ترین شکل اتحاد سرخپوستان در آن زمان بودند «Ho- De- No-Sau- Nee» یا پیمان ایروکویز نام داشت. این تیم دارای یک شورا بود که دارای ۵۰ نماینده از تمام قبایل عضو بود و شورا مسوول رسیدگی به مسائل روزمره همه قبایل بود، ولی هیچ حقی در باب دیکته کردن و دستور دادن به قبایل نداشت بلکه هر یک از قبایل در عین مساوی بودن آزادی کامل در امور انفرادی خودشان داشتند. هیچ قبیله‌ای اجازه نداشت که جنگی را به تنهایی شروع کند. اجلاسیه قانونی تصویب شد که به موارد جنایی رسیدگی کند.

ایروکویزها در سال‌های قرون شانزده و هفده بسیار قوی بودند به داد و ستد پوست با بریتانیا پرداختند و همراه انگلیسی‌ها در جنگ با فرانسه که برای کنترل و نشان برتری قدرت در آمریکا بود در سال‌های ۱۷۶۳ - ۱۷۵۴ جنگیدند. بدون کمک ایروکویزها، انگلیسی‌ها به هیچ وجه قادر نبودند در این جنگ به تنهایی پیروز شوند.

ایروکویزها هنوز هم تا زمان انقلاب آمریکا بسیار قوی بودند. بعدها برای اولین بار، مجلس‌شان نتوانست بابت طرفداری از فرانسه یا انگلیس به رای متحد برسد در نتیجه قبیله‌های عضو به طور جداگانه تصمیم گرفتند بعضی‌ها همراه انگلیس‌ها جنگیدند و بعضی‌ها با مستعمره‌نشینان و بعضی هم بی طرف باقی ماندند. در حقیقت همه علیه ایروکویزها جنگیدند به همین دلیل زیان بسیار زیادی برآنها وارد شد و قبایل متحد هرگز نتوانستند به جای اول برگردند.

دومین نسل مستعمرات بریتانیا

در اواسط قرن هفدهم مهاجرت از انگلستان به علت درگیری‌های شخص و مذهبی و توجه انگلیس به عنوان کشور مادر به مستعمرات تازه پر و بال گرفته آمریکایی محدود شد.

چندی برای مقرر داشتن سیستم‌های دفاعی مسامحه شده توسط انگلستان، مستعمراتی نظیر ماساچوست بی، پلی موت، کانتیکات و نیوهیون، کنفدراسیون نیوانگلند را در سال ۱۶۴۳ تشکیل دادند که اولین تلاش مستعمرات اروپایی برای ایجاد وحدت در ناحیه بود.

تاریخ اولیه مهاجرین بریتانیایی حکایت از وجود مقدار زیادی درگیری‌های دینی و سیاسی است. این گروه‌ها تلاش برای قدرت و پست و مقام بین خودشان و همسایگان‌شان داشتند و مریلند به خصوص لطمه زیادی در رابطه با این قیام‌های تلخ مذهبی و رقابت‌ها خورد که تاثیراتی در انگلستان دوره اولیور کرام ول داشت. یکی از این صدمات از دست دادن اتحاد مقاومت پذیرانه ایالت‌ها بود. در سال ۱۶۵۰ دوباره این اتحاد برقرار شد البته این بار با تضمین آزادی دینی همراه شد.

با باز گرداندن پادشاه چارلز دوم در سال ۱۶۶۰، بریتانیا یک بار دیگر توجهش به آمریکای شمالی جذب شد. در یک فاصله کوتاه زمانی، اولین مستعمره‌گران اروپایی در کارولینای مستقر شدند و هلندی‌ها را از هلند جدید بیرون راندند. مستعمرات در نیویورک، نیوجرزی، دلاور و پنسیلوانیا تشکیل شدند.

مستعمرات هلندی به وسیله حکام استبدادی که در اروپا منصوب شده بودند اداره می‌شد. بعد از گذشت چند سال مردم محلی از آنها فاصله گرفتند. در نتیجه زمانی که مستعمرات بریتانیا شروع به رد کردن ادعاهای هلندی‌ها در لانگ ایلند و منهتن کردند، حاکم که محبوبیتی نداشت قادر نبود مردم را ترغیب کند که به طرفداری از او به دفاع بپردازند و در نتیجه نیوندرلند در سال ۱۶۶۴ سقوط کرد. با این وجود شرایط تسلیم معتدل بودند و مستعمره‌گران هلندی نتوانستند املاکشان را دوباره پس گرفته و آنطور که می‌خواستند به انجام مراسم دینی‌شان با آزادی کامل ادامه بدهند.

به زودی در دهه ۵۰ قرن شانزدهم، ناحیه آلبرمارله ساند در سواحلی که حالا شمال کارولینای شمالی است، محل زندگی مستعمره‌نشینانی شد که به تدریج از ویرجینیا به طرف پایین آمدند. اولین حاکم مالک در سال ۱۶۶۴ به آنجا رسید. اولین شهر در آلبرمارله، یک منطقه حتی تا امروز پرت، تا رسیدن یک گروه فرانسوی از هیوگنات در سال ۱۷۰۴شهریت پیدا نکرد.

در سال ۱۶۷۰ اولین مهاجرین که از نیوانگلند و جزایر کاراییب و باربادوس حرکت کرده بودند به نواحی که امروز چارلستون در کارولینای جنوبی است رسیدند. یک سیستم دقیق درست شد که در ایجادش نظریات فیلسوف بریتانیایی به نام جان‌لاک سهم داشت و برای اداره این مستعمره آمار شده بود. یکی از خصوصیات برجسته این حکومت شکست تلاش‌هایی برای ایجاد یک اشرافزادگی ارثی بود. یکی از کم ارزش‌ترین هدف‌هایشان عملیات دادوستد و برده‌داری سرخپوستان بود، البته با گذشت زمان تجارت، دادوستد چوب، برنج و حبوبات از نقطه‌نظر اقتصادی زمینه با ارزش‌تری برایشان فراهم کرد.