نفت؛ تنها و آخرین شانس خاورمیانه-1

عکس:بشکه نفت

خاورمیانه جدید با ۲ عنصر شناخته می‌شود: دشمنی و خصومت اسرائیل با کشورهای مسلمان منطقه و نفت. نفت خاورمیانه به ویژه از دهه ۱۹۷۰ نقش قابل توجهی در مناسبات جهانی داشته و دارد و البته سرشت جامعه‌های مستقر در این منطقه را نیز شکل داده است. نیکلاسرکیس که دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه سوربن فرانسه گرفته است، در ۱۹۶۵ «مرکز تحقیقات فنی» را در بیروت تاسیس و به‌عنوان یکی از پژوهشگران و مشاوران ارشد نفت در خاورمیانه شناخته می‌شود. وی در کتاب خود که به‌صورت پرسش و پاسخ درآمده است، بخشی را به موضوع ملی کردن نفت اختصاص داده که در چند شماره می‌خوانید:

***

س- شما طی سال‌های اخیر نسبت به قراردادهای مشارکت بین کشورهای خلیج‌فارس و شرکت‌های صاحب امتیاز اظهار خوش‌بینی نکرده‌اید و معتقد هستید که قراردادهای مزبور فقط عنوان یک نوع آرایش قراردادهای امتیاز سابق را دارد. انتشار عقاید شما در این زمینه موجب گردید که مجلس ملی کویت از تصویب اولین قرارداد مشارکت کویت به نسبت ۲۵درصد در سرمایه شرکت‌های نفتی این کشور در سال ۱۹۷۳ امتناع کند. بعدا سایر کشورهای عربی خلیج‌فارس میزان مشارکت خود را تا ۶۰‌درصد بالا برده و حتی مذاکراتی در مورد در دست گرفتن صد در صد صنعت نفت در کشورهای مزبور آغاز گردید. آیا چنین اقداماتی به نظر شما نمی‌تواند مقدمه ملی کردن صنایع نفتی که در بعضی از کشورهای خاورمیانه مثل الجزایر، عراق و لیبی به طور کلی یا جزئی انجام گردیده، بوده باشد؟

ج- در صنعت نفت مانند سایر رشته‌ها، یک سلسله حقایق وجود دارد و یک سلسله گفتار برای بیان این حقایق و گاهی هم برای پوشانیدن حقایق مزبور. در کشورهای عرب اصولا اصطلاحاتی مثل «امتیاز»، «مشارکت»، «کنترل صددرصد صنایع نفتی» و از این قبیل در بسیاری موارد باید بین گیومه استعمال گردد، زیرا این اصطلاحات در این کشورها منطبق با مفاهیم حقوقی و اقتصادی مجاز و شناخته شده در کشورهای توسعه یافته که از آنجا اقتباس شده‌اند، نیست. بدین ترتیب ملاحظه می‌کنیم که مثلا در عربستان سعودی «امتیاز» مربوط به آرامکو که خود دولتی در دولت عربستان سعودی ایجاد کرده است، عنوانی است مشترک بین امتیازات نفتی و امتیازات مربوط به بعضی خدمات عمومی در اروپای غربی (مثل امتیازات مربوط به آب، برق و غیره) . در مورد «مشارکت» دولت‌های نفتی در سرمایه شرکت‌های نفتی باید گفت که این ابتکار می‌تواند یک قدم از امتیاز جلوتر باشد، زیرا به دولت اجازه می‌دهد که در یک قسمت از بهره‌برداری از سرمایه‌های نفتی خود شرکت کند و می‌تواند یک نوع در جا زدن یا حتی یک قدم به عقب برگشتن نیز تلقی گردد، زیرا یک چنین مشارکتی منحصرا محدود به مشارکت مالی است و هیچ گونه امکان شرکت در عملیات نفتی را برای دولت نفتی در بر ندارد. همچنین مساله «کنترل» که از چندی پیش بر سر زبان‌ها افتاده و مورد بحث و مذاکره بعضی از کشورهای عرب خلیج بوده و بعضی مسامحه از آن تعبیر به ملی کردن کرده‌اند نیز از همین قرار است، بنابراین برای درک آنچه در خاورمیانه می‌گذرد باید ابتدا خود را از شر این بازی کردن با الفاظی که یک سلسله مفاهیم اقتصادی را در اذهان پخش می‌کند، ولی گاهی هدف از استعمال آن در واقع پوشاندن بعضی حقایق است، رها کنیم.

با توجه به این مطلب مقدماتی، موضوعی که مهم است این است که طی چند سال اخیر تحول اوضاع و احوال به طور مسلم در مسیر تصفیه سیستم سنتی امتیازات نفتی بوده است، سیستم امتیازاتی که کشورهای نفتی را فقط به صورت دریافت‌کنندگان ساده مالیات درآورده و تسلط کامل شرکت‌های نفتی را بر روی تمام عملیات استخراج، حمل‌ونقل و صدور نفت و همچنین روی اقتصاد کشورهای امتیازدهنده، تثبیت کرده بود. نتایج و آثار اقتصادی سیستم مزبور آنقدر شناخته شده است که نیازی ندارد ما وقتمان را برای آن تلف کنیم. دوگانگی و جدایی بین یک بخش اقتصادی نفت که زیر سلطه سرمایه خارجی قرار گرفته و یک بخش اقتصاد ملی سنتی و کهنه، تجزیه بخش‌های مختلف اقتصاد ملی و جلوگیری از رشد اقتصادی به وسیله عوامل مختلف، ناهماهنگی و تضاد بین برنامه‌های شرکت‌های صاحب امتیاز که به فکر تحصیل حداکثر نفع هستند و برنامه‌های توسعه اقتصاد ملی و غیره. تمام این پدیده‌ها که مشترک بین کشورهای جهان سوم می‌باشد و ثروت‌های ملی آنان به وسیله شرکت‌های سرمایه‌داری به غارت برده شده است، زمینه‌های مشترکی برای نمو افکار اقتصادی بوده‌اند، ولی نزد ما مردم خاورمیانه، این پدیده‌ها معرف یک وضع غیرطبیعی برای مللی است که هنوز در ردیف فقیرترین کشورهای کره زمین به شمار می‌روند در حالی که سرزمین آنان ثروت بیکرانی را در خود نهفته دارد.

یکی از بارزترین مظاهر توقف رشد اقتصادی کشورهای خاورمیانه را که ناشی از وجود سیستم امتیازات در کشورهای مزبور بوده است، می‌توان از روی توزیع جغرافیایی و منطقه سرمایه‌گذاری که به وسیله شرکت‌های صاحب امتیاز انجام گرفته است، شناخت.