تاثیر لومپن روشنفکر بیشتراز چاقو کش‌هاست

عکس:لومپن‌ها در جریان به توپ بستن مجلس حضور داشتند

در چاله میدون‌، اکبر جیگرکی، پهلوان بزرگ محله است. لوطی عبدالله‌، لوطی غلامحسین‌... قنات آباد (‌از شمال به دروازه نو و میدان اعدام منتهی می‌شود) از ‌این افراد در آشوب‌ها برای عزل و نصب حکام‌، نمایندگان مجلس و‌... استفاده می‌شد. اولین بازی توطئه‌گران را تشکیل می‌دادند و با کمترین مبلغ دریافتی، بزرگ‌ترین خدمات را با تضمین به مریدان خود ارائه می‌کردند و شدیدترین شرارت‌ها و خراب کاری‌ها را انجام می‌دادند. زیرا آنها به وسیله سرکردگانشان از طرف دولت‌ها تعقیب یا تهدید نمی‌شدند زیرا دولت‌ها‌ اینها را برای روز مبادا نیاز داشتند که آنها را از سایه به روشنایی بیاورند.

فهرست وار به بعضی از نقش‌های ‌این افراد در دوره قاجار اشاره می‌کنم‌:

۱ - در جریان به توپ بستن مجلس حضور داشتند.

۲ - در تسلط بر شهر تبریز و درگیری‌ها و کشتارهای آن و تکه پاره کردن صدرالدوله حضور داشتند.

۳ - محمد علی شاه از ‌اینها برای مقابله با واقعه میدان توپخانه‌، استفاده کرد.

۴ - از اموری که چهره مشروعه خواهان را در تاریخ مکدر کرد و حرف حساب آنها را تباه کرد،‌ این بود که ‌این افراد شعار مشروعه و دین می‌دادند. طرفداران اصلی مشروعه و مشروطه افراد روشنفکری بودند که درگیری فکری داشتند، ولی درگیری فیزیکی نداشتند که کارشان به زدوخورد و کشتار بکشد. درگیری‌ها کار ‌این گونه افراد است.

بحث لومپن‌ها از زمان پهلوی شروع می‌شود که می‌خواهم چند زمینه اجتماعی آن را بیان کنم‌. در شهرها چه کسانی و چرا آنها را به وجود می‌آوردند‌؟ کارگران کوچک‌، پیشه‌وران که با خطر بیکاری و فقر روبه‌رو بودند و خودشان و خانواده آنها هیچ‌گونه تامینی نداشتند به گدایی‌، طفیلی‌گری و دزدی می‌پرداختند. روستاییان مهاجر که جای مناسبی برای اسکان نداشتند در حاشیه شهرها تجمع می‌کردند و به مشاغل کاذب مانند دستفروشی می‌پرداختند. چند وقت پیش در تلویزیون برنامه‌ای دیدم که می‌گفت نیروی انتظامی‌جرات ندارد به‌این محله بیاید. با فیلمبردارها هم درگیر شده بودند. در اصفهان ما از‌این موارد نداریم خوش به حال تهرانی‌ها که «‌هارلم» دارند در‌این مناطق، اعمال غیرقانونی به راحتی انجام می‌شود و ساکنان آن بر مبنای امکانات مادی و توانایی جسمانی به اعمال خشونت می‌پردازند و خودشان به دو گروه ضعیف و قوی تقسیم می‌شوند‌. وفاداری و دوستی متقابل (‌نه به معنای انسانی، بلکه به معنی اقتدار، رعایت زوردارها توسط نوچه‌ها ) وجود دارد. شرایط رقت بار زندگی، انواع کجروی‌ها‌، عدم آموزش و پرورش صحیح و رسمی‌ در ‌این محله‌ها‌، زمینه‌ای برای تجمع آدم‌های جانی می‌شود.

اینها چیزی ندارند که از دست بدهند در روم و یونان قدیم می‌گفتند اگر کسی به عنوان سرباز می‌خواهد به جنگ اعزام شود اول باید میزان اموال، ملک و خانه خود را اعلام کند. اگر چیزی ندارد نباید به جنگ بیاید، کسانی که چیزی ندارند، اعتقادی هم ندارند که برای آن بجنگند.

لومپن‌ها فرهنگ خاص خودشان را دارند‌. از ویژگی‌های‌اینها خصوصیات روانی مشوش، اضطراب‌، میل به انتقام‌، چرب‌زبانی، کرنش و ستایش بیش از حد، ماجراجویی، غوغاگری، بی‌انضباطی، عدم اطاعت از حاکمیت (و گاهی از رهبران خودشان) و بی‌رحمی ‌را می‌توان نام برد. غالبا فردی عمل می‌کنند کار جمعی برای آنها معنا ندارد گرچه بعضی اوقات آنها را جمع می‌کنند، ولی به‌این اعتقاد ( اعتقاد جمعی )‌ نمی‌رسند.

کار آنان دزدی، جیب بری، گدایی و قاچاق است. از ویژگی‌های دیگر‌ اینها معرفی متناسب با شان آنها که گاه ناشی از ضعف جسمانی مانند‌: رسول شله، علی زاغی‌، حسین سیاه‌، جعفر خالدار و گاه براساس حرفه مانند: محمود مطرب، حسین نجار، اصغر شوفر یا زادگاه مانند‌: علی یزدی، غلام ترکه یا اسم پدر مانند: محمد رجب، حسین رمضان، اسم مادر مانند: جواد صغری، رضای فاطمه سلطان و براساس صفات فردی مانند: رضا بزدل، اصغر پلنگ، احمد بی‌دین و‌.‌.‌. می‌باشند. عده‌ای از ‌اینها معتقدند که در ماه‌های محرم‌، صفر و رمضان باید کارهای خلاف را ترک کنند و با پرداختن به مذهب، آن نه ماه را جبران کنند و با مرام شوند.

من با عقیده مارکس که معتقد است انسان از طبقه کارگر سقوط می‌کند و لومپن می‌شود موافق نیستم‌، بلکه معتقدم گاهی ممکن است انسان از طبقه بورژوا یا تحصیلکرده و روشنفکر هم سقوط کند. لومپن روشنفکر هم در خدمت دیگران است که اگرچه چاقوکش نیست، ولی دست کمی‌از او ندارد و تاثیر ضرب تیغش از چاقوکش‌ها هم بیشتر است. زمانی من درباره‌اینکه فئودالیسم چیست، بررسی می‌کردم. به‌این نتیجه رسیدم که فئودالیسم، سیستم نیست بلکه نوعی هرج و مرج پذیرفته شده است. گاهی کسانی که وارد‌این جرگه می‌شوند با قدرت انتخاب نیست. بلکه از بد حادثه وارد‌این چارچوب می‌شوند و البته‌این چارچوب، اصول و قواعدی دارد. اوستا، یاور (‌که گاهی در برنامه طنز تلویزیون هم استفاده می‌شود) و نوچه از اصطلاحات عالم داش مشدی‌ها بوده است.