مشکل خزانه و فشار به مجلس

نهضت تاسیس بانک ملی که در ذهن عمده‌ای از نمایندگان مجلس و بازاریان جا گرفته و می‌خواستند آن را به سرانجام برسانند، در نیمه راه به دشواری رسید. برخلاف تصوری که می‌شد، ثروتمندان روی خوش نشان نداده و روزنامه‌های آن دوره نیز این موضوع را دستمایه انتقاد قرار دادند. از طرف دیگر دولت بدهکار و خزانه خالی موجب شده بود که بحث استقراض دوباره در دستور کار قرار گیرد و در همین مساله نیز کشوری که باید این قرض را دهد در کانون توجه قرار گرفت. روزنامه ندای وطن در واپسین روزهای تلاش مجلس شورای ملی برای تاسیس بانک ملی که دیگر ‌امید کمتری هم به پاگرفتن ‌این بانک در دست طرح می‌رفت‌‌، بار دیگر ثروتمندان و اهل مکنت را متهم کرد که هیچ گونه احساس وطن پرستی نداشته‌‌، بلکه بیش از هر چیز به منافع شخصی خود توجه نشان می‌دهند و آنان را نکوهش کرد که پول‌های خود را به بانک شاهنشاهی و استقراضی می‌سپارند، ‌اما حاضر نیستند با سرمایه‌گذاری در بانک ملی قدمی‌در راه استقلال کشور بردارند. در بخش‌هایی از‌این نوشتار روزنامه ندای وطن چنین می‌خوانیم:

... حالا برگردیم به وطن عزیز خودمان: اولا‌ از صدی پنج نفر‌امروز صاحب حس وطن‌پرستی نیستند و علاوه از آنکه مال را در راه حفظ استقلال وطن نمی‌دهند، بلکه استقلال وطن را برای آسودگی شخصی و تحصیل مال تقدیم می‌نمایند. به کدام دلیل‌‌، به‌این دلیل که بزرگان مملکت خودشان را به دول همسایه بسته‌اند و از وابستگی به آنها افتخار می‌کنند و هر روز انتظار می‌کشند که آنها بیایند و ‌این مملکت را اداره کنند، پول‌های خود را صدی سه به بانک‌های خارجه می‌دهند و حاضر نیستند در داخله مملکت از قرار صدی دوازده بدهند...‌.

در مقابل ‌این گونه موضع‌گیری‌ها کسان دیگری هم بودند که به دلایل عدیده ‌امکان جمع‌آوری پول لازم از منابع داخلی را برای تاسیس و تشکیل بانک ملی منتفی می‌دانستند و اعتقاد داشتند که اصلاح تشکیلات مالی کشور جز از طریق استقراض از بانک‌های خارجی حل نخواهد شد. چنانکه عین‌السلطنه از درباریان آن روزگار که به‌رغم موضع‌گیری‌های سیاسی‌اش نوشته‌هایش قضاوتی نسبتا بی‌طرفانه از اوضاع و احوال سیاسی‌‌، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر کشور ارائه می‌دهد‌‌، درباره بحران مالی حاکم بر کشور و لزوم اخذ وام از بانک‌های شاهنشاهی و استقراضی چنین می‌نویسد:

و بدانید تمام این ابتلا و گرفتاری اصلاح‌ امور ممکن نمی‌شود مگر با داشتن پول و پول‌امروز برای ما میسر نمی‌شود مگر در صورت یک استقراض کلی و آن هم ممکن نمی‌شود مگر از خارجه و آن عقیده اولیه شما که بر ضد استقراض خارجی بود به کلی لغو و غلط [است]‌. چنانچه بعد از یک سال با آن همه مذاکرات و افتضاحات دیدید بانک ملی تشکیل نشد و نخواهد شد. ‌این است علمی‌و تجربه‌ای که در این مدت تحصیل شده و ممکن نیست تهیه پول مگر به وسیله استقراض خارجی. پس باید جدا‌ و اکیدا‌ در مقام تهیه و تحصیل برآیید و خارجه را مطمئن نمایید قرض بدهند. قرض خارجی هم ننگ نیست و تمام دول معتبری مقروض به دول دیگر هستند و ابدا‌ سلب اعتبار دولتی آنها را نمی‌کند. چون در بدو‌ امر صحبت استقراض بود به قدری وکلا نفرت کردند و بد گفتند و از بانک ملی شاهنامه خواندند که حساب نداشت. همین تنفر و صحبت آنها باعث شد که بانک روس و انگلیس پول نداد تا بدانند تفصیل از چه قرار است و به ‌این روز گدایی و فقر و مسکنت افتادیم که خدا نصیب هیچ ملتی نکند‌.

در واقع مجلس شورای ملی به‌رغم وعده‌هایی که جهت تهیه پول به دولت داده و حتی قرارنامه‌ای هم برای چگونگی اخذ وام از بانک جدیدالتاسیس ملی توسط دولت تهیه کرد، ‌اما به خاطر فقدان نقدینگی لازم این طرح مجلس صورت عملی به خود نگرفت و هیات دولت و درباریان به انحای مختلف محمدعلی شاه را از فکر اخذ وام از بانک ملی منصرف کرده لزوم اخذ وام از بانک‌های شاهنشاهی و استقراضی را گوشزد می‌کردند. از آنجایی که محمدعلی شاه به هنگام تایید نظامنامه بانک ملی شرط تشکیل آن را‌امکان اعطای وام به دولت اعلام کرده بود‌‌، به تدریج و به دنبال عجز‌ این بانک در پرداخت پول مورد نیاز دولت، لزوم استقراض از منابع خارجی مورد توجه دولت و نیز مجلس شورای ملی قرار گرفت. در همان حال برخی اعتقاد داشتند که حتی برای پا گرفتن بانک ملی هم گریزی از استقراض از بانک‌های شاهنشاهی و استقراضی وجود ندارد و پیشنهاد می‌کردند مبلغی کلی از‌ این بانک‌ها اخذ شود تا به عنوان سرمایه اولیه بانک جدیدالتاسیس ملی منظور شده و در همان حال نیازهای روزمره مالی دولت نیز از طریق همین وام دریافتی برطرف شود، ‌اما چنانکه برخی ناظران به درستی خاطرنشان می‌کردند بانک‌های شاهنشاهی و استقراضی هرگز حاضر نبودند چنین وامی‌ در اختیار دولت و مجلس‌ایران قرار دهند و هدف نهایی آنان تداوم وابستگی مالی دولت به آنها بود. چنانکه روزنامه ندای وطن در این‌باره چنین نوشت:... بعضی را عقیده‌ این است که یک مبلغ کلی که تقریبا‌ صد کرور باشد از خارجه قرض شود...‌اما می‌گوییم‌ این کار‌امروز ممکن نیست؛ چرا که دولت‌های مجاوره ما هرگز راضی نمی‌شوند به ‌اندازه احتیاج و لزوم به ما پول بدهند‌‌، چرا که راضی نیستند ما مشغول اصلاحات مملکتی بشویم. بلی دولت روس و انگلیس حاضر هستند که به قدر سه چهار کرور به ما قرض بدهند که بر احتیاجات ما و بر نفوذ آنها افزوده شود و ما‌ امروز نمی‌توانیم یک دینار از دولت‌هایی که در مملکت ما نفوذ پلتیکی دارند، قرض کنیم...‌

بدین ترتیب و در حالی که بحران مالی دولت فراگیر شده و بخش اعظمی ‌از تعهدات دولت به بانک‌های خارجی و نیز ارباب حقوق و غیره از طبقات مختلف به عهده تعویق افتاده و در مقابل مجلس شورای ملی نیز در تهیه پول از منابع داخلی موفقیتی حاصل نکرده بود‌‌، به تدریج بحث لزوم اخذ وام از کشورهای خارجی در میان نمایندگان مجلس مطرح مذاکره شد. با‌ این حال هنوز نمایندگان اعتقاد داشتند که هرگاه نیازی هم به استقراض خارجی پیدا شود، ‌این وام نباید از بانک‌های شاهنشاهی و استقراضی اخذ شود.

در این برهه نمایندگان بیشتر تمایل داشتند وام مورد نیاز از کشور بی‌طرفی نظیر فرانسه اخذ شود. ‌هارتویک سفیر وقت روسیه در تهران در ٢١ / ١٧ ذی‌حجه / ژانویه١٣٢٥ ١٩٠٨ در این‌باره چنین گزارش می‌دهد:

تلاش ناموفق مجلس برای سر و سامان دادن به اوضاع مالی از طریق ‌امکانات مملکت و مردم‌‌، نمایندگان را ناگزیر با طرح دریافت قرض خارجی که قبلا‌ حاضر نبودند حتی کلمه‌ای هم در این مورد بشنوند، موافق ساخت.

در حال حاضر برعکس جلسه‌ای نیست که در آن یکی از اعضای پارلمان به ‌این مساله جانسوز که‌ آینده ‌ایران به حل مساعد مسائل آن بستگی دارد، اشاره نکند.

به وزیران پیشنهاد شده است با جدیت شرایط ممکنه را برای دریافت چنین وامی بررسی کرده و در این‌باره گزارش مفصلی به مجلس تقدیم دارند. در کمیسیون مالی مجلس ظاهرا‌ کار فوری در مورد تهیه لوایح مختلفی جریان دارد. وزیر مالیه اغلب در مورد همین مساله با همکاران خود جلسه کرده و ‌امیدوار است تا‌ آمدن قریب‌الوقوع مشاور فرانسوی مالیه [بیزو] مطالب کاملی را برای بررسی صحیح در مورد اوضاع کلی اقتصادی کشور و منابع آن جمع‌آوری کند.

ابتدا در اینجا ‌این نظر حاکم بود که‌ ایران برای خروج از مشکلات موجود به وامی ‌به مبلغ حداقل ٥٠ میلیون تومان احتیاج دارد، ضمنا‌ پیش‌بینی می‌شد تنها فرانسه به عنوان یک قدرت اروپایی آن هم به شرط آنکه همه تضمینات لازم از طرف روسیه و انگلیس داده شود، ‌این مبلغ عظیم را بپردازد.